- ارسال کننده: علیرضا نصیرزاده تاریخ: ۹۱/۰۱/۱۰

قسمت سوم زندگینامه خلبان اکبر

 

 بطور کلی در امتحانات و معاینات خلبانی از هزار نفر شرکت کننده، فقط تعداد 90 نفر قبول میشد و از این 90 نفر نیز در امتحانات درسی و پرواز داخلی با هواپیماهای ملخ دار بونانزا(Bonanza) و سسنا(Sesna)، شصت نفر قبول می شد و از این تعداد هم 10 نفر از امتحانات اعزام بیگتس(Bigtes) بعلت نداشتن OK مردود می شدند و لذا برمی گشتند به آموزشگاههای خود. از 50 نفر باقیمانده که من هم در این گروه بودم، به ایالات متحده امریکا می رفتند و وارد دانشکده زبان انگلیسی می شدند.

بعد ازاعزام به امریکا، وارد دانشکده زبان انگلیسی لکلند(Lackland) شدم و شروع به تحصیل زبان انگلیسی با کتابهای 1100، 1200، 1300، و 1400 شدم که در امتحانات آن کلاسها، رتبه اول را کسب نمودم و وارد دوره بعدی زبان انگلیسی تخصصی با کتابهای 2100، 2200، 2300، و 2400 شدم که در امتحانات این دوره هم مقام اول را کسب نمودم و بهمراه 5 نفر دیگر وارد کلاسهای تخصصی تر با کتابهای 3000 و کتابهای رمدیال(Remedial) شدم و توانستم در بین این 5 نفر، موفق به کسب رتبه اول  شوم و مدرک دیپلم زبان انگلیسی را از دانشکده لکلند دریافت نمودم.

بعد از اخذ مدرک دیپلم زبان انگلیسی از دانشگاه فوق با رتبه اول، وارد پایگاه هوائی مدینا(Medina) شدم و بعد از اتمام دوره های پرواز با هواپیماهای ملخ دار، وارد دانشگاه تخصصی هوائی لافلین(Luflien) شدم و تازه درسهای خلبانی هواپیماهای جنگنده شروع می شد. دوره چتربازی را هم در اطراف پایگاه هوائی لافلین،آموزش میدیدم.

بعد از قبولی در امتحانات درس فیزیولوژی، پرواز من با جنگنده دو موتوره بنام T37شروع شد. بعد از موفقیت در این امتحانات، وارد آموزش دوره های دیگری از پرواز شدم که شامل پرواز کانتک(Contak)، اینسترومنت(Inesteroment)، لاو لول ناوقیشن(Low level navegition)، توشیپ(2ship) یعنی پرواز 2 هواپیما با همدیگر، و فورشیپ(4ship)یعنی پرواز 4 هواپیما با همدیگر ، بود.

از این امتحانات هم فقط به خاطر عشق به وطن عزیزم ایران، سربلند بیرون آمدم و وارد امتحانات چک راید(Checkride) شدم که باید 160 ساعت پرواز را با هواپیمای جنگنده دو موتوره T37به اتمام می رساندم که این را هم با یاری خدا پشت سر گذاشتم و وینگ خلبانی دریافت نمودم یعنی اینکه رسماً خلبان شدم و سپس وارد پرواز با هواپیمای جنگنده دو موتوره T38 شدم که یکی از هواپیماهای جنگنده مافوق صوت می باشد. دوباره کلاس می رفتم و بعد از 120 ساعت پرواز با هواپیمای جنگنده T38، امتحانات همان دوره های پروازی قبلی(چک راید، اینسترومنت، لاو لول ناوقیشن، توشیپ، و فورشیپ) که ذکر شد اما بصورت پیشرفته انجام دادم و جزو 20 نفر قبولین شده و رسماً خلبان جنگنده شدم. لازم به توضیح میباشد که از خلبانان کشورهای دیگری هم در بین این 20 نفر قبولین، دیده می شد. خلاصه اینکه بالاخره مدرک ادونسد پایلوت ترنینق(Advanced  Pilot  training) یعنی فوق لیسانس هوانوردی را که پروژه هواپیمای جنگنده F16بود، دریافت نمودم. آنزمان کشور ایران، به تعداد 400 فروند هواپیمای جنگنده F15، F16، و F18، از دولت آمریکا خریده بود و پولش را هم نقداً پرداخت نموده بود.

اینجانب، تمام دوره های آموزشی و پروازی را با نمرات عالی و با درجه   Eیعنی عالی ،تمام کردم و عکسم را که به زودی در معرض دید دوستان عزیز از طریق آقای دکترنصیرزاده قرار خواهم داد، 2 بار در روزنامه های امریکا به نمایش گذاشتند یکی روزنامه دل ریو(Delrio) و دیگری روزنامه واشنگتن پست(Washington post).

من، در زمانی که در تگزاس دوره می دیدم، به باشگاه ورزشی  در سان انتونیو(Sanantnew) می رفتم و بوکس کار می کردم و چون در ایران، قهرمان بوکس ارتش در سال 1351 بودم، یک روز در باشگاه ورزشی اعلامیه ای نصب کردند که نوشته بود: کسانیکه  نظامی هستند، می توانند در مسابقات بوکس شرکت کنند که من هم سریعاً رفتم و ثبت نام کردم. یک روز فرمانده دانشکده لکلند  که یک تیمسار یک ستاره بنام ژنرال ویلیام بود ،مرا احضار کرد

ادامه دارد...لطفا نظرات خود را درج نمائيد و حمايت هم بكنيد خوشحال ميشم.

قسمت اول زندگینامه خلبان اکبر 

قسمت دوم زندگینامه خلبان اکبر 

 قسمت چهارم زندگینامه خلبان اکبر 

قسمت پنجم زندگينامه خلبان اكبر 

1
2
3
1 2 3