- ارسال کننده: رضا عباسی اقدم تاریخ: ۹۵/۰۶/۰۵

شبکه تبریز در خدمت هالیوود

به نقل از دوهفته نامه قافلان

نوشته: رضا عباسی اقدم

سالهاست شبکه های رادیو و تلویزیونی استانی در کشور راه افتاده و شبکه استانی آذربایجان شرقی به نام سهند معرفی شده تا مثلاً یک شبکه استانی باشد، اما آیا این شبکه، عملکردی استانی داشته است؟ با اصرار و استناد این شبکه را شبکه تبریز می نامیم و می دانیم، نه یک شبکه استانی!

1-    نمود شهرهای استان در این شبکه مثلاً استانی چیست؟ چقدر از زمان این شبکه استانی صرف مردم شهرهای دیگر می شود؟ در کل هفته دو سه خبر خیلی کوتاه بعلاوه گزارش دمای هوای چند شهر!! همین؟! سالی یکبار هم گزارش یا سخنرانی یک رئیس اداره!! سالی یکبار هم شبه گزارشی از یک روستای میانه، آنهم بدون چالش و فایده و نتیجه!! البته سهم مراغه و مرند و سراب و اهر نیز بیش از این نیست. تأکید می شود که مردم و فرهنگ شهر تبریز بسیار محترم است و خود را با آنها یکی می دانیم و این نوشتار خطاب به مسئولین صداوسیمای تبریز است. قصد این نوشتار فاصله سازی بین شهرها نیست. تبریز مرکز استان ماست و بسیاری از مراودات اداری و درمانی و فرهنگی ما با تبریز است و برای مردم و فرهنگ تبریز سر تعظیم و احترام فرود می آوریم. ولی شبکه استانی اولاً باید در شأن نام خود باشد و کیفیت و کمّیت کل مردم استان را جوابگو باشد. ثانیاً مردم تبریز و کل آذربایجان شرقی شایسته شبکه ای موفق، پرطرفدار و غنی هستند، نه این شبکه ضعیف و ناموفق و بی برنامه.

2-    وقتی یک ورزشکار میانه ای موفقیت کشوری و آسیایی و جهانی کسب می کند، عنوان خبر چنین است: موفقیت ورزشکار استان در المپیک.!! ولی وقتی یک ورزشکار تبریزی رتبه ای کشوری کسب کند، عنوان خبر چنین است: موفقیت ورزشکار تبریزی.!! جالب اینکه ورزشکاران میانه ای چندبرابر کل استان افتخارآفرینی دارند.

3-    در زمستان و شبهه تعطیل بودن یا نبودن مدارس، چشم خانواده ها به شبکه استانی است اما شبکه ای که همین یک عملکردش به درد خانواده ها خواهد خورد، در زمستان 94 نشان داد که ارزش و اهمیت خبر را نمی داند. به این صورت که اولاً بنا به گزارش روابط عمومی آموزش و پرورش میانه، خبری که ساعت 6:30 به شبکه تبریز داده شده، 30 دقیقه طول می کشد تا به پخش برسد!! ثانیاً در بلاتکلیفی خانواده ها برای کسب اطلاع از تعطیلی مدارس، شبکه تبریز یک زیرنویس سریع می گذارد و رد می شود. تکرار زیرنویس رفت تا 10 دقیقه دیگر!! این شبکه استانی اگر در بحران ها و موقعیت های حساس و عجله ای به درد نخورد، خاموش باشد بهتر است.

4-    جایگاه موسیقی بومی کجاست؟ شبکه تبریز هر از گاهی ترانه ای ترکی پخش می کند که نصف بیشتر آنها بسیار بی حس و حال و فرمایشی و اتو کشیده هستند نه مردمی و شاد و مفرح. تازه گاهی ترانه هایی از اصفهانی و شهرام ناظری و غیره هم پخش می کند!! به راستی کجاست آن فرهنگ غنی و تاریخی آذرآبادگان من؟ کجاست آن نغمه های سحرانگیز و جانفزای ترکی؟ کجاست آن فولکلور باستانی و دل انگیز سرزمین آتش؟ کجاست آن عاشیق آشنا و مردمی کوچه های سادگی؟ کجاست نسل جدید و بااستعداد خواننده آذری؟ کجاست میانه و پل دختر و داستان زیبایش؟ کجاست بایاتی های مادربزرگ ها؟ من ترانه استانبولی نمی خواهم، من ترانه های زیبای سرزمین خودم را می خواهم. کجاست آذرآبادگان من؟؟

5-    ایران بواسطه قومیت های مختلف و تنوع در زبان و گویش و رسوم و حتی عرف اجتماعی، نیازمند تأمین و ارائه جنبه های مختلفی برای سلیقه های مختلف است. اندیشه ایجاد شبکه های استانی نیز بر اساس این تفاوت ها، بسیار پذیرفتنی و بجا بود. اما متأسفانه –حداقل در استان ما- این فرایند استانی شدن اجرایی نشد و شبکه استانی سهند تبدیل شد به شبکه محلی تبریز!! تماشای یک برنامه به زبان مادری حق هر شهروندی است و اگر شبکه سراسری نتواند این نیاز را برآورد، طبیعی است که گرایش فرد به شبکه ها و برنامه های خارجی همزبان بیشتر خواهد شد که این نکته هم فرصت است  هم تهدید. قبلاً فقط مرزنشینان می توانستند شبکه های تلویزیونی همسایه را ببینند اما اکنون با قدرت و گستره ماهواره ها، در دهکده جهانی همه چیز در دسترس است.

6-     سه استان آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل گرایشی عادی به شبکه های ترکیه و آذربایجان دارند و این دوکشور گزینه های محتمل و جذابی برای آذری زبانها هستند. در حالیکه درصورت وجود جذابیت و کشش در برنامه های شبکه تبریز، می شد بسیاری از ناهنجاری های فرهنگی جامعه را رفع و کنترل و مدیریت کرد. شبکه تبریز عرصه را کاملاً خالی کرده است تا شبکه های ترکیه ای و با فرهنگ ترکیه ای تاخت و تاز کرده و کولاک کنند. شبکه تبریز با این روند و این برنامه ها به شدّت در حال خدمت کردن به شبکه های ترکیه ای و البته هالیوود است. نبود بودجه برای خرید و ساخت برنامه های مفرّح و جذاب، بهانه ای است کاملاً پذیرفتنی و معقول. طبیعی است بدون پول هیچ شبکه ای نمی تواند برنامه جذاب ساخته و مخاطب جمع کند. اما آیا بضاعت تبریز همین است؟ آیا توان آذربایجان همین است؟ آیا مدیریت آذربایجان همینقدر است؟  آیا فولکلور و ادبیات و فرهنگ غنی آذری اینقدر ضعیف است؟ موسیقی آذری و عاشیق های نوستالژیک آذربایجان به تنهایی می توانند هر روز چندین ساعت شبکه تبریز را جذاب کنند. گروههای تئاتری میانه می توانند حداقل هفته ای یک برنامه مطلوب ارائه دهند. و و و

7-     این شبکه درگیر و دربند غل و زنجیرهایی است که آن را به یک شبکه روستایی بی رمق و بی طرفدار تبدیل کرده که چند سالمند بواسطه خاطرات و نوستالژی خود مخاطب آن هستند. آیا شبکه تبریز آماری –البته آماری رسمی و معتبر نه یک نظرسازی من درآوردی و سفارشی!!- داشته است تا بداند اوضاعش چگونه است؟ شبکه تبریز حالش خوب نیست. دوا و درمان می خواهد! هالیوود و شبکه های ترکیه ای و شبکه های فارسی لس آنجلسی هم همین را می خواهند؛ شبکه ناتوانی که قدرت جذب ایرانی را ندارد و مخاطبینش را سوق می دهد بسوی شبکه غیر ایرانی. به تبع دفع مخاطب، این هالیوود و فرهنگ ستیزان غربی هستند که ظرف خالی را با آنچه خود می خواهند پر می کنند. شبکه تبریز بیشتر در حال خدمت به هالیوود است نه مردم آذربایجان متأسفانه!

(درباره شبکه تبریز، نگارنده قبلاً نیز مطلبی نوشته ام با عنوان " تصویر تهران در سیمای تبریز" که در صفحه 7 شماره 32 نیمه اول خرداد 1384 نشریه سینمایی نیمرخ به مدیرمسئولی مهدی فخیم زاده و حبیب اسماعیلی چاپ شده است.)

 

 

1
1