- ارسال کننده: حسین قره داغی آچاچیلوئی تاریخ: ۹۵/۰۵/۲۴

کتابچه رکابزنی ازتهران و صعود با دوچرخه های سایکل توریستی به دماوند تابستان 95

کتابچه رکابزنی ازتهران و صعود با دوچرخه های سایکل توریستی به دماوند تابستان 95

قسمت اول

قرار است من و محمد پاسخی مربی ماشینهای آرگو آبی و خاکی ایران  و عضو تیم واکنش سریع و رکابزن بین المللی عضو دائمی هلال احمر ایران  با تجهیزات همراه دوچرخه سایکل توریستی به قله دماوند صعود کنیم.قبلا چند بار من و محمد جداگانه  قله دماوندرا صعود کرده ایم.رفتن با دوچرخه کار ساده ای نیست.اما با آقای پاسخی اینکاررا اواخرتیرماه 95 با رکابزنی از جلو هلال احمر ایران استارت خواهیم زد.احتمالا در صورت فراهم بودن امکانات دوچرخه ام را برای همیشه در اوج قله جا خواهیم گذاشت.تا سمبل یک حرکت باقی بماند.

در برگشت،از اوج قله تا پایین کوه را با نخ کشی نمادین دستی به یادگار انجام خواهیم داد.در این برنامه ،مدیریت این حرکت را سید مسعود طباطبایی پدر معنوی سایکل توریستهای ایران انجام خواهند داد.هدف نهایی از اینکار جمع آوری کمکهای مالی برای اتمام بازسازی بیرون دبستان قنبر هفت چشمه بخش کندوان میانه خواهد بود.

دوشنبه 28 تیرماه 95 صبح زود با آقای پاسخی استارت خواهیم زد.تا شب جمعه بالای کوه برسیم.در این بین آقای سید مسعود طباطبایی هم پیگیر نامه های اداری خواهند بود.طبق معمول برنامه ما توقفی نخواهد داشت.مگر اینکه شرایط جوی مانع اصلی ما باشد.

 

 

Moslem Irannezhad:
سلام به دوستان

احساس می کنم مطلب فوق یکی از اون مسائلی هست که بایستی دوستان دوچرخه سوار و کوهنورد و دوستاران محیط زیست نظر بدن تا درستی این کار، قبل از اقدام به سنجش افکار عمومی برسه. 

اجازه می خوام که این حرکت در دو قسمت مجزا ببینم. قسمت با ارزش و ستودنی آن این است که شما دغدغه مرمت و بازسازی نمای بیرونی مدرسه قنبر بخش هفت چشمه ی روستای کندوان رو دارید. من به شما دست مریزاد می گم که چنین دل نگرانی از نمای بیرونی یک مدرسه رو دارید اما به نظر میرسد این کار شما نما و چهره قله زخم خورده دماوند رو بیش از پیش بهم بریزه. 
 
شما گفتید که می خواهید با دوچرخه به قله دماوند برید و در صورت مناسب بودن شرایط دوچرخه رو برای همیشه اونجا جا بگذارید تا سمبل یک حرکت باقی بماند  بی پرده بهتون بگم که بالا بردن یک دوچرخه تو این روزگار اصلا حرکتی نیست که بخواهد نمادی از اون هم باقی بمونه. این کار توسط ده ها نفر و به طریق مختلف انجام شده و جای شکرش باقی که چرخ هاشون رو پایین هم آوردند. و باز اگر منظورتون از ثبت حرکت، موضوع ترمیم نمای بیرونی یک مدرسه باشد باز در خور آلوده کردن دماوند نیست.
اگر دوچرخه رو به حال خود در بالا رها کنید احتمال این هست که همون روز توسط فرد دیگری به پایین منتقل بشه و خوب میشه اگر کسی صاحب دوچرخه بشه. اگر اون رو با بتن به زمین متصل کنید احتمال اینکه قطعاتش باز بشه یا با کمان اره بریده بشه و مورد خشونت کوهنوردان قرار بگیره نیز هست چرا که مسلما قله دماوند جای دوچرخه نیست همانطور که جای مجسمه صیاد شیرازی هم نبود.  حالا پیش نهادی دارم که بنظر میرسه در صورت توجه به اون دماوند از ما راضی تر خواهد بود. اینکه چرا بعد از صعود، دوچرخه رو به پایین نمی یارید و در همون مدرسه نگه نمی دارید تا به تاریخ مدرسه بپیوندد. مثلا می تونید به همون دیوار ترمیم شده متصلش کنید و یک قاب تلقی هم براش بسازید. یا وقت بازسازی دیوار، دوچرخه رو توی دیوار کار بگذارید و دیوارتون رو تکمیل کنید تا دوچرخه شما که در یک جعبه تلقی قرار گرفته برای همیشه در دیوار قرار بگیره و از داخل و بیرون دیده بشه. و برای دانش آموزان و آیندگان نماد همت و توجه شما به سرنوشت  مدرسه بشه. 

و اما کار آخر که نخ کشی از قله تا پایین کوه بود. 
هر چند شما گفتید ممکنه بتونید از نخ قابل جذب در طبیعت استفاده کنید  اما اگر هم چنین باشد باز این کار به طبیعت آسیب خواهد رساند. و چرا به جای کشیدن چهار یا پنج هزار متر نخ در دماوند، پنج هزار متر از مسیر همین مدرسه یا هر جای دیگر را درختکاری نمی کنید. با توجه به ارتباطات شما به نظر میرسد بتوانید حمایت مسئولین رو برای عملی کردن این کار جلب کنید.
ممنون از توجه شما
مسلم ایران نژاد

روستای هفت چشمه بخش کندوان میانه بدلیل قرار گرفتن در منطقه کوهستانی و در ارتفاع تقریبا بالای 3000 متر با نیم نگاه به سبلان فرزند خوانده این نماد زیبای طبیعت با افتخار خود نمایی می کند.کوههای بزقوش و قافلانکوه هم برادران این هفت چشمه حساب می شوند.که در سمت چپ و راست او قرار دارند.

با آماده سازی کمپ زیبا و نمادهایی از همنوردان و قهرمانان و سایکل توریستها و ورزشکاران و خیرین ،مجانا در خدمت تمام هم وطنان با افتخار خواهیم بود.تلاش می کنیم به عنوان دارنده 14 رکورد در 14 ماه بعنوان اولین ایرانی و با رکابزنی حداقل نوارمرزی ایران باز بعنوان اولین ایرانی با تجربه ساخت بزرگترین لاک پشت برفی جهان با رستوران نمادین در این روستا و سازنده اولین دوچرخه و یدک آبی جهان با بطری های خالی آب معدنی با ظرفیت ویژه و...،این منطقه بکر و طبیعی و دست نخورده را در یک منطقه دور افتاده و محروم به هم وطنان معرفی کنیم.

در برنامه جدید با یک رکورد ویژه در صعود به دماوند با دوچرخه با همراهی گروه بزرگ رکابزن گروه انسانهای سبز اقوام ایرانی متشکل از نام آوران ایران زمین در 28 تیرماه 95 حکم خواهر خواندگی افتخاری را در اوج قله دماوند باهم زمزمه خواهیم کرد.

همراهی دوستان زیبایی های این کار بزرگ را دو چندان خواهد کرد.

 

 

مجموعه رکابزنان گروه انسانهای سبز اقوام ایرانی متشکل از قهرمانان ملی ایران در رشته های مختلف به سرپرستی آقای سید مسعود طباطبایی پدر معنوی سایکل توریستهای ایران ،تلاش می کند.قدرت جسارت حرکت در تمام زمینه های ورزشی را بدون تعصب قومی به تمام هم وطنان و ورزشکاران انتقال دهد.در این مدت چند دهه تلاش خود ،توانسته است.نام آوران زیادی را بدون چشم داشت مادی و گروهی و سیاسی پرورش دهد.که بیشتر اعضا با درک شرایط گروه و دلبستگی همراه با صداقت توانسته اند.در افتخارات ملی و جهانی شریک باشند.

در این بحث  قصد نداریم به عناوین و افتخارات گروه بسنده کنیم.اما تلاش می کنیم.تا همچنان روح تلاش و سازندگی و همت و غیرت ایرانی را با تکیه بر باورهای دینی خود را در بر خورد بعضی از دوستان تلنکر دهیم.هر چند قصد محکوم کردن هیچ کدام از هم وطنان را نداریم.چرا که شعار گروه بر پایه آموزه های نیک دینی و اخلاق حسنه انسانی در کنار زندگی مسالمت آمیز و پرهیز از جنگ و خونریزی در فریاد تلاش برای صلح جهانی است.

در این چند سال گروه و اعضاء گروه هر برنامه ای داشته اند.بدون شک و شبهه ای انجام داده اند.و دیگر منتظر شرایط ایده آل و فراهم شدن زمینه های لازم یک حرکت نبوده اند.چرا که ایمان داشتند.انجام کاری در چنین دشواری و محدودیتهایی خود نشان از همت و تلاش و غیرت یک ایرانی است.

در برنامه جدید 28 تیرماه 95 با دوچرخه سایکل توریستی از تهران به طرف دماوند و رسیدن به دامنه زیبای این کوه برنامه گروه انسانهای سبز اقوام ایرانی به نفع دبستان قنبر هفت چشمه در امتداد بازسازی این مدرسه شروع خواهد شد.تا با انجام برنامه های ویژه جشن خواهر خواندگی روستای هفت چشمه آرامیده در پای سبلان و رشته کوههای قافلانکوه و بزقوش  با حضور بعضی از گروههای ورزشی و هم نوردان زمزمه شود.

این حرکت با حضور آقای سید مسعود طباطبایی و آقای محمد پاسخی و آقای حسین قره داغی  انجام خواهد شد.دوستانی که گروه را یاری فرمایند.باعث تسریع در انجام این کار زیبا خواهد بود.

در این مدت اقدام به اطلاع رسانی در مورد دریافت  توصیه هاو راهنمایی همنوردان و سایکل توریستها و گروههای ورزشی و دوستداران طبیعت  و هم وطنان و...بر حسب وظیفه کردیم.با اتمام زمان مورد نظر هر گونه نگاه ناثواب و یا حرکتهای تخریبی ارزش نخواهد داشت.بلکه حرکتهای بی ارزشی خواهد بود.که در خلل و ضعف اراده های پر توان برنامه ریزان این حرکت تاثیری نخواهد داشت.

 

صعود با دوچرخه سایکل توریستی با تجهیزات کامل به بام ایران دماوند،با گروه انسانهای سبز اقوام ایران متشکل از قهرمانان ایران زمین به نفع بازسازی و تکمیل دبستان قنبر هفت چشمه 28 تیرماه 95

 

با گروه انسانهای سبز اقوام ایرانی ،برنامه صعود به دماوند با دوچرخه های سایکل توریستی ازتاریخ 28 تیرماه 95 از اتوبان خلیج فارس تهران استارت خواهد خورد.در این برنامه سه نفر از سایکل توریستهای نامی ایران حضور خواهند داشت.تا در طی مسیر برای بازسازی دبستان قنبر هفت چشمه به حرمت گرو گذاشتن شخصیت ورزشی و فرهنگی در این راه ،کمک مالی جمع کنند.

بدلیل شرایط خاص و دوری از حاشیه ها هموطنانی که تمایل به همیاری و همکاری در این راه دارند.مبالغ پیشنهادی هزینه ها اعلام خواهد شد.تا در قبال تهیه لوازم و مصالح  و هزینه ها پرداخت شود.

دوستان و هم وطنانی که تمایل داشتند.می توانند،برای بازسازی مدارس بخش کندوان میانه هم سهیم شوند.به گرمی استقبال می کنیم. 

اسامی شرکت کنندگان

- سید مسعود طباطبایی پدر معنوی سایکل توریستهای ایران ،رکابزن دور سوم استانهای کشورو پیاده روی چند کشور اروپایی و ایران و...

- محمد پاسخی رکابزن بین المللی عضو دائم هلال احمر ایران و مربی ماشینهای آرگو آبی و خاکی،عضو تیم واکنش سریع هلال احمر و رکوردارو دونده دو سرعتی و...

- حسین قره داغی رکابزن بین المللی و دارنده 14 رکورد در 14 ماه بعنوان اولین ایرانی در سه رشته ورزشی و اولین ایرانی رکابزن حداقل نوارمرزی ایران و نخ کشی 5 پایتخت جهان با دوچرخه و سازنده اولین دوچرخه و یدک آب جهان با بطری های خالی آب معدنی با ظرفیت ویژه و....و معلم داوطلب فعلی دبستان  قنبر هفت چشمه از مهرماه 93 

احتمالا دوستان همرکاب دیگر که در این حرکت با ما همراه شدند.نامشان درج و اعلام خواهد شد.

این سفر با تجهیزات کامل دوچرخه سایکل توریستی خواهد بود.تا ضمن انجام دو رکورد ویژه ،و صعود به دماوند،با حضور جمعی از همنوردان و سایکل توریستهای ایران خواهر خواندگی روستای هفت چشمه با دماوند در اوج قله  جشن گرفته خواهد شد.

با آنکه زمانی نمانده است و تمام برنامه ریزی ها انجام شده است.اما همچنان جهت احترام به تمام دوستان همنورد و هم رکاب و دوستداران محیط زیست و...منتظر پیشنهادات و توصیه  های عزیزان هستیم.با شماره تلفن 09148940828 در خدمت هستیم.

 

 

عقده ها و گریه های خفته ام را این سری در اوج قله ات،همراه با دوچرخه وسیله سفرهایم سرخواهم داد.تا آنجایی که زمان و امکانات و محدودیتها فرصت داد.از استواری و استقامت تو در حضور اوج بلندیها یاد گرفتم.در قدرت تیر آرش کمانگیر در حرکت باشم.تا در انتهای توانایی هایم،مرگ عزتی را از این همه اسطوره های ایران زمین بر گزینم.در زیر شکنجه در حین رکابزنی کشور امارات به جرم واهی جاسوسی آخرین نای توان انسانی ام را متحمل شدم.زیر بار شکنجه در بد عهدی هم وطنان خود فریاد شهامت سر دادم.تا مبادا من یکی وطن فروش و شغال قصه های نیرنگ و فریب و چاپلوسی قصه های سرزمینم باشم.

در این هم نشینی با یک دنیا امید در کنارت با دوستان هم رکابم خواهم بود.تا درد و رنج های این همت را با شاهدان قصه هایم در آخرین نقطه اوج بلندی همراز خدای خود باشم.قصه زندگی ام پر از گلایه و شکوه ها و رازهای نهفته هست.اگر بر ترازوی نگاه انسانی سوار کنم.به من اجازه خواهد داد.پیروز خوش باوری یک نگاه ویژه باشم.اما چنین نخواهم کرد.

 آموختم با دستهای خالی می توان یک هنر و غیرت را سرزنده کرد.ثمره ای که کمتر کسی توان رسیدن به آن را خواهد داشت.چرا که قصه زندگی ام و تلاشهایم گواه چنین ادعایی است.شاید در این سرزمینم،کنایه ها و نیشخندهای هم وطنانم در مقایسه با انسانهای وارسته قابل قیاس نباشد.اما نیک می دانم این قضاوت در سرزمینم یک امر عادی است.فرض براین وا می نهم که خود شرمنده خالق خود نباشم.

دوست دارم.آخرین نفسم را با پرواز ابدی تو سردهم.اما چنین جسارتی در سیر زمان نفسم مقبول نیست و نخواهد بود.تا حسرت فرود آمدن دوباره را تکرار کنم.هر چه هست این حرکت و حضور با دوچرخه سایکل توریستی ام بر اوج بامت ، اوج بلندی سرزمین آریایی ایران نشانه عهدی دیگر در نفس باقی مانده یک ایرانی باقی خواهد ماند.

برای پایداری این حرکت از اوج قله ات تا زیر پایت را با دوستان نخ سفیدی در امتداد مهرایرانی خواهیم کشید.تا کسی مشکوک این رمز و راز یک عهد انسانی نباشد.

بامید اجرای عهدمان در اواخر تیرماه 95

 

با گروه انسانهای سبز اقوام ایرانی با دوچرخه های سایکل توریستی 28 تیرماه 95 به اینجا ،بام ایران به نفع بازسازی دبستان قنبر هفت چشمه صعود خواهیم کرد 

اینجوری بعداز برگشت از قله تا پایین دماوندراباگروه انسانهای سبز اقوام ایرانی بطول 7000 نخ کشی نمادین خواهیم کرد.28 تیرماه 95

 

بامید خدا روز دوشنبه مورخه 95/4/28 از خیابان خلیج فارس تهران به همراهی دوستان بخصوص آقای محمد پاسخی و آقای سید محمد امین ذکریا و آقای محمدرضا مومنی با دوچرخه های سایکل توریستی و تجهیزات کامل استارت خواهیم زد.اولین محل بمدت یکساعت در میدان آزادی خواهیم بود.بعداز آن دوباره در پارک دانشجو بمدت یکساعت توقف خواهیم کرد.بعداز آن آخرین توقف ما درپایانه هم بمدت یکساعت خواهد بود.دلیل توقف ما در این سه مسیر دیدار با دوستان سایکل توریست و همنورد و یاران دبستان قنبر هفت چشمه و...خواهد بود.بدلیل زمان کم فقط به این سه توقف در تهران اکتفا خواهیم کرد.البته امکان دارد این زمان طولانی بیشتر شود.

بعداز آخرین توقف تا امامزاده هاشم رکاب خواهیم زد.شب را در کنار این محل شب مانی را انجام خواهیم داد.روز سه شنبه از امامزاده هاشم تا مسجد صاحب الزمان گوسفندسرا رکاب خواهیم زد.شب را در این محل استراحت خواهیم کرد.تا پدر سایکل توریست ایران جناب آقای سید مسعود طباطبایی که از رامسر به عشق حبیب محبیان رکاب می زندبه جمع ما اضافه شود.طی این مسیر اولین و دردناک ترین مسیر رکابزنی خواهد بود.

روز چهارشنبه از گوسفند سرا تابارگاه سوم را طی خواهیم کرد.رکابزنی در این مسیر امکان پذیر نخواهد بود.بنابر این دوچرخه بدست با تجهیزات کامل بالا خواهیم رفت.البته بعضی جاها در مسیرهای کوتاه شیطنت خواهیم کرد و پا به رکاب خواهیم شد.

روز پنجشنبه از بارگاه سوم به قله دماوند بام ایران با دوچرخه کامل سایکل توریستی صعود خواهیم کرد.تا اولین گروه ویژه سایکل توریستهای ایران و جهان باشیم که با تجهیزات کامل بعداز رکابزنی جاده های ایران و خارج از ایران جشن ویژه را در بلندترین نقطه ایران با حضور دوستان و همنوردان برگزار خواهیم کرد.در اقدام نمادین و با برنامه خاص و کوچک جشن خواهر خواندگی روستای هفت چشمه بخش کندوان میانه را با دماوند زمزمه خواهیم کرد.

دربرگشت تا دامنه کوه را با نخ سفید رنگی و قابل تجزیه تا پای دماوند را نخ پیجی خواهیم کرد.تا این خاطره با رکورد ویژه همیشه در یادها باقی بماند.

 

در حین برنامه با توجه به هدف گروه در اهداف خیریه برای بازسازی دبستان قنبر هفت چشمه کمک مالی جمع خواهیم کرد.تا در امتداد بازسازی مدرسه از سال 93 ،این سری برای بازسازی بیرون مدرسه و اتمام روند زیبای همراهی خیرین و همنوردان و هم رکابان  و ورزشکاران و...تلاش کنیم.تا مهرماه به اتمام رسانده و در آبانما ه جشن ویژه اتمام بازسازی مدرسه را بزرگزار کنیم.

لازم بذکر است با آماده سازی کمپ اولامای نیکان روستای هفت چشمه در یک منطقه کوهستانی با نیم نگاه به سبلان و بزقوش و قافلانکوه و آبشار زیبای شرشر و منطقه ییلاقی اولاما از سال گذشته ،در خدمت همنوردان و دوچرخه سواران و خیرین و هم وطنان و...،مجانی و با نگاه انساندوستانه ،در تمام فصول سال بجزء تابستان هستیم .

حسین قره داغی

معلم داوطلب خدمت درروستای هفت چشمه

و سایکل توریست بین المللی 

 

 

درست چند مدتی نمی شد که از سیستان و بلوچستان به شهر میانه آمده بودم.28 سال سکونت و خاطرات خوش این زندگی از یادم محو نخواهد شد.به گمانم در این مدت به تمام آرزوهایم در کنار مردمان خوبش رسیده بودم.شاید بعداز این نقل مکان ،نگاه به زندگی یک اجبار برای طی دوران عمر باقیمانده بود.تا به من جسارت خاصی از مفهوم زنده بودن برای حرکتهای زیبایم در آینده هدیه داد.حرکتهایی که تصور مرگ برایم مثل آب خوردن بود.

با سکونت در میانه تا این دقیقه روز خوب و خوشی نداشتم.از هر لحاظ زیر فشار بودم.بابت آمدنم خیلی پشیمان بودم.فقط مهربانی و تحمل خانواده و رکوردهای ورزشی بود.که دلگرمم می کرد.در این بین دوستانی هم تلاش داشتند.به من کمک کنند.اما شرایط و سرنوشت با من یار نبود.هنوز خاطرات دوران کودکی و کوچ اجباری و مرورش با این اتفاقات و نامهربانی ها آزارم می دهد.

تنها دوستی که بیشترین محبت و انرژی جلو رفتن را برمن ارزانی داشت.آقای اکبر امینی بود.با اوچند مدتی در چابهار یک خاطرات مشترکی داشتیم.تا نقش مربی مهربان را در رکوردهایم در شهر میانه بازی کند.تا همیشه مدیونش باشم.

اوایل مرا به کوهنوردی و کشاندن به اوج قله ها را تمرین داد.در حالیکه سرمای قله و درگیری های آن زمان فرصت حرکت را از من می گرفت.هنوز به شرایط جدید عادت نکرده بودم.در سفر به درفک استان گیلان مرا هم با خود همراه ساخت.اول کارم بود.هر چند ذاتا فرزند کوهستان بودم.زندگی در ارتفاع صفر در بلوچستان این قدرت را از من سلب کرده بود.

در راه درفک پوتینم خیلی بزرگ و سنگین بود.پاهایم را اذیت می کرد.لباسهایم مناسب نبود.چراکه از ترس سرما نسبت به بقیه دوستان خیلی لباس گرم پوشیده بودم.در راه با آقای سرچمی و یکی از دوستان اتفاقی در نزدیکی قله درفک از گروه جدا شدیم.تا در اینجا کاشف یک زیبایی خلقت خداوندی باشیم.غار درفک زیبا و دیدنی بود.همزمان با ما سه نفر چند گروه کوهنوردی هم بودند و....

این عکسها در آمارم نبود.تا با هدیه دوستم آقای وحید هاشمی از همنوردان میانه ،کمی آشفته این خاطراتم باشم.