- ارسال کننده: رضا امامی تاریخ: ۹۵/۰۴/۰۷

پیرمردی که تنها و گریان آمده بود/ امروز در امامزاده اسماعیل(ع) میانه اتفاق افتاد

رضا امامی / فردای میانه / ظهر امروز برای شرکت در نماز جماعت به امامزاده اسماعیل(ع) رفته بودم، جمعیتی بسیار زیاد که خودروهایشان تمام محوطه امامزاده را فراگرفته بود.

پس از گرفتن چند عکس از جمعیت داخل مسجد و محوطه ای پر از خودرو و پس از اتمام نماز، در حالی که مردم در حال خواندن دعا بودند بخاطر اینکه در شلوغی و ترافیک جمعیت نمانم، کفش هایم را برداشتم و سمت بیرون می آمدم که پیرمردی عصا به دست و گریان توجهم را به خود جلب کرد.

نزدیک شدم و سلام کردم و از او علت گریه و ناراحتی اش را پرسیدم که پاسخش برایم جالب توجه بود.

او با صدایی لرزان و چشمانی گریان گفت چندین سال پیش، همسرم نابینا بود و شنیده بودیم که امامزاده سید اسماعیل(ع) می تواند شفا دهد، به همین خاطر به میانه و بارگاه امامزاده اسماعیل(ع) آمدیم و همان روز چشمان همسرم شفا یافت.

به همین خاطر من و همسرم به این امامزاده بزرگوار ارادت پیدا کردیم و همیشه هنگام عبور از سمت میانه به زیارت می آمدیم ولی امسال همسرم فوت کرد و من تنهایی به زیارت آمده ام.

کمی دلداریش دادم و او صحبت هایش را اینگونه ادامه داد: من و همسرم هر سال برای زیارت امام علی (ع) به نجف مشرف می شدیم ولی امسال بخاطر کهولت سن نتوانستم بروم و در شب شهادت حضرت در کنار بارگاهش باشم.

و پیرمرد چندین بار این جمله را پشت سر هم و گریان تکرار کرد و رفت: یا علی، شرمنده ام که نتوانستم بیایم، مرا ببخش...

رضا امامی فردای میانه

1
1