- ارسال کننده: تنهای میانه تاریخ: ۹۵/۰۳/۰۴

مشروح سخنان شهردار میانه در سخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه 31 اردیبهشت (بخش اول)

مشروح سخنان شهردار میانه در سخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه 31 اردیبهشت (بخش اول)

شهردار میانه در سخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه 31 ادریبهشت ماه گزارشی از عملکرد شهرداری در سال های اخیر به مردم و نمازگزاران ارائه کرد.

جلیل خرده فروش سخنان خود را با تبریک اعیاد شعبانیه آغاز و روز جوان و روز سربازان گمنام امام زمان را تبریک گفت و سپس به بیان گوشه ای از عملکرد خود در 4 سال اخیر که مسئولیت شهرداری را بر عهده گرفته است پرداخت.

مشروح  سخنان شهردار میانه به این شرح است:

افزایش بودجه شهرداری از 80 به 280 میلیارد ریال با مشارکت خوب مردم

در شهریور سال 1390 شهرداری را با بودجه 8 میلیارد و 650 میلیون تومان در حالی تحویل گرفتم که با گذشت نیمی از سال تنها 1 میلیارد و 800 میلیون از کل بودجه آن سال تحقق یافته بود و ما توانستیم تا پایان سال 7 میلیارد را تحقق بخشیم و بودجه آن سال به طور کامل محقق نشد.

سال بعد ما بودجه را روی 12 میلیارد تومان بستیم که توانستیم این رقم را محقق سازیم و این با همت و حمایت مردم بود که به فرزندان خود اعتماد کردند و با پرداخت عوارض و کمک به شهرداری زمینه این موفقیت را فراهم آوردند. و این جای تشکر دارد که مردم وقتی دیدند فرزندان خودشان در شهرداری روی کار امده اند حمایت و پشتیبانی کردند و ما توانستیم در حالی که 7 میلیارد محقق نمی شد بودجه را از 7 میلیارد به 12 میلیارد برسانیم.

شهر زمانی آباد می شود که شهروندان هزینه شهر را بپردازند، عوارض خود را بپردازند، چون شهرداری از دولت بودجه ای به آن صورت نمی گیرد و عموماً با عوارضات و پرداختی های مردم اداره می شود و برای آبادی شهر تلاش می کند.

اگر شهروند عوارض سالانه و حقوق قانونی شهر را بپردازد شهر توانمند می شود، شهر شبیه شهر می شود، اگر کمک نکنند شهر و شورای اسلامی شهر زمینگیر می شوند و در اینصورت همه باید پشیمان از این باشیم که چرا شهر ترقی نمی کند، چرا آباد نمی شود، علتش به خود ما بر می گردد که چرا عوارضمان را پرداخت نکردیم.

ولی الحمدلله در این مدت مردم تا جایی که از دستشان بر می آمد به ما کمک کردند و توانسته ایم با آنکه قادر نبودیم 7 میلیارد (تومان) را محقق سازیم به 12 میلیارد برسانیم، سال بعد به 20 میلیارد رساندیم، سال بعدش به 28 میلیارد رساندیم.

البته عده ای انتقاد می کنند که چرا از بودجه 28 میلیارد 23 و نیم میلیاردش را محقق کرده ایم، بله! برای اینکه ما در شهر مقداری زمین داشتیم که گذاشتیم برای فروش تا بتوانیم برای عمران و آبادانی شهر هزینه کنیم و سریعتر به هدفمان برسیم [ که به فروش نرفت] .

وضعیت شهر در زمان آغاز فعالیت من / خیابان گشایی محور فعالیت ها

من از شورای محترم اسلامی شهر تشکر می کنم که دغدغه این را دارند که مشکلات شهر در سریع ترین زمان ممکن حل شوند. مشکلاتی که خودتان می دانید. وقتی من تحویل گرفتم ورودی های شهر در چه وضعیتی بودند، ورودی سمت زنجان، ورودی سمت تبریز، هشترود، کندوان همه وضعیتشان طوری بود که وقتی وارد شهر می شدید انگار وارد یک روستا می شدید البته الان هم وضعیت مطلوب نیست و حالا خیلی کارها مانده ولی من میخواهم بگویم که شهر را در چنین شرایطی تحویل گرفتم.

شهر یک نقشه ای دارد که در سال 76 تهیه شده و حدوداً در سال 77 به ما تحویل داده شده و شهر باید روی این نقشه ساخته شود و خیابان هایش کشیده شود. در ورودی از سمت تهران یک میدان هست که 25 هزار متر مربع وسعت دارد، چرا تا به حال کلنگش را نزده بودند؟ قبلی ها که پیش از من آمده بودند و من به همه آن ها احترام قائلم و دست همه شان درد نکند، همه آمده اند و برای رضای خدا در این شهر کار کرده اند. اما چرا میدان احداث نشده بود؟ پس چرا الان می شود؟ در حالی که الان 16 سال از اعتبار طرح تفصیلی گذشته است. الان ما 3 میلیارد در آن جا هزینه می کنیم.

می خواهم خلاصه عرض کنم، این ها مربوط به قبل است و گذرا می خواهم بگویم چون می دانم فردا خواهند نوشت خرده فروش که حرفی برای گفتن نداشت، فقط آمد از گذشته حرف زد، این هارا می گویم که بدانید در آن وضعیت تحویل گرفتم، از کجا آمده ایم و به کجا رسیده ایم.

خیابان ها که اصلاً باز نشده بودند، الان روی 10 تا خیابان کار می کنیم، 16 سال بود 20 سال بود که یک متر خیابان در این شهر باز نشده بود. با مدرک می گویم، هر کس هم می خواهد بنویسد یادداشت کند، در این امامزاده محضر آقا هستیم و عرض می کنم 16 سال بود که در این شهر یک خیابان باز نشده بود و الان 10 تا خیابان دارد باز می شود.

خیابان استادیوم ورزشی که نیتمان این بود که جوانان بروند آنجا ورزش بکنند. 35 متری کمربندی که نیتمان این است که هرکس میرود در شهر با ترافیک برخورد می کند بیاید از مسیر کمربندی عبور کند، مثلا یک نفر که از سمت گلزار مومنین می آید برود از سمت بوعلی سینا یا هنرستان عبور کند یا از روستای حسن آباد (گلنگدر) برود وارد جاده ترانزیت شود. یا از 65 متری اندیشه برود به رینگی که برسد به بیمارستان خاتم الانبیاء.

همین خیابان بیمارستان خاتم الانبیاء مگر چه وضعی داشت؟ در سال 82 که بنده خودم سرپرست بودم آسفالت ریزی کرده بودم  بعد از من یکنفر آمده بود فقط چهار – پنج مترش را لکه گیری کرده بودند. امّا الان بیایید ببینید، به همت شما، با حمایتی که کردید، پولی که به شهرداری دادید ، اعتمادی که کردید به فرزندان خودتان در شهرداری، آمدید هزینه اش را دادید من هم رفتم با شجاعت و با حمایت شما و با حمایت شورا خیابان را تملک کردم، میلیاردها پول خرج کردم، آسفالت کردم، الان هم مورد بهره برداری است هر وقت هم از آن جا عبور می کنیم لااقل وضعیت خیابان طوری است که برازنده بیمارستان شده است والا تا دیروز پریروز وضعیت خیابان همانطوری بود.

ورودی ها و خروجی های شهر که نمی خواهم بحثش را باز کنم. در مسیر راه آهن 11 مورد تاسیسات از زیر زمین بیرون آمد، مشکل اساسی در این شهر تاسیسات است. هر خیابانی که می خواهم باز کنم تاسیسات دارد. این برای ما مشکل است و از من هزینه می خواهند. ولی با همت همگان، آنهایی که مالک زمین هستند، اعضای محترم شورای اسلامی شهر، این ها را یک به یک رفع کرده ایم.

خیابان پرستار که حالا چندان هم مهم نیست. 65 متری که قسمتی از یک رینک 10 کیلومتری دور شهر است. یک واقعیت را به شما بگویم، منت هم نمی گذارم، هر کس بیاید در یک جایی شهردار باشد یک بحثی هست به نام تملک که از آن می ترسد. می دانید چرا برای اینکه نمی خواهد وقتش را با مردم صرف کند. مردم را دعوت کند بگوید شما زمین دارید من هم خیابان عبور می دهم تو را به خدا این زمینت را بده به من. الان هم که گرانی است و کسی هم از حقش نمی گذرد و من هم وقتم را تلف می کنم و شورا هم می گوید هیچ کاری نتوانستی بکنی و تشریف ببر. بینی و بین الله من از وقتی که آمدم یک جوری شده که فقط خیابان باز می کنیم.

پرداختن به مسیرگشایی ها علت نارسایی ها در برخی زمینه ها

اگر امروز از من انتقاد می کنند که فلان جا یک وسیله بازی نیست یا چیز لوکس نیست یا جایی آسفالت کم است یا مبلمان شهری کم است، می دانید چرا کم است برای اینکه هم شورای شهر دور چهارم و هم این شهرداری که فرزند شماست همتش را گذاشته برای اینکه راه باز کند. با پولی که از شما گرفته راه باز کرده، که فردا ماشین روی ماشین سوار نشود، ترافیک نشود، خیابان های مان عرضه داشته باشند. نیایند بگویند هر وقت ما آمدیم میانه همین چهارتا خیابانش بود.

کمربندی ساحلی را از پل حصار تا کشتارگاه (قدیم) باز کرده ایم، یک میلیارد و 650 میلیون (تومان) به مالکان زمین های ان جا داده ام. الان هم که اینجا دارم حرف می زنم آن جا در حال باز شدن است. تشکر می کنم از دادستان محترم، رئیس دادگستری آقای قنبرزاده، که همیشه حمایت کرده اند. حمایت صد در صد 9 عضو شورای اسلامی که آبرویشان را در این راه گذاشته اند. این ها هم می دانند که اگر من می رفتم خیابان آسفالت می کردم، پارک می ساختم، همه می گفتند به به عجب شورای شهری! عجب شهرداری! اما رفتیم برای شما خیابان باز کردیم. شاید اگر نام خیابان ها را بگویم اصلاً شما نشناسید. 35 متری هست، 65 متری هست، 40 متری هست، 45 متری هست، هر کدام را هم گفتید بیایید برویم نشان بدهیم. الان هم که اینجا حرف می زنم یک میلیارد و 600 میلیون به طول یک کیلومتر زمین حاج خلیل کلانتری را هم خریدم حتی از آن هم بیشتر خریدم و امسال به همت شورا که آبرویشان را گذاشته اند در این راه و می گویند عیبی ندارد مردم اگر هم از ما ناراضی شوند، آقای خرده فروش شما مؤظف هستی بروید راه را باز کنی. این نیاز مردم و نیاز این شهر هست.

و امسال به حول قوه الهی و توجهات امام زمان استارت می زنیم از زمین حاج خلیل کلانتری شروع می کنیم تا مقابل هنرستان راه را باز خواهیم کرد. بعد ز آن من وعده می دهم سال بعد میایم اینجا اگر عمری باقی بود و اگر قبول شدیم و ماندیم من می آیم این جا دوباره حرف می زنم و میگویم به وعده ای که داده بودم و شما با ماشین این مسیر را تا مقابل هنرستان بروید به وعده خودم عمل می کنم. این جا این حرف را می زنم، در این لحظه. آن هم کی می شود؟ با پرداخت عوارض شما، با کمک های شما. و امسال تا هنرستان خواهیم رفت و دعا کنید که بتوانیم همه زمین های این مسیر را تملک بکنیم. این هزینه میلیاردی که در این مسیر من می گذارم اگر در خود شهر هزینه می کردم یقین بدانید می گفتند چه شهردار خوبی! چه شورای شهر خوبی! می بینی کاشی روی کاشی می گذارند! می بینی جدول ها را عوض می کنند! می بینی چطور کوچه ها را آسفالت می کنند! هزینه یک خیابان معادل حجم زیادی کار از این دست می شود. ولی آبرو گذاشته شده، حیثیت گذاشته شده، گفته اند فقط خیابان باز کنید تا مشکل مردم حل شود.

مقایسه با وضعیت شهرداری های دیگر

الان که در شهرداری در خدمت شما هستیم، این را من زود بگویم رد شوم، خودتان می دانید بحران اقتصادی هست، ساخت و ساز به اون صورت نیست، مشارکت مردم در بعضی جاها پایین است. من تشکر می کنم از مردم خودمان، زمانی که 7 میلیارد را نمی توانستم دربیاورم 12 میلیارد را از کجا درآوردم؟ از همین مردم، 12 میلیارد را 20 میلیارد کردیم ا زکجا؟ از همین مردم. من نوکر همه شما مردم هستم و دستتان را می بوسم و خاک زیر پایتان هم هستم برای اینکه حمایت کردید و ما هم آمدیم این جا مدعی هستیم که یک کارهایی انجام دادیم  و این ممکن نبود مگر به همت هم شورای اسلامی شهر و هم شما مردم.

در استان ما را محکوم می کردند، در این روزنامه ها می نوشتند شهردار میانه با شورا برای بازدید رفته مرند، چرا باید اینجوری بشود؟ ما رفتیم آن جا ببینیم آن ها چکار کرده اند؟ آمدید دیدید اوضاع مرند را، 155 میلیارد بودجه نوشته 70 میلیارد نتوانسته دربیاورد. شهردار محترمش هم در زندان است. برویم بناب، 37 میلیارد بودجه نوشته 21 میلیارد درآورده؛ من 30 میلیارد بودجه نوشته ام 8 میلیارد آن فروش زمین است، کسر کنید، چقدر می ماند؟ 22 میلیارد، 23 و نیم میلیارد درآمد داشته ایم، یک متر زمین هم نفروخته ایم. مرا متهم می کنند که تو بودجه را تحقق نداده ای، من اگر تحقق نداده ام پس این پول، این حساب چیست؟ زمین نفروخته ایم، بودجه ای که سقف گرفته بودیم از آن هم بالاتر هستیم. حالا اگر زمین هم می فروختیم می شد 33 میلیارد و خورده ای. زمینمان سر جایش است و در بحث درآمدهایمان هم به اندازه ای که تعیین کرده بودیم رسیدیم.

در شهرداری های دیگر از چهار ماه به چهار ماه حقوق می دهند. فرقی نمی کند این ها هم بچه های شما هستند در شهرداری میانه، من سر ماه نشده حقوق ها را می دهم. چهار سال است شهردارم، چهار سال است حمایت کرده اید و شهردارم، در این چهار سال یک نفر را اخراج نکرده ام. قبل از من هر سال 30 نفر را می ریختند بیرون، تو در فضای سبز کار میکنی پول نداریم خوش آمدی، همه شان هم سطح سودای نداشتند، از وقتی که من آمده ام بیایید ببینید همه شان فوق لیسانس، دانشجوی دکتری، همه شان هم از مراجع ذیصلاح استخدامی آمده اند. حمایت کرده ایم آمده اند. الان بچه های شما استخدام می شوند، دیگر دیوار شهرداری پایین نیست که بعضی ها آدم هایشان را بچپانند. الان با آدم های باسواد روبرو هستید.

اصلاح سیستم اداری و تجهیز به اتوماسیون دیجیتال

من که آمدم و شهرداری را تحویل می گرفتم یک نفر آمد گفت آقای شهردار پرونده من دو روز است که پیدا نمی شود. رفتم دیدم پرونده ها را با چه وضعی انبار کرده اند روی هم، گفتم آخر این که مکافات است، آمدیم بایگانی را مکانیزه کردیم. سیستم کامپیوتری گذاشتیم. یکپارچه سازی را ایجاد کردیم. الان بچه ات در خانه لب تاب را باز خواهد کرد با یک کلیک حساب و کتابت دستت می آید، دیگر نیاز به مراجعه حضوری به شهرداری نداری. دیگر به شهرداری نخواهی آمد، تو حمایت می کنی من هم در شهرداری و شورای اسلامی شهرت اینجوری کار می کنیم.

بلند می شوند جوسازی می کنند؛ در این شهر چه کاری شده است؟ نشستم این جا دارم می گویم چه کاری شده است. شما چه چیزی خواسته اید که من نتوانسته ام انجام دهم؟ من اگر نبودم و کس دیگری بود چکار می توانست بکند که من نمی توانم؟ به آسفالت خیابان افتخار می کنید؟ ده تا خیابان بود. من در بحث پیمانکاری سال گذشته چند برابر آسفالت شما آسفالت ریختم. فقط شورای اسلامی شهر آبرو گذاشته به خاطر شما گفته آقای شهردار معظل این شهر آسفالت نیست معظل این شهر خیابان کشی است. من هم بلدم ببرم پول این خیابان کشی را بگذارم برای آسفالت، به این جا و آن جایش برسم بزک کنم.

بارها گفته ام، من یک کارگر بودم به شهردار وقت گفتم آقای شهردار چمن نکاریم برویم به فکر آبش باشیم، برگشت گفت آقای خرده فروش همه عقلشان به چشمشان است 15 روزه سر از خاک در می آورد همه می گویند این شهردار عجب شهردار توانایی است. اما ما آمدیم در این راستا چکار کردیم؛ در فضای سبز می خواهیم انتقال آب بدهیم، صدها سال مشکل آب حل شود. چهار – پنج میلیارد هزینه می خواهد این کار. با کارهای اساسی سر و کار داریم. منطق شهردار شما، نوکر شما و شورای شهری که خودتان رأی به آن ها داده اید این است که بروید کارهای اساسی را حل کنید، نه اینکه بزک کنید و فردا مشکلات روی مشکلات انبار شود و من هم وظیفه ام هست.

مسئله بازگشایی طراف حرم امامزاده اسماعیل(ع)

وضعیت بودجه را که عرض کردم، فرصت می گذرد و بازگشایی حرم را می خواهم عرض کنم، چهل سال است صحبت این موضوع هست، کوتاه عرض می کنم، آخرش اعضای محترم شورای اسلامی شهر جمع شدند گفتند که معضل اینجا چگونه است؟ چهل سال است که همه حرم حرم می گویند اما انگار که همه نشستند و دعا می کنند تا باران ببارد و باران هم که نمی بارد. نشستیم مصوب کردیم که اینجا دو تا خیابان و یک پارکینگ هست که این ها بر عهده شهرداری است و مصوب کردند که شهرداری بیاید در این راستا اقداماتش را انجام دهد و بعد از 40 سال معظل این جا را حل کند. 320 تا پلاک ثبتی دارد اینجا و از این 320 تا هم 200 و خورده ای آزاد است و می تواند ساخت و سازش را انجام دهد. قضایای شرکت هایی که آمدند و این ها را که می دانید دیگر نمی خواهم عرض کنم، اینجا تشکر می کنم از فرماندار محترم که اخیراً دست دولت را هم از وام دولتی و بافت فرسوده بیاورند و در تلاشند هم از دولت وام بگیرند و هم با همت شهرداری قائله امامزاده ختم شود.

مدام همه شعار می دهند و همه می گویند که چکار کرده اند. ماهی یک بار در شورا جلسه هست، در فرمانداری... آقا این امامزاده کو؟ نگران نباشید ما بچه خودتان هستیم، بمیریم هم همین قبرستان دفنمان می کنند مرا جای دیگری دفن نخواهند کرد. خدا شاهد و عالم است، به همین امامزاده قسم آن فشاری که بر من وارد می کنند به هیچ شهرداری وارد نکرده اند. 7 هکتار بیت المال شما زمین داشت من وقتی آمدم دیدم برای انجا پروانه می دهند. یعنی می روند آنجا ساخت و ساز می کنند، 7 هکتار مال این مردم را! رفتم شکایت کردم، دادسرا و دادگستری سلامت باشند، دستشان را می بوسم، خوب حمایت کردند. رفتم آزادسازی کردم، سندش را گرفتم، 81 تا سند الان در صندوق من هست، آنها همه مال شما هستند. آنها پولی هستند که آن جا باید در بیاید تا صرف شهر شود. برای آن 7 هکتار می دانید چه فشاری بر من آوردند؟ آقا رفته به یکی بدهکار رأی شده، یا فامیلش هست یا هر چی، به من فشار می آورد، چشمت را در می آورم بیا بشین اینجا از 7 هکتارت بگذر...

1
1