- ارسال کننده: یاوراحمدپور تاریخ: ۹۴/۱۱/۲۱

آقای نامزد کم دل و بی جرأت

آقای نامزد کم دل و بی جرأت ...
یکی از مسایل بسیار مهمی که شاید ذهن بسیاری از همشهریان را به خود مشغول داشته باشد عبارت از یافتن پاسخی مناسب و شایسته برای این پرسش است که چرا ما از قافله کشورهای پیشرفته فاصله‌ای عظیم و شگرف پیدا کرده‌ایم و این شکاف همواره رو به افزایش دارد؟
آنچه از سخنرانی نامزدها برمی آید این است که در مواجهه با این پرسش مهم، واکنش‌های متفاوتی از سوی این عزیزان نشان داده می شود. این واکنش ها جای تأمل دارد.
نامزدهای تازه وارد به صحنه انتخابات برای اینکه توجیه گر حضور خود در عرصه رقابت و همچنین زمینه ساز پیروزی خود(البته به خیال خویش) باشند چنین تبلیغ می کنند که، صلاح و فساد اجتماعی بزرگ یا کوچک، تنها به یک چیز بستگی دارد، صلاح و عدم صلاح افراد آن اجتماع و بالاخص زعماء آنها. یعنی فقط افرادند(یعنی تک تک نمایندگان نه مجموعه مجلس) که همه مسوولیت‌ها متوجه آنهاست. قریب به اتفاق نامزدها بر این پایه نظر می‌دهند و سخنرانی می کنند. این دسته از نامزدها هنگامی که مبحث مفاسد اجتماعی را باز می کنند؛ چاره کار را نماینده صالح (نه جمع نمایندگان و به عبارتی مجلس) تبلیغ می کنند. اما اگر بیشتر و عمیق‌تر نظر کنیم، به این نتیجه می رسیم که تأثیر و اهمیت سازمان و تشکیلاتی همچون مجلس (مجموعه نمایندگان) از تأثیر و اهمیت تک نماینده بیشتر است؛ در درجه اول باید درباره مجلسی صالح اندیشید و در درجه دوم درباره نماینده صالح.
اهمیت نماینده صالح فقط از نظر طرز تفکری است که در مورد اصلاح و بهبود و تعیین سازمان‌های اجتماعی و سیاسی دارد و اگر قرار است نماینده صالح و ناصالح در یک سازمان و در یک قالب کار کنند، اثر و تفاوت وجودی نماینده صالح با ناصالح‌ها آنقدر زیاد نخواهد بود و منشأ‌ تحولات اجتماعی قابل توجه نخواهند شد. به همین خاطر است که در مباحث اجتماعی باید از اولویت سازمان در مقابل تک تک افراد گفت. 
ولی باید دید که چرا نامزدهای تازه وارد به عرصه رقابت، از ورود به مبحث سازمانی و مجلسی گریزان و به رویکرد فردگرایی و مقصر دانستن تک نماینده تمایل دارند؟
اولین دلیل توجیه حضور برای رقابت است. باید برای حضورشان ضعف نماینده را اذعان و توجیه گر ورود به میدان رقابت شوند.
دومین دلیل می تواند از ضعف دانش نامزدها در مورد تحلیل مسائل اجتماعی منبعث شود. برخی از اینها صاحب چنان دانشی نیستند که متوجه بنیه مسائل و مشکلات اجتماعی و علت ماندگاری آنها باشند. لذا تحلیل های اشتباه فردگرایانه را در مقابل تحلیل ساختاری و سازمانی ارائه می کنند و اگر در مجلس هم حاضر شوند با اندیشه فردگرایانه، جز بر ماندگاری و تداوم دورباطل توسعه نیافتگی، اقدامی نمی کنند.
سومین دلیل می تواند از بی جسارتی نامزد نشأت بگیرد. یعنی نامزد می داندکه در تحلیل مسائل اجتماعی باید کلیت مجلس را در حد وظیفه آن مقصر بداند. ولی چنین نمی کند. هم برای توجیه حضور، و بیشتر از آن برای اینکه جسارت مقصر دانستن یک سازمان را ندارد و با محافظه کاری قدم در راه انتخابات می گذارد. قصد ندارد واقعا روشنگری کند. نمی خواهد در صورت عدم توفیق در رقابت، مقام قبلی و جایگاه خود را از دست بدهد. این فرد حتی اگر نماینده شود باز در مسیر محافظه کاری قدم بر خواهد داشت. لذا انتظار تحول اجتماعی و اقدام اصلاحی از این طیف نباید داشت. این طیف افراد در حدی به اصلاح امور اجتماعی وارد می شوند که خطری بر جان و مالشان حادث نشود. این ها همان ریاکاران هستند که تنها چیزی که به آن اعتنای قلبی ندارند «امر به معروف کردن و نهی از منکر» کردن است. تا مطمئن نشوند که این فریضه الهی به آنها کوچکترین ضرری نمی زند به آن تن نمی دهند. این نامزدها دائم به دنبال یک راه فراری هستند تا عذری بتراشند. هر موقع خواسته شود که:« اقای نامزد در مورد فلان مسئله اجتماعی موضع گیری کن و نظرت را مطرح نما و به سازمان خطا کار امر به معروف و نهی از منکر کن»؛ افراد را به مخرب بودن و امثالهم متهم می کنند یا توجیه می کنند که وقت جلسه تنگ است و وا می گذارند به جلسات بعدی که هیچ موقع برگزار نخواهد شد.
1
1