- ارسال کننده: یاوراحمدپور تاریخ: ۹۴/۱۱/۱۳

چه کسی ترکمنچای را ابزاری برای ممانعت از اخذ فرمانداری ویژه میانه کرد و از این مسیر چه ضربه ای به فرمانداری ترکمنچای زد

چه کسی ترکمنچای را ابزاری برای ممانعت از اخذ فرمانداری ویژه میانه کرد و از این مسیر چه ضربه ای به فرمانداری ترکمنچای زد
مقدمتا عرض کنم که: اولاً، بنده مثل هر شهروند ترکمنچایی از یک طرف و همچنین نظر به ثمردهی بیشتر فرمانداری نسبت به فرمانداری ویژه، اگر پرسیده شوم اولویت را به فرمانداری ترکمنچای می دهم هر چند فرمانداری ویژه شدن میانه مغایرتی با فرمانداری شدن ترکمنچای ندارد و حتی شهرستان کردن یک بخش از یک فرمانداری ویژه راحتر از شهرستان کردن آن از یک فرمانداری است.
 ثانیا، در تحلیل مشکلات فرمانداری شدن ترکمنچای حداقل از نظر من پنج شش مورد قابل ردگیری است ازجمله (1) جوسازی برخی از دوستانی که قصد نامزدی داشتند و تاثیر پذیری اندک همشهریان میانه ای از این جوسازی(در مطلب مجزایی قبلا در صفحه خود از موضوع را توضیح داده ام)، (2) خود نمایندگان و تاثیر پذیری آنها از این جوسازی(این مورد چندان قدرتمند نبوده و بنظر اندک میاید چون اینها از یک منظر به آرای مأخوذه از مناطق مختلف هم توجه دارند و سبک سنگین می کنند و اگر می توانستیم بخش ترکمنچای را منسجم تر کنیم وزنه ما سنگینی و تمایل نمایندگان به ما بیشتر می شد)،(3) مردم ترکمنچای(مخصوصا به خاطر قرار گرفتن در تاثیر جوی که طرفداران آقای مددی در تقابل با حسینی ساخته بودند شایعاتی که پخش می کردند، پخش قسمتی هایی از سخنرانی های حسینی بدون اشاره به جملات قبل و بعد آن و ...)، (4) شورای شهر و عدم مدیریت و برخورد انتقادی با نمایندگان از همان ابتدای دوره نمایندگی(مثلا حسینی دوبار جلسه مشترک با مددی را از شورای شهر درخواست کرد و یکبار در بخشداری برای جلسه مشترک حضور یافت اما متاسفانه آقای مددی به منزل آقای محمدی رفت و جلسه تعیین ریاست آموزش و پرورش ترکمنچای برگزار کرد و به جلسه مشترک بخشداری نیامد و درخواست دومین بار حسینی برای جلسه مشترک مددی در مورد نحوه پیگیری فرمانداری ترکمنچای در شهرداری و با حضور شورای شهر صورت گرفت. متاسفانه شورای شهر از نماینده قاصر انتقاد جدی نکرد که علنی باشد. البته در آن جلسه به نیامدن آقای مددی معترض شدند)، (5) عدم انسجام طرفداران دو نماینده مخصوصا از طرف ستاد آقای مددی(چون تعدادشان در ابتدای دوره زیاد بود و به جو خود ساخته مطمئن بودند جوی که الان خود در دام آن افتاده اند و چالش ها و سوالات مطرح کرده آن زمان را که شهروندان اکنون از آنها می پرسند جوابگو نمی توانند باشند این خود دلیلی بر جدا شدن قسمت کثیری از طرفداران مددی در ترکمنچای شده است تا از فشار رهایی یابند)، (6) وجود گروهی ظاهراً بی طرف اما جانبدار اگر نگوییم غیر منتقد و غیر منصف(مثلا در سفر روحانی با اینکه آقای مددی در تهران حضور داشتند و به جلسه استانداری نیامدند ظاهرا در صبح روزی که روحانی در استانداری جلسه داشت در تماس تلفنی به شورای شهر گفته بودند که الان در استانداری هستم و به خاطر فرمانداری ترکمنچای در جلسه سیاسی و امنیتی با مسئولان استانی دعوا کردم و به جلسه اصلی نخواهم رفت. جلسه ای که پخش تلویزیونی داشت و حضور و عدم حضور هر نماینده ای معلوم می شد. موردی را هم گفته بود و آن اینکه حسینی در استانداری نیست. ولی در پخش تلویزیونی حسینی را در ردیف اول دیدیم و مددی را ندیدیم. بنده به همراه تعدادی از همشهریان ترکمنچای در مقابل استانداری بودیم تعدادی از این ظاهرا بیطرفها هم با ما بودند. بعد از برگشت از استانداری که قضیه معلوم شد هیچ کدام از این بیطرف ها به آقای مددی معترض نشدند ولی بدون سنت شکنی قبلی باز به حسینی تاختند و اکنون نیز چنین می کنند ولی در این چند روز کم کم قضیه روشن شده است و جو برمی گردد و به شدت برخواهد گشت).... مقدمه بنده طولانی شد.
ولی اصل ماجرا در ممانعت از گرفتن فرمانداری ویژه با ابزار قرار دادن ترکمنچای چرا صورت گرفت و نظر به وضعیت فعل حال، چه تاثیری بر فرمانداری ترکمنچای داشت؟
بعد از اینکه حسینی توانست مجوز فرمانداری ویژه را از هیات دولت اخذ کند تا ابلاغ آن و نصب تابلو چند ماهی وقفه اتفاق افتاد. قضیه این بود که یکی از مسئولین محترم میانه ای برای اینکه از رقابت با حسینی در دور بعد انتخابات عقب نیافتد، به وزارت کشور می رود و ترکمنچای را ابزار می کند تا وزیر کشور از دادن فرمانداری ویژه منصرف شود. ترکمنچای را کفن پوش اعلام می کند و می گوید ترکمنچای در مقابل میانه قد علم کرده و ابلاغ فرمانداری ویژه در شرایط کفن پوش بودن ترکمنچای مورد سیاسی به پا می کند. به این ترتیب هم ابلاغ فرمانداری ویژه چند ماهی به تاخیر می افتد و باعث رنجش حسینی می شود و هم فرصت پیگیری فرمانداری ترکمنچای در زمان دولت دهم از ما دریغ می شود(سخنرانی حسینی در مورد کفن پوش شدن ترکمنچای و بدهکاری نظام، در امامزاده اسماعیل به همین خاطر است و اعتراضی است به آن مسئولی که در وزارت کشور ترکمنچای را کفن پوش معرفی کرده و نه به اهالی ترکمنچای). دولتی که شاید اقبال ما بیشتر می بود البته اگر ترکمنچای می توانست جوساخته رقیب در مورد حسینی را بشکند و با حسینی از در دوستی برآید نه اینکه کم لطفی و کم حرمتی کرده و به شایعات ادامه دهد.
زمان در انتظار ابلاغ فرمانداری ویژه سپری شد و دوره دولت دهم به سر آمد. دولتی که هم ریاست جمهورش و هم معاون اولش رسما در شبکه سهند فرمانداری ترکمنچای را اعلام کرده بودند. اگر فرمانداری ویژه زودتر اخذ می شد(چون برنامه میانه و خواست میانه و همچنین اولویت حسینی فرمانداری ویژه بود بعد فرمانداری و آن هم بنا به این توجیه که اگر ابتدا فرمانداری اعلام شود امکان اخذ ویژه وجود نخواهد داشت) و اگر وقفه ای چند ماهه از سمت وزارت کشور و استانداری به خاطر شایعه کفن پوشی صورت نمی گرفت شاید فرصت کافی در دولت دهم برای پیگیری فرمانداری ترکمنچای فراهم می بود.
یادمان نرود که برخی از همشهریان میانه ای کفن پوشی ترکمنچای در مقابل فرمانداری ویژه را هم باور کرده بودند و شاید از در مقابل با ترکمنچای بر می آمدند. یعنی شایعه کفن پوشی از این منظر نیز تقابل میانه با ترکمنچای را به همراه داشت. ترکمنچای ابزار شد اگر نمی شد باید بعد از اخذ ویژه هم ما را مثل فولادی ها کفن پوش اعلام می کردند. 
شهرستان میانه با ترکمنچای نیم ساعت زمانی و حدود 35 کیلومتر زمینی فاصله دارد. توسعه میانه توسعه ترکمنچای است(چند هزار ترکمنچایی در میانه ساکن و از امکانات آن مستفیذ نی شوند) و توسعه ترکمنچای توسعه میانه است و چقدر میانه ای ها از تدارک امکانات عمومی می توانند فایده ببینند و می بینند. آنان که یا میانه و یا ترکمنچای را برای اهداف انتخاباتی ابزار می کنند به هزینه عموم مردم ندار و بی چیز منطقه میانه متاسفانه نان می خورند.
انشالله ترکمنچای آنقدر از دور گذشته درس گرفته باشند که در دور بعد هر کسی که در انتخابات موفق به اخذ کرسی مجلس می شود ابزارمان نکند. آگاهی نسبی برای مردم اتفاق افتاده ولی باز بحثهای روشنگر می تواند کاملا به هدف بزند. به امید میانه و ترکمنچای آباد.
1
2
1 2