- ارسال کننده: ناصر سرچمی تاریخ: ۹۴/۱۰/۲۳

برخی شیوه ها و ادعاهای رایج کاندیداها در تبلیغات

ذکر برخی شیوه ها و ادعاهای رایج کاندیداها در تبلیغات، پیشاپیش تأمل در آنها، شناخت واقعیت و انتخاب کاندیدای اصلح را مورد تأکید قرار می دهیم.
ادعای از طبقه متوسط، ساده زیست بودن یا مستقل از احزاب و گروه های ذی نفوذ: اگر کاندیدایی با تبلیغات «بسیار پرهزینه»، خود را این گونه معرفی کند، مصداق این ضرب المثل است: «قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروس را»؟! اما اگر این ادعا حقیقت داشته باشد، مصداق ملاک های هشتم و نهم کاندیدای شایسته است، اما به تنهایی مزیتی برای اثبات شایستگی نیست و باید ملاک های دیگر را نیز در او یافت. 
 ذکر نسب خانوادگی: برادر، فرزند، نواده یا عروس یا داماد شهید یا یک شخصیت مشهور دینی، علمی، فرهنگی یا سیاسی بودن از جمله تبلیغاتی است که برخی از کاندیداها در تبلیغات خود از آن استفاده می کنند. این نسبت هر چند می تواند نشانه مقبولیت اجتماعی فرد باشد، نباید ما را از ملاکهای فردی وی غافل کند؛ زیرا از فضل پدر، پسر چه حاصل! ملاک ما برای انتخاب وی برای نمایندگی مجلس، باید حسن شهرت خود او و توانایی ها و شایستگی های فردی وی باشد.
سوابق شغلی متعدد: برخی از کاندیداها با ذکر سوابق شغلی بسیار برای خود، آن را نشانه تخصص و توانایی خود معرفی می کنند که این مسأله نیز جای تأمل دارد؛ اگر این سوابق شغلی، «دراز مدت»، «در حوزه تخصصی فرد»، «به سوی مسئولیت های مهم تر و بالاتر» و «با موفقیت چشمگیر» باشد، نشانه توانایی و کفایت وی است؛ اما اگر شغل های پی در پی وی، «در حوزه های گوناگون و بدون ارتباط با تخصص وی»، «کوتاه مدت»، «با فراز و نشیب» و «بدون دستاورد خاص» باشد، مزیت محسوب نمی شود.
احراز چند شغل: یکی دیگر از شیوه های تبلیغاتی مرسوم کاندیداها، ذکر چند مقام و مسئولیت به عنوان «شغل های فعلی» است. با توجه به اهمیت مسئولیت نمایندگی مجلس ـ که به تنهایی وقت بسیاری می طلبد ـ چند شغل دیگر داشتن نه تنها مزیت نیست، بلکه در صورت تداوم این شغل ها در دوره نمایندگی، فرد را از انجام وظیفه نمایندگی بازمی دارد؛ زیرا به گفته خواجه نظام الملک توسی در سیاستنامه: «کسی که به دو کار مشغول باشد، پیوسته یک کار ناکرده آید یا هر دو کار».
مستقل یا حزبی بودن: همه کاندیداها در سه دسته «مستقل»، «مورد حمایت گروه ها» و «عضو حزب» جای می گیرند و هر یک به نوعی سعی می کنند این موضوع را به عنوان یک مزیت تبلیغ نمایند؛ در حالی که هیچ یک از این سه موضوع به خودی خود مزیت نیست و باید به شاخص های دیگر نگریست: 
«عضو حزب بودن» بنا بر آیه شریفه «یدالله مع الجماعة» عاملی مثبت است، به شرط آن که هدف حزب از رسیدن به قدرت، تأمین منافع ملت باشد و این کاندیدا نیز در انسجام، برنامه ریزی و اداره آن حزب تأثیرگذار و از نظر تعهدات ملی وفادار باشد. 
«مورد حمایت گروه ها بودن» در صورتی مزیت است که این حمایت به خاطر طرح ها و برنامه های ارائه شده از سوی کاندیدا، حمایت وی از اهداف قانونی گروه یا عضویت وی در آن باشد.
«مستقل بودن» نیز به سابقه و رویکرد کاندیدا بستگی دارد؛ اگر کاندیدایی پس از سال ها فعالیت در گروه ها و احزاب و به رغم تمایل به عضویت در حزب و جناح یا جلب حمایت گروه ها، موفقیتی در آن حاصل نکرد، و از روی ناچاری به صورت مستقل واردِ انتخابات شد؛ مستقل بودن نشانه مقبولیت کمتر وی نسبت به رقبای درون گروهی یا درون حزبی است؛ اما اگر کاندیدایی سرشناس، مشهور و موفق به دلیل پافشاری بر دیدگاه هایی که بدان اعتقاد دارد، حضور در لیست انتخاباتی احزاب یا حمایت مالی افراد و گروه ها را نپذیرفت، مستقل بودن نشانه استواری و پایبندی او به تعهدات اخلاقی، ارزشی و ملی است. ضمن این که باید اذعان کرد اکثریت قریب به اتفاق کاندیداهای جوان، به رغم برخورداری از ملاک های یک نماینده شایسته، در گروه ها، جناح ها و احزاب پذیرفته نمی شوند و با داشته های فردی خود به مردم روی می آورند. 
شعار: شعار به دلیل برقراری رابطه سریع ذهنی بین کاندیدا و رأی دهندگان به جزء ضروری تبلیغات انتخاباتی تبدیل شده است؛ اما مـتأسفانه در هیاهوی تبلیغات، اساس آن که طرح و برنامه است، فراموش شده و تنها شعارهای کلی و ابتر مطرح می شود. شعار صحیح آن است که برای رسیدن به آن طرح هایی تدوین شده و عملی و مفید بودن آن طرح ها ارزیابی شده و برای رسیدن به آن برنامه ریزی شده باشد.
وعده های انتخاباتی: نکته دیگری است که در تبلیغات ناصحیح به کار برده می شود. قول های فراوان برخی کاندیداها، بویژه در حوزه های انتخاباتی کوچک نشانه ای است از این شیوه نادرست تبلیغاتی که اگر از حد بگذرد، در حقیقت نشان دهنده فریب مردم است؛ زیرا در ابتدای امر این سؤال مطرح می شود که آیا کاندیدایی که به هر روستاو آبادی و محله قول انجام یک کار می دهد، این قول های فراوان را چند روزِ دیگر به یاد خواهد داشت؛ چه رسد به این که بعد از نماینده شدن بتواند به آن عمل کند!؟
به فرموده حضرت آیت الله خامنه ای، «در شناخت نامزدها، نباید تبلیغات رنگین و متنوع و یا وعده های بزرگ و غیرعملی عمران و آبادانی را ملاک قرار داد؛ چرا که این گونه کارها وظیفه دولت است و وظیفه نماینده مجلس شناخت و تصویب قوانین مورد نیاز و مشخص کردن مسیر حرکت قوای مجریه و قضاییه است.» (1) 
در پایان ذکر این نکته نیز ضروری است که 10 ماده از قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی به نحوه تبلیغات اختصاص دارد و متأسفانه، تخلفات تبلیغاتی متعددی (مانند الصاق پوستر بر فضاهای مورد تملک شهروندان، خرید آرا، شایعه پراکنی و ...) از سوی برخی کاندیداها یا طرفداران آنان در ایام انتخابات مشاهده می شود؛ بنابراین، کاندیداهایی که در همه حال قانون را رعایت، و در برگزاری سالم و آرام انتخابات به دولت و مردم کمک می کنند، بر کاندیداهایی که برای ورود به «مجلس قانونگذاری»، قانون انتخابات و اخلاق و ارزش ها را نادیده می گیرند یا بر رفتارهای غیرقانونی هواداران خود نظارت نکرده و از آن جلوگیری نمی کنند، اصلح اند.

1
1