- ارسال کننده: بچه فهیم شهر تاریخ: ۸۹/۰۸/۲۱

راسته كه ميگن انسان جايز الخطاست

چند روزي كه بابام رفته ماموريت و من شدم مرد خونه!!!

امروز تا از مدرسه رسيدم،مادر ليست بلند بالايي دستم داد وگفت كه برم خريد كنم.

راه افتادم، خيابونا شلوغ و مردم در رفت وآمد بودند، به مرغ فروشي رسيدم و يه مرغ خواستم،قيمت روي ترازو شش هزارو هشتصد و پنجاه تومان شد،ولي فروشنده به اشتباه صدوپنجاه تومان ازم بيشتر گرفت!!!

اومدم بيرون و رفتم ميوه فروشي، دوكيلوسيب خواستم ولي فروشنده به اشتباه يك كيلو ونهصد وپنجاه گرم سيب بهم داد!!!

خريدمو كردم اومدم برم خونه، صف تاكسي ها هم طبق معمول طويل!!!

سوار شدم مثل هميشه براي اين مسير 150تومان دادم وبقيه پولم و كه 25تومان بود نگرفتم! آخه به قول رانندگان تو اين شهر پول خرد پيدا نمي شه!!

رسيدم خونه و ياد اين حرف بابام افتادم كه:

پسرم،مشكلي نيست انسان جايزالخطاست...... ..................................