- ارسال کننده: یاوراحمدپور تاریخ: ۹۴/۰۹/۲۳

قادرجان کدام اصلاحات؟!

قادرجان کدام اصلاحات؟!
وقتی هفته نامه قافلان را با آن مسیری که برگزیده مشاهده می کنیم و نسبت آن را با رسالت رسانه مقایسه؛ متوجه انحرافی از مسیر می شویم. نمونه نوشته این هفته نامه به قلم آقای قادر حسن زاده با عنوان «اصلاح طلبان میانه؛ و فرصت انتخابات مجلس (1)»، در چنین مسیری است. انتقاد از انجایی قابل طرح است که این هفته نامه ناگفته هایی دارد که بسیار لزوم گفتنشان می رود و برعکس، گاها به مسائلی می پردازد که چندان محل اعتبار نیست. در مجموع می توان گفت که این ناگفته های مهم و آن گفته های بی اعتبار، عمداً یا سهواً زمینه ساز تداوم مشکلات مردم از طریق اغفال اذهان است. در موضوع اصلاحات و اصولگرا، ما با مشاورانی در دولتهای مختلف روبه رو هستیم که همه اینها از یک طیف فکری هستند مخصوصا در مشاوره هایی که در حوزه اقتصاد داده می شود و سیاستهای اقتصادی البته با فراز و فرودی در همان مسیر مشاوره داده شده سیر می کنند. لذا گفتن از «اصلاحات» با آن آب و تاب و به صورت مستتر کوبیدن اصولگرا در هفته نامه به نظرم مردم فریبی است. اگر رسانه ای رسالت به خود قایل شود باید نقاط ضعف و قوت هر کدام را بگشاید. در این نوشته به این مورد پرداخت نمی شود. صرفا به نکاتی کوتاه و در نتیجه نامنسجم برای دوستان قافلان اشاره دارد. در صورت اعلام آمادگی امثال صادق نایبی و قادر حسن زاده و دیگر دوستانشان، می توان مناظره مانندی را به راه انداخت تا تنویر افکار صورت گیرد.
دوران سازندگی آیت الله هاشمی:
سمت گیری موسوم به سازندگی، با کارهای گاها نسنجیده خود مخصوصا در حوزه اقتصاد، باعث اتلاف منابع و اسراف آنها شد. از سال 1368 تا 1370 و بعبارتی تا 1372 نظام را به زعم خودشان برای فعالیت بخش خصوصی به طور بی رویه ای باز کردند. در ماههای آخر سال 1373 به شدت به بن بست رسیدند و مردم را در وضعیت نابسامانی قرار دادند. تورم 50 درصدی که از طرف نهادهای رسمی اعلام شد مربوط به نتیجه این سیاستها بود. سیاستهایی شبیه سیاستهای دولت دکتر احمدی نژاد. در سالهای 73 و 74 دولت ایت الله هاشمی در واکنش به این شکست سیاستهای خود، از آن طرف بام افتاد و گناه همه کاستی ها را به گردن بخش خصوصی انداخت؛ متهم به احتکار کردن کسانی که چند حلب روغن در انبارشان بود و تبدیل کردن این اخبار جزئی به تیتر رسانه ها.
شهر میانه از سیاستهای آن روز آیت الله هاشمی، امروزه هم تاثیر پذیر است. ادامه آن سیاستها را در همین دوره (دوره دکتر روحانی) در موضوع خصوصی سازی (بدون مطالعه) فولاد میانه هم شاهدیم که چند صد نفر را نگران خود ساخته است. 
...
اصلاحات حجت الاسلام خاتمی: 
در دوران خاتمی فکر کردند که توسعه سیاسی مطلقا و به خودی خود هدف نهایی است؛ گام هایی که برداشته شد هم در همین راستا بود. فکر کردند با تحقق اهداف توسعه سیاسی، مسائل ما حل خواهد شد. بی توجهی دولت خاتمی و بی اعتنایی وی به منعکس کردن آثار اصلاحات سیاسی در زندگی مردم و معیشت آنها، زمینه ساز پیروزی دولت اصولگرای احمدی نژاد با شعار عدالت شد. پیروزی با شعار عدالت به بهترین نحو ممکن نشانگر است که مردم نگرششان به عدالت محوری اقتصادی در دولت خاتمی با مسائلی همراه بوده است. هر چند ناگفته نماند که این گامی که مردم برداشتند منجر به توسعه نشد در خیلی از حوزه ها نسبت به دوره خاتمی. در دولت اصلاحات خاتمی بر بخشهایی از قانون تاکید و بخشهایی نادیده گرفته شد. در حالی که پایبندی متعهدانه به کل اصول و مجموعه دیدن آن می توانست اتفاق افتد. موانع ذهنی در دولت مانع اساسی در توسعه همه جانبه در عرصه ملی بود. بدفهمی و کج فهمی از مضمون و ماهیت و اهداف اصلاحات جزء همین موانع ذهنی بود. 
اشتباه استراتژیک خاتمی در گزینش مدیران از میان کسانی بود که به دولت سازندگی تعلق ایدئولوژیکی داشتند و عملکردشان در دوره سازندگی دقیقا مغایر با اصلاحات آرمانی بود. طبیعتا این افراد نه قادر به نظریه پردازی مناسب در حوزه اصلاحات اقتصادی شدند و نه باور چندانی به آن و نه قادر به اجرای منویات اصلاحات بودند. به این ترتیب دولت خاتمی با گزینش مدیران از میان مدیران سازندگی (همان مدیرانی که تورم بالای 50 درصدی را با گزینش اشتباه سیاستهای اقتصادی در دولت سازندگی رقم زده بودند) فرصت چهار ساله اول را از دست داد. عملا توفیق در چنان فضایی بیش از آنکه از عملکرد چنین مدیرانی باشد، از محل خصوصیات شخص خاتمی و بازار جهانی نفت بود که خاتمی آن درآمدها را در محل های نمایشی صرف نکرد. اگر در دولت خاتمی شایسته سالاری صورت می گرفت مسئولیت های خطیر را به کسانی می دادند که صلاحیت علمی و تجربی برای تدوین برنامه ها داشته باشد. آقای حسن زاده شما بفرمایید که چنین شده است؟ 
دوره فعلی:
قادر جان، جلب مشارکت مردمی، که مجموعه قافلان سعی دارد در زیر مفهوم «اصلاحات» و برای نامزد خاصی (چون دیگر مدعیان اصلاحات را اصلاح طلب معرفی نمی کنید و می گویید اینها مدعی هستند نه اینکه واقعا اصلاح گرا باشند) انجامش دهد، به الزاماتی نیاز دارد که می توان گفت در اصلاحات دکتر روحانی این الزامات برجسته نشده و چندان که شایسته است دیده نمی شود، که ابزاری برای تبلیغات کنید و ثمره بچینید. اصلاحات در حوزه اندیشه، باید کل حیات جمعی را نشانه رود و متکی به سه جانبه گرایی باشد. بعد از این مورد است که نوبت به جلب مشارکت مردمی و آن عزمی مردمی می رسد. متاسفانه مسئله رانت در این دوره هم با چالش اساسی رو به رو نشد. برنامه های کوتاه مدت شش ماهه که در زندگی عموم مردم در خلاف آن جهتی که گروه های قلیل اما قدرتمند می بینند جریان دارد. دولت فعلی هر روز از کاهش تورم صحبت می کند. ولی کدام کاهش تورم؟! کاهش تورم از بابت سیاستهای اقتصادی دولت نیست و عملا سیاستهای مناسب برای کاهش تورم دیده نمی شود. کاهش تورم از محل «بحران تقاضا» و نداری مردم است. مردم چون پول برای خرج ندارند و لذا تقاضایی در بازار نیست تورم پایین آمده و چه بنگاه هایی که ورشکسته و مابقی با سی چهل درصد ظرفیت کار می کنند. شخص بنده با این انتظار به دکتر روحانی رای دادم که جهت سیاستگزاری اقتصادی را از دولت احمدی نژاد تغییر دهد. بنده سوالم این است که در عرصه سیاستهای اقتصادی کدام تغییرات از سیاستهای دولت قبل صورت گرفته؟ اگر آمارهای مربوط به رانت، دلالی، واردات، خام فروشی، تعطیلی بنگاه ها و خرده فروشی ها، سود بانک ها و صرافی ها و غیره و غیره را داشته باشید متوجه موضوع می شوید. البته در سیاست خارجی قدم مثبتی برداشته شده که جای قدردانی دارد. اما باید از وزیر اقتصادی که چندی قبل در مصاحبه تلویزیونی گفتند که افزایش نرخ ارز از تحریمها بوده و در جواب مصاحبه کننده که به وزیر اقتصاد گفت که انشالله یکی دو ماه بعد که تحریمها برداشته شود پس نرخ ارز کاهش خواهد یافت؟ وزیرگفتند نه کاهش نداریم!!؟؟؟؟؟ شما نحوه گفتار آقای وزیر را مشاهده کنید. ایشان می خواستند مشکلات را به تحریمها نسبت دهند و توجیه گر مسائل باشند ولی خودشان در دامی که گسترده بودند افتادند. اگر افزایش از محل تحریم ها بوده چرا به خاطر رفع تحریم ها کاهش نیابد؟ همه می دانند نرخ ارز نرخی کلیدی است و تغییر کوچک آن در اقتصادهایی مثل ما، زمینه ساز مسائل و مشکلات در تمامی حوزه های حیات جمعی می شود. مورد دیگری که لازمه جلب مشارکت مردمی در زیر لوای اصلاحات است شفاف سازی و مبارزه سیستمی با پدیده فساد است بهمراه برخوردهای فردی. 

 

1
1