هیچ کس به داد این مردم نمیرسد
به نام خدا
چی شد پسرم معلوم شد تکلیف ما چی میشه
پسر جوانی کنار در با همسر خود ایستاده ، قیافه هر دو نگران است و باهم پچ پچ میکنند دختر جوان ناگهان صدایش را بلند میکند
دیدی گفتم همه پولامون رو به باد میدی به خدا دیگه تحمل ندارم
به خدا تمام طلا هام رو فروختم و کلی وام و قرض قوله گرفتم ، شوهرم همش بهم سر کوفت میزنه ، کارمون داره به جدایی میرسه...
پس یه مسئول تو این شهر نیست به داد ما برسه الان 7 ساله مستاجرم همه دار و ندارم رو ریختم به حساب تعاونی ، هی این میاد و اون میره ، میگن قبلیه تخلف کرده این جدیده هم 2 ساله آجر رو آجر نذاشتن !! بابا همه برا پر کردن جیبای خودشون اومدن کیه که رسیدگی کنه
پیر مردی با عینک ته استکانی هاج و واج میگوید :هیئت مدیره ک...ی عوض شده چرا به ما اطلاع ندادند!
مردی در جواب میگوید پدرم رای گیری شد ولی چه رای گیری ! یارو چند تا چند تا کاغذ رای میگرفت میبرد پر میکرد
مردی دیگر میگوید :
بابا اصلا مگه این جدیدا عضو تعاونی هستند که عضو هیت مدیره شدن حالا میخوان برا ما دل بسوزونن . میگن برا خودشون حقوق بالا هم تعیین کردن !
نخیر رای گیری خیلی هم قانونی بود اصلا باید بازرس هم از بین همین گروه باشه
پیرمرد ته استکانی کم کم دادش در میاید .. اخه پسر مگه میشه از خودشون باشه
و به کارشون نظارت داشته باشه!!
پسر جوان جواب میدهد : نخیر پدرم قراره رای گیری کنند!
پیر مرد : آخه پس کی به ما خونه میدن !!
ساعت 11 میشود و رئیس هیئت مدیره اعلام میکند به خاطر تگمیل نشدن حد نصاب رای گیری برای انتخاب بازرس موکول میشود به 20 روز دیگر ...
مردم هاج و واج انگار که دیگر تمام امیدهایشان نا امید شده دیگر هیچ حرفی
نمیزنند و هیئت مدیره جلسه را ترک میکنند
مردی بلند داد میزند :به ما گفتن هیئت مدیره قبلی قیمت تمام شده رو که 30 میلیون بوده گرون اعلام کرده و اگر ما کار رو انجام بدیم خیلی ارزون تر براتون تموم میشه همین جوری ما هم بهشون رای دادیم ولی انگار الان میگن خیلی بالاتر از 30 تموم میشه !!!!!!!1 پس میزاشتین همین غلط رو قبلیا میکردند دیگه چرا کار رو 2 ساله دیگه خوابوندید.......
این گوشه کوچکی از مشکلات مردمی بود که با هزار امید برای خانه دار شدن به مسکن مهری اعتماد کردند که دولت مجری آن بود ، حال مسئولین نیز دیگر به آن اهمیتی نمیدهند
مردم خودشان هستند و خودشان ، تنهای تنها بدون هیچ حامی و دلسوزی!
