فعالان رسانه ورژن 94 را بهتر بشناسیم !!!

چندی است که واژه فعال رسانه در میانه باب شده است. واژه ای آلای قولای جدید که بیشتر تحریف بخود شده و معنای واقعی آن فعلا خود را نشان نمی دهد  و شاید هم برای منفعت برخی اشخاص رخ نمی نماید. حجم گسترده ای از تبلیغات رسانه ای به نفع اشخاص و گروهی توسط همان فعالان این خط سیر رسانه را کج و به ناصواب برده است.

اگرچه تعریف رسمی از این واژه یا اشخاص گویا وجود ندارد ،

 آشنایی صرفا طنزگونه با این فعالان دستمایه  این مطلب است.

فعال رسانه ای کیست؟

فعالان رسانه ای در اکثریت جمعیت کثیری از فارغ التحصیلان بیکار شهر میانه با آمار 13.44 را شامل می شوند که پس از اتمام تحصیلات عالی در رشته های ثبت نام شده توسط پارچه های زرد رنگ سالهای 82 تا 90 جویای کار هستند.

کسی است که صبح تا شب در مسیر آشاغی چارراه تا میدان معلم و بالعکس و گاها در پارک های شهر این مسیرها را با قدم هایش شمرده و پس از خستگی ملامت آور روزانه شب هنگام بعنوان طرفدار پرو پاقرص  یک شخص خاص در یکی دو سایت نیمه فعال شهر به حمایت می پردازد.

کسی که به احتمال قوی قبلا بیکاره بیکار بوده و امروز بمدد سفارش و پیغام پسغام پیشغام  همان شخص خاص در یکی از نانوایی هایی میانه ، روستاهای اطراف و حتی در مرکز استان(سند موثق شنیداری ) مشغول بیمه کردن مردم است.

کسی است که با اکانت های مستعار و با اسامی مختلفی که حتی در لغت نامه دهخدا نیز نیست ، در مدح و رثای همان شخص خاص برآمده و درصدد جلب نظر اوست تا شاید زودتر از سایر فعالان رسانه ای بتواند در محلی استخدام شود.

کسی است کارمند که جدیدا  اقدام به شناساندن روستاهای اطراف و نقاط تاریخی میانه می کند...البته با هدف نامزد شدن در انتخابات آتی

خیل جمعیت بیکار ساکن روستاهای اطراف میانه هستند که به تازگی شامل حال پخش نذورات مودم بی سیم رایگان توسط همان شخص خاص و دلسوز عصر ارتباطات گشته اند و این جوانان ساده دل با روشن خاموش کردن مودم خود درصدد افزایش شمار لایک های مطالب بیلان کاری همان شخص خاص در فضای های مجازی مختلف هستند.

کسی که ایام تعطیل، مسافرت و آسایش را برای خود حرام کرده  و دوان دوان بسوی ساندیس های نذری در اماکنی چون داش قهوه سی ، مچید قاباغی و ... با سر می دود.

کسی است که استثنا او بیکار نیست،  ولی در پی رسیدن به مقام های بالاتر و رسیدن به اهداف و آمال در پی ابقای و جاخشک کنی خود در مجموعه ای بر حمایت از همان شخص خاص اقدام می ورزد.

کسی است که به  احتمال  قوی جدیدأ اخراج شده و در پی برگشت به شغل خود راه دوستان جان را می رود.

کسی است که با سوء استفاده از ابزار مقدس و والایی چون هنر ارزش آن را تا مقام حقوق دویست سیصد تومان پائین میاورد.

کسی است که در تاریخ خبر و رسانه دنیا ، سابقه انتشار نیم خط خبر تالیفی را ندارد و اما به احترام سنش به اون فعال رسانه ای می گویند که مبادا به تریپ قبایش بر بخورد.

کسی است که بمحض قد علم کردن شخصی بی طرف و پیرو حق بصورت گروهی با هم قطارانش با تخریب در پی مثلا گوشه گیر کردن او هستند .

کسی است که واجد مدارک و عناوین علمی معتبر می باشد ، اما فکر می کند که با آنها می شود فخر فروخت و همان مدارج علمی را دلیلی بر کم کاری همان شخص خاص کرده و دوباره ایشان مثل دوستان بالایی فعال رسانه ای نامیده می شود.

کسی است که هدایایی همچون یک گوشی إسمارت فون تاچ دویست 50 تومنی هووواوی بهمراه یک دستگاه منوپاد  را بر شخصیت قابل احترام خویش ترجیح می دهد و دوباره بر حمایت از همان شخص اصرار می ورزد.

این عناوین در روزهای نزدیک به انتخابات با عناوینی همچون ستاد جوانان بیکار حامی فلان شخص خاص  بصورت قارچ گونه و معجزه آسایی در روی کاغذ به آمار 1000نفری می رسند و آن جوانان بعد از انتخابات هاج و واج از کرده اسفند ماهی خود پشیمان بدنبال کار راهی شهر غربت می شوند.

همچنین این فعالان رسانه در برخی موارد خاص در مرداد ماه و ایام روز خبرنگار با حضور در سفره های رنگارنگ گاها منزلت خود را به همان غذاها و کادوهایی می فروشند که تاریخ سال پیش نشان داد کادویی هم داده نشد.

شکل گرفتن این چنین فضای مسمومی با توجه به شرایط خاص اگرچه دور از انتظار نیست ، ولیکن امید است یک ناجی بر آن پایان دهد که :

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش

 زده ام فالی و فریاد رسی می آید

پ ن : این مطلب طنز تقدیم می شود به خبرنگار اسبق میانه محمدقلی رنگساز که همواره لبخند چهره اش شادی بخش دلهایمان بود. آرزوی موفقیت برای این دوست عزیز