- ارسال کننده: حامد پاکدل تاریخ: ۹۴/۰۲/۱۲

پدری نه چندان خوب برای هنرمندان شهر

پدر نچندان خوب

به نام خدا

یک پدر در رشد و نمو فرزندش میتواند نقشی اساسی داشته باشد ، میتواند تکیه گاهی 

محکم محسوب شود، میتواند در نا ملایمات قوت قلب او باشد،در تنهایی ها حامی او باشد و

مسیر پر فرازو نشیب را با قوت قلب برای فرزندش هموار کند ،

هنگامی که فرزند نوپاست و میخواهد پابگیرد تا بر روی دو پای خود بایستد شاید نقش پدر 

کلیدیتر باشد چون فرزند باید توانایی لازم برای برخاستن را بدست آورد و به نوعی خود ساخته شود

 پدر نیز میتواند در بزنگاه ها دستش رابگیرد و او را از روی عمیق چاله های زندگی عبور دهد تا

فرزند از ترس چاله های عمیق نا امید از دو باره بر خاستن نشود و با نیروی خود دو باره

برخیزد.

ولی پدر با دل سوزی بیش از حد و نا به جای خود  نه تنها مسیر پیشرفتش را هموار نمیکند

 بلکه میتواند بلعکس مانع از پاگرفتن فرزندش شود و چه بسا تا آخر عمر فرندش را زمین گیر

خواهد کرد ، پدری که از ترس زمین خوردن فرزند وندانسته فرزند نوپا را همیشه در آغوش گیرد

و حتی اجازه بر خاستن به او ندهد چه برسد بهگذشتن از دست انداز های کوچک زندگی مانع

از پا گرفتن او میشود . اینجاست که فرزند میشود زمین گیر دلسوزی بیجای پدر و شاید تا آخر

 عمر چشم انتظار دستهای پدر باشد برای برخاستن و نتواند حتی به قوت خود از زمین بر خیزد.

هنر مند را میتوان از خیلی جهات با کودکی نوپا مقایسه کرد چرا که هنر مندان یکی از آسیب

پذیر ترین اقشار جامعه اند و برای ادامه دادن به راهشان نیاز مند پشتیبانند به قول معروف

دیوارشان از همه کوتاهتر است و با کوچکترین مانع تراشی میشود مانع از ادامه راهشان شد

هنر مند چه از نظر مادی و چه معنوی با و جود حامی محکمتر قدم بر خواهد داشت و این در

محیط های کوچک مثل شهرستان ها تاثیر گذارترخواهد بود

در این میان بر خی ارگان ها و سازمان ها در حمایت از هنرمندان میتوانند نقشی پدر گونه

داشته باشند و به سان پدری که از کودک نو پا برای روی پای خود ایستادن حمایت میکند

حمایت کنند تا زمانی که مستقل شوند و به نوعی با حمایت های مادی و معنوی از هنرمندان

مستعد و دارای خلاقیت موجبات رشد و تعالی آنها را فراهم کند

البته گاه این حمایت ها اگر حساب شده و از روی عقل نباشد نه تنها باعث حمایت از او نخواهد

شد بلکه همانند همان کودک نوپا اورا زمین گیر خواهد کرد

برای مثال حمایت شهرداری و شورای شهر از گروه های هنری قدم مثبت و خیر خواهانه ایست

، ولی اگر این حمایت از روی احساسات کور کورانه باشد به نحوی که کوچکترین قوانین پایه

برای اجرای یک برنامه هنری استاندارد( چه از نظرکیفیت محتوا وچه از نظر هنری و..) مد نظر 

 گرفته نشود در وحله اول بزرگترین ضرر متوجه آن گروه هنری خواهد بود

چرا که با حمایت کور کورانه و بی جا  از هنرمند دیگر اعتماد به نفسی برای حرکت رو به جلو و

 پیشرفت هنری در وی باقی نخواهد ماند.

امیدوارم شورای شهر و شهرداری با حمایت های حساب  شده و اصولی  موجبات پیشرفت روز

افزون هنرمندان و گروه های هنری شهر را فراهم کنند و  در چهار چوب  قوانین هنری از فعالیت

های آنان حمایت کنند  تا بیش از پیش شاهد شکوفایی هنر هنرمندان در شهر باشیم

1
2
1 2