- ارسال کننده: یاوراحمدپور تاریخ: ۹۴/۰۱/۲۱

چرا اطرافیان حاج آقا مددی این همه ریزش دارد و خواهد داشت؟(قسمت اول)

چرا اطرافیان حاج آقا مددی این همه ریزش دارد و خواهد داشت؟(قسمت اول)

  1. در یک تقسیم بندی خاص، کسانی از اطرافیان حاج آقا مددی ریزش دارند که جهان دیده تر هستند و تحصیل کرده و متخصص؛ نسبت به کسانی که به اصطلاح خودمانی تر و دوربری هستند. خودمانی ها کسانی هستند که هویت خود را به نماینده بدهکارند. اگر نماینده نباشد کسی خریدارشان نیست. پس این خودمانی ها، چون هویت فردیشان را از نماینده دارند، پس به هر اقدام و رفتار نماینده رضایت خاطر دارند و اعتراضی هم نمی کنند و ماندگار هستند. پس وقتی اقدامی غیر مترقبه و نامناسب از نماینده سر می زند، در این تقسیم بندی متخصص ها و جهاندیده ترها بیشتر ریزش می کنند تا کسانی که خودی هستند و هویتشان به نماینده وابسته است. علت ریزش افرادی خاص از دوربر حاج اقا مددی به این خاطر است که آنها، نه برای هویت بخشی به خود بلکه به هر دلیل دیگری آمده بودند و الان مصلحت دیده اند حمایت های قبلی خود را به صفر یا کمترین حد خود بکاهند تا هزینه پرداختی هم از طرف آنها به جامعه کمتر شود.
  2. در دور قبل انتخابات در موردی حاج اقا مددی، عوامل مختلف فردی و جامعه شناختی و ... در رأی ستاندن وی در کار بوده اند که دراین دوره به عکس خود تبدیل شده اند و در خوشبینانه ترین حالت دیگر در کار نیست. اکثریت جامعه شهرستان می گفت که حاج اقا مددی در چند دوره  گذشته خرج زیادی کرده ولی توفیقی نداشته است. همه از سر دلسوزی و برای اینکه ایشان در این دوره بتواند هزینه های انجام شده در دوره های نامزدی قبلی را جبران کند، به ایشان رای می دادند. می گفتند که حتی اگر کارایی نداشته باشد به حاج اقا مددی دای می دهیم تا هزینه خود را جبران کند. توجیه می کردند که هاشمی بیست سال برای ما کار نکرد اقای مددی هم چهار سال روش. به عبارتی تعهد اخلاقی کرده بودند که به حاج اقا مددی رای بدهند. ولی دیگر از این توجیهات و تعهدات اخلاق خبری نیست. و آرای کثیری که از این محل اخذ کرده بودند هم رفتنی است.
  3. مورد دیگر مخالفت با اصلاحات(به صورت پنهانی) و با مهندس هاشمی به صورت علنی بود که طیف کثیری از اقشار جامعه را که با هاشمی مخالف بودند همراه خود کرد. مخصوصا که در سال 1386 که حاج آقا مددی با هاشمی در دور دوم به رقابت پرداخت و هاشمی با وجود پیروزی در انتخابات، به حوزه انتخابیه رجوع نکرد و چهار سال را در تهران گذراند و ماندگار شد. این اقدام هاشمی زبان طرفداران مددی را تیزتر و برنده تر کرد... ولی ظاهر امر در وضعیت فعلی نشان می دهد که هم اکنون حاج اقا مددی تغییر رویه داده و خود از اصول گرایی (در سال 1386 آنقدر از دولت کریمه احمدی نژاد و اصولگرایی و مخالفت با اصلاح طلبی و ... گفته بود که ...) به اصلاحات قدم گذاشته است (به هر دلیلی که خواننده خود بهتر است تحلیل کند). این اقدام حاج آقا مددی دو مورد از اساسی ترین توجیه های برخی از طرفداران خود را کور می کند و از کار می اندازد. یکی مخالفت با اصلاحات است و اساسا کسانی که اصول گرا باشند از آقای مددی تا حدودی دلزده خواهند شد حتی اگر باز مصلحت را در ماندن و همراهی با اقای مددی ببینند، و دیگری که خیلی حساس است این است که همیشه طرفداران اقای مددی از رفتار خاصی از مهندس هاشمی گله مند بودند و ابزاری برای تبلیغ شان بود که الان همان رفتار خاص از خود حاج اقا مددی سر زده است؛ و ان اینکه می گفتند مهندس هاشمی شخصیت و رویه سیاسی ثابتی ندارد و یک روز با دولت سازندگی روز دیگر با خاتمی فردار روز با احمدی نژاد و ... است. اقدامی که هم اکنون از خود حاج آقا مددی سر زده همین است. یک روز در دولت احمدی نژاد طرفدار ایشان، دیگر روز در دولت روحانی در نقش منتقد احمدی نژاد و ... . نتیجه این بند این است که : ریزش برخی از طرفداران اصولگرایی حاج اقا مددی از یک طرف (البته برخی ماندگار خواهند بود به دلایلی) و از دست دادن ابزار قبلی انتقاد از عدم ثبات رویه های سیاسی، برای کسانی که همچنان همراهی حاج اقا مددی را در ادامه خواهند داشت. چون قبلا ابزارشان نقد رویه بی ثبات هاشمی بود که الان خود گرفتار همان نقص هستند. همزمان به خاطر گزینش این رویه، باید جوابگوی منتقدان شان هم باشند.
  4. گروهی تشکیل شده بود که دیگران را تحت فشار اجتماعی قرار می داد. مثلا در جو انتخابات قبلی، صحبت کردن از انتخابات در تجمع های خیابانی، بدون اشاره به حاج اقا مددی و حمایت از ایشان، انگار یک گناه اجتماعی محسوب می شد. یک طرف بحث باید اقای مددی بود و گزینه دیگر شما می توانست کس دیگری باشد تا حداقل قابلیت شنیده شدن را داشته باشد. فشار اجتماعی همین. همین مورد الان معکوس شده است و همه گونه حمایت کردن ها هزینه دار شده است. مگر در موارد خاص.
  5. در دور قبل مسائل و مشکلات عمومی و فردی در جامعه به این حد نبود (اشتغال و بیکاری و تورم و رکود و ...) و افراد حاضر نمی شدند که دانش خود را از نامزدها تقویت و بهبود ببخشند. الان وضعیت عمومی جامعه، الزامی شده که افراد در حد توان در شناخت نامزدها بکوشند. چرا که به نسبت قبل، فهمیده اند که تا حدی شرایط فعلی می تواند نتیجه انتخابهای افراد و نحوه درگیری انتخاب کنندگان در مسائل عمومی باشد.
  6. قبلا ابزاری همچون سایت کمتر مورد استفاده قرار می گرفت. الان هر کودک خردسالی با گوشی همراه خود وارد سایت می شود. به نظر می رسد که با نزدیک شدن به انتخابات استفاده های مفید از سایت (حداقل در حد خواندن برخی از مباحث انتخاباتی) از طرف کاربران بیشتر شود و مطمئنا این مورد در انتخابات تاثیر خواهد داشت. ریزش از این بابت این بند هم انتظار می رود، چرا که در مورد انتخاب حاج اقا مددی مورد مهمی که باعث انتخاب ایشان بود، نبود هیچ گونه بحثی از رویه های آنها و گناه اجتماعی محسوب شدن بحث از آقای مددی بود. 
  7. دیگر رفتن به مساجد گزینه نامناسبی در سطح شهرستان شده است. لذا نه رفتن ها هست و حتی اگر رفتن به مساجد باب روز می شد، رأیی از این طریق نصیب نماینده نمی شد. آرایی که از مساجد گرفته شد کم نبود. دیگر این رأی ها نیست.
1
2
3
4
1 2 3 4