- ارسال کننده: تنهای میانه تاریخ: ۹۴/۰۱/۱۶

درد و دلی از فولاد آذربایجان ....

 

با نام و یاد خداوند رحمان و رحیم و با عرض سلام و احترام و تبریک سال جدید خدمت تمامی همشهریان فهیم و متعصب و بزرگوار شهرستان میانه و با آرزوی توفیق در سال فا طمی .

سال 1393 که شعارش اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی بود تمام و جای خود را به سال 1394 با شعار دولت ، ملت ، همدلی و همزبانی داد.

در سال 1393 یکی از اتفاقات تلخ در تاریخ شهرمان به وقوع پیوست و آن واگذاری شرکت فولاد آذربایجان به بخش غیر دولتی یا بخش خصوصی بود .

اما چرا تلخ ؟؟؟

دلیل اینکه باید این واگذاری را واقعه تلخ نام گذاشت این است ، چون واگذاری شرکت فولاد آذربایجان غیر اصولی ،غیر منطقی و بدور از نظارت های کافی بوده است . کارخانه ای که قرار بود در سال 1392 بصورت فرابورس بفروش برود به یکباره بصورت مزایده 100 درصدی فروخته شد . آن هم نه 49 ، 51 بلکه 100 درصد.
در تاریخ 18/02/1393 شرکت فولاد آذربایجان در سازمان خصوصی سازی معامله شد و یک شخص حقیقی بنام احمد خوروش مالک شرکت فولاد سپید فراب کویر) و یک شخص حقوقی بنام گروه مالی ملت خریدار سهام این شرکت شدند

خریداران موقع خرید شرکت فولاد تعهد داده بودند که افزایش تولید خواهند داد و از منابع انسانی موجود در شرکت حمایت خواهند کرد

بعد از تحویل کارخانه به سهامداران فوق آنها در اوایل با تولید میلگرد های نمره 10 و 12 آجدار و شارژ انبار شمش بذر امید را در دل کارکنان و کارگران شرکت کاشتند ولی این خوشحالی دوامی نداشت . کارکنان از همان اول با افول حقوق خود در فیش های حقوقی مواجه شدند و دلیل آن سلب بعضی از مزایاها مانند اضافه کاری و کاهش بهره وری بود

هر روز کارکنان و کارگران این شرکت روز کاری خود را با انواع استرس و اضطراب آغاز میکردند و دلیل عمده این استرس زمزمه تعدیل نیروهای شرکتی و خدماتی بود . تا اینکه در اواخر آذرماه سهامداران شرکت حرف از تعدیل نیروهای شرکتی (تعاونی مصرف کارکنان ) و خدماتی زدند و در گام اول مانع ورود 40 نفر از نیروهای متخصص به شرکت شدند . و در گام دوم با مابقی نیروهای شرکتی بصورت 1 ماهه و با کمترین حقوق و مزایا عقد قرار داد بستند و در گام سوم بعد از اتمام قراردادهای 1 ماهه ، سهامداران یا همون مالکان کارخانه از عقد قرارداد جدید با نیروهای فوق سرباز زدند

بعد از این ماجرا تعداد زیادی از کارگران قراردادی با تحصن در شرکت خواستار رسیدگی به این موضوع شدند و فرماندار و نمایندگان و امام جمعه محترم یکسری اقداماتی را در جهت حفظ منابع انسانی انجام دادند . که باید از جناب آقای محمود ماهیار که نماینده قانونی کارکنان و کارگران شرکت فولاد آذربایجان هستند کمال تشکر را بجا آورد که زحمات بسیار زیادی را متحمل شدند . اما تا به این لحظه خبری از تمدید قرارداد کارگران نشده است

بعد از اتفاقات فوق و تعطیلی 4 ماهه خط تولید شرکت و عدم آمدن مواد اولیه (شمش) از طرف سهامداران فولاد و حاضر نشدن مالکان کارخانه در شرکت فولاد اوضاع مالی و تولیدی شرکت بهم خورد و شرکت به یک بی ثباتی تاریخی رسید ، شرکتی که تا قبل از واگذاری 550 هزار تن تولید را در سابقه تولیدی خود جای داده بود ، شرکتی که تا قبل از واگذاری به بخش خصوصی یکی از نامدارترین برندهای فولادی در کشور بود و کیفیت محصولات آن حرف اول را در بین کارخانه های تولید فولاد می زد حال به یک شهر کوچیک ارواح تبدیل شده است و شاید دیگر بیشتر تاجرهای فولادی در کشور اسم این نگین آذربایجان را از یاد برده اند

همه کارکنان و کارگران در بهمن ماه منتظر دریافت حقوق و عیدی خود بودند تا بتوانند در دم دمای عید برای خود و خانواده خود البسه نو و برای خانه خود مایحتاج مورد نیاز را تهیه کنند که متاسفانه حقوق بهمن و عیدی مورد مصوب دولت پرداخت نشد

ماه اسفند از راه رسید و همه در انتظار دریافت مطالباتشان شدند ولی روزها گذشت و کم کم به اواخر اسفند نزدیک شدیم ولی باز خبری نشد . نه از حقوق بهمن ماه ، نه از عیدی و نه از حقوق اسفندماه که بخاطر عید کمی زودتر از موعد مقرر پرداخت می شود .

570 نفر خود را جهت شرمندگی از خانواده خود آماده می کردند . همه در استرس و اضطراب . اصلا هیچ کس دلش نمیخواست عید بیاید اصلا هیچ کس نمیخواست اسفندماه تمام شود و اول فروردین بیاید . ولی عید آمد و 570 نفر با شرمندگی و غرور شکسته در سفره هفت سین در کنار خانواده نشستند . خانواده هایی که چشم به دست سرپرستشان داشتند . 570 نفری که بیشترشون پول خرید آجیل و میوه و شیرینی عید را نداشتند و بخاطر همین به بهانه هایی به دید و بازدید نرفتند .
میدونید چرا ؟؟؟ چون کسی روحیه دید و بازدید نداشت . چون 570 نفر از پشت خنجر خورده بودند . چون 570 نفر امید به زندگی خود را از دست داده بودند . چون 570 نفر که 555 نفر آنها مرد هستند غرورشان شکسته شده بود و شرمنده خانواده خود شده بودند . و شکست غرور مرد یعنی مرگ وی .
چون 570 نفر تحمل ترحم را نداشتند . چون 570 نفر تحمل تمسخر دیگران را نداشتند . و چون های دیگر.......
حال سوال من از فرماندار و امام جمعه و نمایندگان و مسئولین نیست بلکه از خود شخص ریاست جمهور جناب آقای حجت الاسلام دکتر روحانی هست .


سوالات من از ریاست جمهور

1- آقای دکتر روحانی که با شعار تدبیر و امید به روی کار آمدید و حتما تعداد زیادی از این 570 نفر بر اساس همین شعار به شما رای داده اند ، تدبیر و امید شما برای این کارکنان و کارگران چیست ؟


2- آقای دکتر روحانی چه تدبیری در واگذاری شرکت فولاد آذربایجان به بخش خصوصی اندیشیده شده است ؟

3- آقای دکتر روحانی ، این کارگران و کارکنان و خانواده مظلوم این ها با چه امیدی زندگی کنند ؟


4- آقای دکتر روحانی ، این 570 نفر تا کی باید شرمندگی و درد غرور شکسته شده خود را بکشند ؟


5- آقای دکتر روحانی ، این 570 نفر تا کی باید خجالت زده باشند و مورد تحقیر و ترحم هر کس و ناکسی قرار بگیرند ؟

6- آقای دکتر روحانی ، کلید شما برای حل مشکل 570 نفر چیست ؟

7- آقای دکتر روحانی ، تا کی باید 570 نفر مورد ظلم و ستم یکسری سرمایه دار از خدا بی خبر و به ظاهر خیر باشند ؟

8- آقای دکتر روحانی ، تا کی باید این خادمان صنعت فولاد کشور روز و شب خود را با استرس و اضطراب شروع و پایان ببرند ؟

9- آقای دکتر روحانی ، تا کی 570 زحمت کش عرصه فولاد باید منتظر دریافت مطالبات قانونی خود شوند تا با آن بتوانند قسمتی از بدهی های بانکی و معوقات آن  و قرض های گرفته شده از این و اون را بدهند ؟

10-  آقای دکتر روحانی تا کی تعداد زیادی از این 570 نفر برای اینکه بیشتر از این شرمنده خانواده خود نباشند ،باید برای خود آرزوی مرگ کنند و با شرمندگی از سر کار به خانه برگردنند ؟؟

11- و سوال آخر من ، آقای دکتر روحانی ، تا کی کارخانه فولاد آذرایجان که یک زمانی نامدار صنعت میلگرد کشور بود و افتخار آذربایجان بود و هست و بطور غیر مستقیم به 1000 نفر اشتغال زایی کرده بود تا کی باید در خاموشی و سکوت تلخ بماند ؟؟

این مطالب شاید حرف دل بسیاری از کارکنان و کارگران شرکت فولاد آذربایجان باشد که بنده حقیر آن را به قلم آوردم . از همه شما مخاطبین عزیز و متعصب خواهش دارم نظرات خود را بنویسید . نظراتی که شاید پادزهری باشد به زخم های این زحمت کشان و از همه مسئولینی که این مطالب را دیدند خواهش دارم انچه که در توان دارند در جهت حل مشکل فولاد به عرضه بگذارند.

 
یا علی

 

 .

1
2
1 2