- ارسال کننده: سپه سالار تاریخ: ۹۳/۰۶/۲۴

سونامی ترحم ودلسوزی ،پیش روی میانه

بنام خدا 

 

   این روزها سایت ها را که یکی یکی بررسی می کنی بی شک جمله های دلسوزانه و پدرانه بیشتر از خبرهای داغ روز نظرت را جلب می کند هرچه به ماههای آخر دوره ی نمایندگان نزدیک می شویم ، چهره های دلسوز و ناجی هم به همان اندازه  از چهار سو  ظهور می کنندوبا چهره ای مظلوم و ادبیات تراژدی دست روی نقطه ضعف مردم گذاشته و  نقدهای یک جانبه و موعظه های تخریبی خود را در قالب نقدهای  استاندارد به خورد مردم می دهند .

این چهره های ناشناخته از هر سمت و شغلی چه از خلبان و خبرنگار دکتر ورئیس سابق   ...بگیر تا الی آخر به طور تصادفی ودریک خواب معنوی به آنها الهام می شود که میانه مورد ظلم واقع شده و باید شما این شهر را نجات دهید و از آن روز همه برای نجات این شهر بسیج شده و در قالب نقد و موعظه یک جانبه ی نمایندگان و مسئولین خود را مطرح می کنند و با ادعای دلسوزی و پمپاژ مدیحه در وصف میانه و ظلم های صورت گرفته از خود یک قهرمان نوظهور  می سازند .

 

 جالب اینجاست که مردم  با این خطابه ها دچار سردرگمی و حس بدبینی  می شوند و با این  ظاهرسازیها فکر می کنند که واقعا دلسوزی به مشتی حرف ودروغ های بی پایه و  اساس است، با اینکه واقعیت چیزی ست که ما فعلا در گیر آن هستیم و سنوات قبلی فریب همین چرب زبانی ها ما را به این روز کشاند..

نکته ی مهم اینجاست که این دلسوزان و مدعیان ناجیگری به چه هدف و منظوری و با چه سابقه و پیشنیه ی خدمت به مردم به این نتیجه  رسیده اند که فقط آنها دلسوز مردم هستند و نمایندگانی که فعل حال باری از مشکلات سنگین میانه را به دوش می کشند کاری پیش نبرده اند و وقت خود را تلف کرده اند مگر نه اینکه همین جرگه ی دلنگرانان میانه روزی هم ساکن میانه بودند  وبا جریان آب حرکت می کردند و هیچ پیچ وتابی نداشتند آیاآن موقع مردم نیازمند خدمت نبودندو  یا میانه مشکلی نداشت؟...

همین آقایانی که حس پدری و دلسوزی آنها به یک شبه عود کرده کجا و درگذشته در  کدام نشریه ای به مشکلات شهر و وضعیت آن اشاره کرده و مسئولین وقت را موعظه و ارشاد کرده اند ؟ ..مگر نه اینکه آن موقع صلاح ومنفعت براین بود که همه سکوت کنند چرا یک شبه همه حامی و موظف شده اند؟ ..

شعارها و حرف های تو خالی تابه کی.؟. نه اینکه شماها آزموده شده اید و آزمودن دوباره ی شماها خطاست و اگر در چشم و دل مردم جا داشتید فعل حال باید سکان دار میانه شماها بودید ...چرا فکر می کنید مردم همان مردم چشم و گوش بسته ای هستند که بودند و شما ها می توانید با تخیلات ساختگی و خود شیفتگی به داد آنها برسید ...

 

سوالم اینست که آقایان این چند ساله مشغول چه کاری بودند که فیض وفرصت خدمت به مردم نصیب آنها نشده و اینک الهام های غیبی شب و روز آنها را راحت نمی گذارد نه اینکه از دید و رسالت آنها شهرت و منفعت طلبی حرام است و خلوص نیت و کارهای خیر نمایندگان کاری عبث و مملو از ریاکاری و تظاهر...

..حرفم اینست که شماها که عمری گذرانده و دوران شباب را پشت سر نهاده اید  و آفتاب  لب بامید چرا در دوره ی توانمندی و جوانی و استطاعت که کاری از شما ساخته بود گوشه ای عزلت گزیده بودید والان در واپسین دوران و در سالهایی که  انرژی وتوان و حوصله ی دویدن ندارید به فکر خدمت به مردم افتاده اید..آیا آن دوران فرصت خدمت نبودمگر همین منیت ها نبود که این شهر را به خاک سیاه  نشاند و هر کسی خودرا سزاوارتر و لایق تر از آن یکی دانست و همه با حس رقابت و بدبینی از تپ و  تاپ افتادندو کاری پیش نبردند.

 

برادران ارجمند که موی سفید به ارزانی نصیب تان نشده  هیچ شهر و جامعه ای در قالب تکروی و اشاعه ی منیت ها و ایجاد حس بدبینی و نقدهای تخریبی و یک طرفه به جایی نرسیده و نخواهد رسید ..این تجربه ای است که سالها محرومیت برای ما به یادگار گذاشته و رفتن راههای قبلی و ادامه خط مشی های پوسیده ی گذشته و تعصبات خشک چیزی را عاید این شهر نخواهد کرد.

ما با این کارها اول از همه به  انتخابهای خودمان شک کرده ودر اول خودمان رازیر سوال می بریم و با مشتی حرف و توهین خودمان را تسلی  می دهیم چون انتخاب دست خودمان است و  باید با تکیه بر اندیشه ومیزان توان و سابقه ی خدمت کسی داوطلبانه  او را لایق و شخص اصلح معرفی کنیم نه با مشتی حرف و شعارو تقلید کورکوورانه از نظرات دیگران .

 

ما فعل حال در شهری زندگی می کنیم که برای اولین بار می توانیم مستقیم و با آرامش از نمایندگان انتقاد کنیم و موضوع خوشایندتر که در این دوره این فرصت و هم اندیشی به ما داده شده و قبلا چنین چیزی نبود پس نقد و سخن ما باید منصفانه و از روی مستندات باشدو نقدهای یک جانبه در قالب تخریب  هیچ بازتاب خوشی نخواهد داشت ونقد صحیح باید در شرایط یکسان و مستند وبا ارائه ای از کارهای انجام شده و نشده و نسبت به به دو نماینده باشد نه یکی و همچنین تحسین و تشکرها ...

شهر ما و شهروندان ما لیاقت بهترینهارا دارند و این یعنی باید برای  ایجاد حس همبستگی و تعاون و همدلی از مسئولین دلسوز حمایت کرد و نقد و اعتراض  را هم باید مستقیما به خود آنهاارجاع داد و این تعصب و باهم بودن  باید فرهنگی باشد که ما همگی در تبلیغ آن کوتاهی نکنیم و برای آبادانی شهر تکروی را کنار بگذاریم ..باتشکر 

 

 

 

1
1