- ارسال کننده: رضا عباسی اقدم تاریخ: ۹۳/۰۵/۰۷

عبدالهی رفت؛ مشکلات چطور؟

آقای محسن عبدالهی از اداره ارشاد رفت و چندی است فضای سایبری میانه پر شده است از تظرات متعدد در اباره ایشان و بخصوص نظرات مخالف و بعضا! خصمانه و یکطرفه. اینجانب نه دوست اقای عبدالهی هستم نه دشمنشان. بعنوان شهروندی عادی که علاقمند و دوستدار هنر و فرهنگ است جند جمله ای عرض می کنم: 1- این همه هجمه و حمله به فردی که مسئولیتش تمام شده نوعی هیاهو و پروپاگاندا حساب می شود. اینکه عملکرد مسئولی را به چالش بکشیم و نقد کنیم، امری است بسیار پسندیده و مفید. اما نباید یک طرفه به قاضی رفت.اینکه آقای عبدالهی ( و البته هر مسئول دیگری) پس از پایان مسئولیتش، پاسخگوی عملکردش باشد، نکته ای است بسیار معقول و موکد. اما این هجمه ها و انتقادات یک سویه و بی استناد و بی مدرک، کاری حرفه ای و کارشناسانه و معتبر نیست. کاش مسئولین شهر فرصتی فراهم می آوردند تا شهروندانی که دغدغه هنر و فرهنگ و گلایه از ارشاد دارند ، در مجالی مناسب حرفهایشان را می زدند و پاسخ هایی می شنیدند و بعد در مسند قضاوت می نشستند (مجالی مثلاً در نشریه قافلان، یا در سایت میانالی). تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. 2- به نظر بنده در زمینه هنر و فرهنگ (و اختصاصاً هنر نمایش و عکاسی) هنرمندان میانه قابلیت هایی فراتر از استان دارند و هنوز آنگونه که باید قدر دانسته نشده اند، اما آیا الزامات و محدودیت ها و اصلاً اطلاعی از "آنچه می توان انجام داد" داریم؟ در هر قضاوتی لازم است ابتدا اطلاعات جامع و کاملی داشته باشیم. بدون اطلاعات مناسب و جامع، هرگونه اظهارنظری، خام و غیرکارشناسی و عوامانه خواهد بود. عرصه فرهنگ و هنر، جایگاهی عوامانه نیست و قدر و حرمت و اعتباری شایسته می طلبد. 3- آقای عبدالهی رفت. آیا مشکل فرهنگ و هنر میانه فقط ایشان بودند؟ آیا با رفتن یک نفر تفکر و روند امور 180 درجه تغییر می کند؟ دوستانی که نظر می دهند، آیا تجربه مدیریت یا مسئولیت یا اداره کردن یک جمع رسمی و تعریف شده را داشته اند؟ عبدالهی چه کارمی توانست بکند و نکرد؟ حوزه فعالیت، بودجه، تعریف و شرح وظایف، محدودیت کاری، محدودیت منابع انسانی و مالی، خط قرمزها، حاشیه ها و دردسرهای اداره ارشاد چه بود و هست؟ آیا من بعنوان یک شهروند اطلاعاتی در این زمینه دارم که بر اساس آن اظهارنظر و قضاوت شایسته و حرفه ای و مقبولی داشته باشم؟؟ 4- عبدالهی رفت و همه به فکر کوبیدن او و سرخوش از آینده هستیم. اما دورنمای آینده چیست؟ چه تضمینی به این سرخوشی هست؟ عبدالهی رفت و عبدالهی های دیگری خواهند رفت؛ من چطور؟ من نوعی در جایگاه خود چیستم و کیستم؟ عبدالهی رفت اما هنرمند و هنر میانه ماندنی است. چه برنامه مدون و منطقی و اجرایی برای رضایت خاطر انبوه هنرمندان ارزشمند و توانای میانه هست؟ 5- عبدالهی رفت. قضاوت مسندی است ثقیل و مقدس. حرمت آن را باید شایسته داشت. اظهارنظرهای یکسویه و جانبدارانه و احساسی شایسته مسند داوری نیست. چالش عملکرد عبدالهی و عبدالهی ها را پرداختی کارشناسانه و همه جانبه لازم است. که اگر میسر شود بسیار خوب است. من نمی گویم عبدالهی خوب بود، و نمی گویم بد بود. حرف بنده پرهیز از نظرات احساسی و قضاوت یکجانبه است. تنها پس از یک مناظره یا بررسی کارشناسی یا ارزیابی مدون می توان درمورد عملکرد اشخاص و مدیران قضاوت کرد. اینکه آقای عبدالهی باید درمودر عملکردش پاسخگو باشد، انتظاری است درست و منطقی که بنده نیز از آن استقبال می کنم. اما بدون حب و بغض و بدور از شائبه های شخصی و سیاسی. "اگر می خواهید درمورد کسی قضاوت کنید، خود را در جایگاه او قرار دهید." / وا... عاقبة الامور

1
1