- ارسال کننده: نوید نویدیان تاریخ: ۹۳/۰۴/۲۴

قلعه دختر میانه، میراث بر باد رفته دیگر

قلعه دختر میانه، میراث بر باد رفته دیگر

قلعه دختر( قیزقالاسی) میانه که به شماره ۸۷۰ جزو آثار ملی محسوب می شود، اما امروز فقط نام اثر ملی بر آن نهاده شده و همتی ملی را برای بازسازی و مرمت این قلعه ای مخروبه به خود نمیبیند. این قلعه به شکل چندضلعی آجری و در دو کیلومتری شمال پلدختر)قیزکورپیسی) در مسیر جاده ابریشم  بر بلندای کوهی بنا شده است. مورخین بنای این قلعه را بر اساس مصالح بکار رفته و هم زمانی با سایر قلعه های ساخته شده در سرتاسر ایران مربوط به قرن ۷ هجری تخمین زده اند.قاسم مهداد نگارنده کتاب ماندگار *میانه دروازه آذربایجان* چنین آورده است که :این قلعه در 2 کیلومتری جبهه شمالی پلدختر واقع شده است، بر روی صخره بزرگ و قلل تیز تیغه ای بالای کوهی بشکل کثیرالضلاع غیر منظم از سنگ و آجر که دور آن باروئی از سنگ کشیده و بنا گردیده است.بلندی دیوار که باروی قلعه محسوب میشود در حدود 4 متر است. در دیوار قلعه دو مدخل ساخته شده که هرکدام سه متر بلندی دارند و در بالای یکی از آن مدخلها کتیبه ای وجود داشت که در حال حاضر اثری از آن باقی نمانده است. از وضع ساختمان و مصالح به کار رفته در قلعه میتوان دقیقا حدس زد که بنای قلعه نسبت به پلدختر قدیمی است.یکی از مدخلها که گویا در خروجی یا راه فرا می باشد در قسمت شمالی قلعه قرار گرفته و از میان تخته سنگها صعب العبور و پرتگاهها میگذرد.در بالای باروی قلعه(دیوار قلعه) آثار 16 برج مخروبه وجود دارد که بنظر میرسد برجهای مراقبت و نگهبانی بوده اند .آب مشروب ساکنین قلعه بواسطه جمع شدن آب برف و باران در دو منبع بزرگ بسیار جالب سنگی بطول و عرض تقریبی 15*10 و به ارتفاع 10 متر بصورت سده تامین میشد. این قلعه از وسایل ایمنی و آب انبار برخوردار است و در آن کلیه تدابیر لازم برای زندگی طولانی در داخل این آن فراهم بوده است.

تاریخ بنای قلعه دختر

بنای این قلعه که زمانی بسیار باشکوه بوده منتهی میشود به زمانهای بسیار قدیم که پاره ای از مورخین ساختمان آنرا به اردشیردراز دست(از پادشاهان ساسانی)نسبت میدهند که مورخین عرب او را نخستین ارتخشترا نوشته اند.موریس دوکوتزبوئه حین عبور از این منطقه در سفرنامه اش راجع به قلعه دختر مینوسد:در سمت چپ مسیر،کوه عظیمی ظاهر شد که قلعه ای بنام دختر بر آن نمایان بود.گویند بانی آن اردشیر است(از پادشاهان ساسانی) و برخی معتقدند که این قلعه به یکی از سرداران معروف بابک خرمدین بنام ساسان متعلق بوده و روزگاری بنام قلعه ساسان معروف بوده است.درحالی که درتابلویی که اخیرآ ازطرف سازمان میراث فرهنگی درابتدای ورودی نصب شده ، تاریخ بنای قلعه ، قرن هفتم هجری ، نوشته شده است که بعلت سرقت یا ازبین رفتن کتبیه آن که درسردر ورودی اصلی قلعه نصب بوده وهنوزهم جای آن پیداست ، تاریخ دقیق آن مشخص نیست ودراین رابطه افسانه های پیرامون قلعه وپل دختر ، که احتمالآ این نوع نگرش ریشه درفرهنگ مردم این خطه ازمیهنمان دارد، حقیقت و واقعیت تاریخی آن را پوشش داده است.

 

وجه تسمیه قلعه دختر

عقیده باستان شناسان بر این است که این قلعه مانند قلعه دخترهای دیگر ایزدبانوی ناهید یا آناهیتا شاخته شده است. پرستشگاه‌های این ایزدبانو را اغلب در بلندی‌ها می‌ساختند و حاکمان و بازرگانان و کشاورزان هر ساله با هدایای نفیس عازم این پرستشگاهها میشدند چرا که ملکه ناهید فریاد رس زنان وآزادی و حریت نعمت و فراوانی آب و باران تنها کسی بوده که در اقتصاد و نبرد پشتیبان این مرز و بوم بوده است. این قلعه‌ها بیشتر در کنار رودخانه‌های عظیم و دریاها سا خته می شده است.

دسته بندی پدیده زمین شناسی قلعه دختر

ناصر جلالت کارشناس زمین شناسی در مقاله خود با عنوان * قافلانکوه و قلعه دختر میانه* بر اهمیت وافر زمین شناسی قلعه تاکید کرده و آورده است که : از لحاظ کارشناسی هر جاذبه گردشگری زمین‌شناسی بر اساس ارزش و اهمیت آن و همچنین میزان گیرایی برای جذب جهانگردان دارای رتبه‌ای می‌باشددراین طبقه‌بندی پدیده‌های زمین‌شناسی بر پایه ارزش آنها برای گروههای سنی و کاری و همچنین گیرایی آنها برای گردشگران درون مرزی و برون مرزی به 6 گروه‌: بی همتا بودن، تک پدیده استانی، کمیاب بودن، الگو و شناساگر، چند گونگی و قدمت تقسیم شده است. براساس‌ ویژگی‌های کوه قلعه دختر در رده ‌چند گونگی قرار می‌گیرد. چشم انداز زیبای این کوه مناظر چشم نوازی را بوجود آورده است که با داشتن راه آسفالت مسیر راه دکل مخابرات که از کنار چشم انداز و دره فراخ قلعه می گذرد، بهره برداری گردشگری از آن را بسیار آسان کرده است

بطور کلی پدیده‌های زمین شناسی ایران یا سایت‌های میراث زمین شناسی از نظر میزان اهمیت و ارزش به سه گروه اصلی: (1) سایت‌های منطقه‌ای، (2) سایت‌های ملی و (3) سایت های بین المللی تقسیم شده است.با توجه به ویژگیهای زمین شناسی و باستانی این جاذبه ژئوتوریسمی در گروه دوم قرار می گیرد. این گروه، پدیده‌هایی هستند که در کشور نمونه‌های دیگری از آن نیز مشاهده می‌شود و از این رو دارای ویژگی منحصربفرد و یکتایی در کشور نیستند اما برای بهره‌برداری‌های در سطح کشوری و توریسم منطقه ای کاربرد داشته و از این رو دارای اهمیت هستند.منطقه قلعه دختر، قافلانکوه در حدود 15کیلومتری جنوب شرق شهر میانه در استان آذربایجان‌شرقی قرار داشته است. به علت داشتن جاذبه‌های مختلف و بی‌نظیر خود ازجمله آثار باستانی قلعه دختر و پل دختر و همچنین از ساختارهای زیبای زمین شناسی مانند ساختار های تافونی، جریانی شدید صخره های که نوردی و پوست پیازی و داشتن انواعی از آگاتها مورد توجه ویژه قرار می گیرد. آب هوای مطبوع، طبیعت بسیار زیبا و در کنار آن رودخانه‌ قزل اوزن که از کوه‌های کردستان سرچشمه می گیرد و دارای اهمیت گردشگری بسیار زیاد است و می‌تواند به یکی از مناطق معروف توریستی در ایران تبدیل شود.
 

مشاهداتی از قلعه دختر که شاید دیگر نتوان دید

1.ورودی قلعه هم اکنون دارای طاقی می باشد که بوسیله دو برج بارو برای نگهبانی حفاظت میشود.

2.گویا کتیبه ای حاکی از تاریخ ساخت و کاربری آن در روی طاق وجود داشته که امروزه فقط جای آن باقی است و به سرقت رفته است.

3.برج باروها با کاربری دیدبانی و نگهبانی از قلعه بسیار مستحکم می باشند که امروز اگرچه بخش اعظم آنها تخریب شده است، اما پس از 1400 سال همچنان استحکام کافی را دارد.

4.حفره های متعددی در بسیاری از ساختمان قلعه وجود دارد که گویا محل انباشت آب برف و باران برای مصارف ساکنین قلعه بکار میرفته است.

5.در کل ساختمان قلعه، دیواره های  مخروبه ای وجود دارد که مصالح آن شباهت بسیار زیادی به آجرهای پلدختر و کاروانسرای جمال اباد دارد.

6.چند دیواره ، با طاقهای سالم و پنجره هایی در آن میان خودنمایی میکند.

7.همچنانکه موریس دوکوتزبوئه اظهار میدارد، قلعه دارای بامی ایوانی بوده و سنگ انداختن در آن تولید صداهای طولانی میکرده که امروزه تنها تلی از خاک در بام آن بهمراه دو الی سه حفره با قطر دهانه بزرگ با خاک پر شده که گویا زمانی این حفره ها محل نورگیر بام قلعه بوده است.

 

 امروز قلعه دختر،قلعه مخروبه ای بیش نیست

در میان قلعه‌های دختر ایران زمین، تنها قلعه دختر میانه به دور از کمترین  توجهی  امروز چنین تخریب شده و ضجه های آن همواره در گوش تاریخ می ماند  که دیگر نام آثار باستانی را نمیتوان بر آن گذاشت.حفاری های غیر مجاز ، عوامل فرسایش طبیعی و ... روز به روز از جلال و شکوه آن در مقابل دیدگان دلسوزان میراث تاریخی  این آب و خاک می کاهد.وجب به وجب این خطه از ایران، دربردارنده میراث جهانی بوده و هست.اما چه سود که تازیانه ی بی مهری زمان بر تن رنجور این شاهدان تاریخ، ظالمانه آنها را مورد لطف خود قرار داده و آنها را از میان می برد!!مورخانی همچون مادام دیولافوا ، فوریه، جملی کارری و موریس دوکوتزبوئه و .. در طول تاریخ از ابهت بی مثال آن سخن به میان آورده اند، اما اکنون سرنوشت قلعه دختر بمثابه پلدختر نگون بخت است.پیکره هایی مخروبه مملو از زباله های انسانی است که اوج نااگاهی و غفلت را می رساند.آیا وجود بستری 1400ساله برای میزبانی از گردشگری جهانی و بهبود  وضع نابسمان آن بهمراه رونق این صنعت پرسود در شهرستان میانه و اشتغالزایی، کمتر دست آوردی است که این میراث تاریخی را به حال خود رها کرده ایم؟مشخص و آشکار است که همانند دیگر اثار تاریخی پس از، از دست رفتن این میراث های بی همتا انگشت حسرت بر دهان ، خود را درمیان اثار بدون ارزش تاریخی و بی هویت کشورهای اروپایی می یابیم.

1
1