- ارسال کننده: اسماعیل مختاری تاریخ: ۹۰/۰۹/۱۵

ميرزامحمد حجتي ميانجي

 

ميرزامحمد حجتي ميانجي به سال 1250ش. صاحب فرزندي شد كه او را محمد ناميد. وي كه در راه انجام تكاليف و نشر شريعت محمدي هراسي به دل راه نمي‏داد، پايدار و استوار در مقابل خلافكاري‏ها و ستم‏هاي رژيم پهلوي، خوانين و حكّام محلي ايستادگي مي‏كرد و در اين راه، سختي‏ها و مشقات زيادي را به جان مي‏خريد.

والدين و انساب : آخوند ملا محمد علي النجارقي (پدر ميرزامحمدحجتي ميانجي) يكي از اين نامداران نيكو روش است، وي از نوادگان حجة الاسلام نيّر تبريزي بود.

تحصيلات رسمي و حرفه اي : ميرزامحمد حجتي ميانجي پس از پشت سر نهادن دوران كودكي، بخشي از مقدمات و سطح علوم ديني را نزد پدر فرا گرفت و از آن پس، رهسپار حوزه علميه تبريز شد و در آن جا محضر اساتيد معروفي را درك كرد و جهت تكميل اندوخته‏هاي علمي و فكري به سوي عتبات عاليات راهي شد و در نجف اشرف، با استمداد از فضاي ملكوتي بارگاه مقدس امير مؤمنان(ع)تحصيلاتش را ادامه داد. او در اين دوره، تحصيل علم را با تحمل سختي و تنگدستي طاقت فرسا مي‏گرفت. از دروس خارج فقه و اصول مراجع بزرگ آن عصر همچون؛ آيت الله العظمي آقا شيخ هادي تهراني (متوفّي به سال 1321ق.) استفاده كرد.

استادان و مربيان : ازاستادان ميرزامحمد حجتي ميانجي مي توان به آقا شيخ هادي تهراني،آقا ميرزا صادق تبريزي و آقا شيخ فياض زنجاني اشاره كرد.

همسر و فرزندان : فرزند محمدحجتي ميانجي، آيت الله ميرزا ابو محمد حجتي است.

وقايع ميانسالي : «در يكي از سال‏ها گراني شگفتي منطقه را فرا گرفت و شدت اين بلا به قحطي به حدي بود كه مردماني گروه گروه بر اثر گرسنگي و عدم توانايي در تأمين ارزاق خود، از بين رفتند. مبالغي را از راه كسب حلال جمع آوري نموده بودم تا زمين بخرم، گويا شيطان در خانه دلم لانه كرده بود و وسوسه‏ام مي‏نمود كه مي‏توانم با اين پول تمامي روستا را بخرم؛ اما ندايي از درون به ملامتم برخاست كه: اين چه آرزويي است كه در سر مي‏پروراني؟! مسلمين اين آبادي دارند از شدت گرسنگي جان خود را از دست مي‏دهند و خانواده هايي در تدارك مايحتاج خود وضع مشقت باري دارند و روا نيست در اين وضع ناگوار املاك و مستغلات بخريد. عزم خود را جزم نمودم و همراه با فردي به روستاي «گوندوغدي» از توابع ميانه، رفتم و مقداري قابل توجه گندم خريده و به آبادي انتقال دادم تا اهالي را از آن وضع آشفته نجات دهم.» فرزند بزرگش؛ ميرزا ابو محمد حجتي نقل مي‏كند: «از اين زمان، هر روز يك كاسه آش و يك قرص نان به تمام ساكنين روستا مي‏داد. و جالب آن كه همان نان و خورشتي كه به ديگران اختصاص مي‏داد، براي خانواده خود در نظر مي‏گرفت و نهايت مساوات را در توزيع مواد غذايي رعايت مي‏كرد.» روزي فرزند به پدر مي‏گويد: مادرم گفت: از پدرت مقداري پول بگير تا گوشت تهيه كنيم. آيت الله حجتي در پاسخ به درخواست وي گفت: در وضع كنوني پولي ندارم. فرزند مي‏افزايد: ديروز دو نفر آمدند و مبلغي به من دادند كه تحويلتان دادم. پدر با ناراحتي خاطرنشان ساخت: از آن پول نمي‏توانم معاش خانواده را تهيه كنم؛ زيرا جنبه شخصي ندارد و از وجوهات شرعي است. مدتي طول نكشيد كه دو نفر كه قصد ازدواج داشتند و اهل محل بودند، آمدند و آيت الله حجتي برايشان صيغه نكاح جاري ساخت و مبلغي را از اين بابت تقديم كردند. پدر لباس پوشيد كه براي اقامه نماز ظهر به مسجد برود كه قبل از آن، پول مزبور را به فرزندش داد تا با آن مختصري مواد غذايي تهيه كند. او براي آن كه اهل خانه را از هر گونه شبهه‏اي برهاند، سر سفره غذا كه مي‏نشست، خطاب به حاضران مي‏گفت: آن پولي كه ديروز آوردند، از بابت خمس بود و سهم امام است كه بايد براي آيت الله شيخ عبدالكريم حائري بفرستم تا به طلبه‏ها بدهد؛ اما آن پولي كه امروز دادند، به خودم تعلق دارد.

زمان و علت فوت : ميرزامحمد حجتي ميانجي در سال 1308ه. ش طي مسافرتي كه به قم مشرف شده بود، در همين شهر به سراي باقي شتافت و شاگردان و دوستان را سوگوار ساخت. پيكر آن فقيه ربّاني پس از مراسم تشييع، در قم و در قبرستان نو، به خاك سپرده شد.

مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : ميرزامحمد حجتي ميانجي به موازات برنامه‏هاي تبليغي، از مقاومت در مقابل خوانين - كه متعرض مردم مي‏شدند. - غافل نماند و آن زماني كه اشرار و فرستادگان خان‏ها هر از چند گاهي به آبادي‏ها يورش مي‏بردند و به اموال و ناموس مردم دست تعرض مي‏گشودند، اين مجتهد شجاع تدبيري تازه به كار برد و خاطر مردم النجارق و توابع را براي هميشه از گزند متجاوزان آسوده ساخت و امنيت را برايشان به ارمغان آورد. او با خريد چند قبضه اسلحه و مسلح كردن روستائيان، تشكيلات نسبتاً منسجمي پديد آورد. به اين ترتيب، مردان مسلح به نوبت در اطراف منطقه به صورت شبانه روزي به پاسداري مشغول شدند. او خود نيز در لباس رزم، فرماندهي آنان را عهده دار شد. ويژگي‏هاي علمي و روش‏هاي تبليغي اين روحاني مبارز، اهالي شهرستان ميانه را مجذوب كرد و آنان كه مايل بودند از چشمه ناب قرآن و عترت جرعه هايي بنوشند، از آيت الله حاج ميرزا محمد حجتي - كه آوازه تلاش‏هاي ارزنده‏اش در عرصه ديانت و سياست زبانزد مردمان آن نواحي شده بود. - دعوت كردند تا بر اين شهر بيايد. او بر اساس وظيفه شرعي و با اين احساس كه مي‏تواند در حوزه وسيع‏تري به خدمات علمي و ديني مبادرت ورزد، به فراخواني اهالي متدين ميانه پاسخ مثبت داد و زادگاه خويش را به قصد اقامت دائمي در اين شهر ترك كرد.

فعاليتهاي آموزشي : ميرزامحمد حجتي ميانجي در نجف اشرف با دانشوراني چون آيات عظام: آقا ميرزا صادق تبريزي و آقا شيخ فياض زنجاني هم بحث بود و پس از مدتي با دريافت درجه اجتهاد و تبحّر در علوم فقه، اصول و حديث به زادگاه خويش بازگشت تا از توانايي‏هاي علمي و اندوخته‏هاي فكري خويش براي ارشاد و هدايت هموطنان استفاده كند. قبل از اقامت ميرزا محمد حجتي، حوزه علميه‏اي در شهر ميانه وجود نداشت و يا با گذشت روزگار از بين رفته بود. اين عالم مجاهد به احياي مركز علوم ديني پرداخت.

ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : ميرزامحمد حجتي ميانجي به ميانه، ابر رحمت بر فراز اين شهر پديدار شد و باران بركت زا، بر آن فرود آورد. او سرود توحيد را بازخواند و با تبليغات وسيع و برنامه‏هاي ارشادي توان فرسايي مسلمانان اين سامان را به مساجد دعوت كرد. به اين ترتيب پس از سال‏ها به اقامه نماز جماعت پرداخت، صوت طراوت بخش اذان را در فضاي شهر طنين انداز كرد و جمعيتي را كه مدت‏ها از مراكز عبادي فاصله گرفته بودند، در مساجد مجتمع ساخت و سرانجام آن جا را به گلستاني معطر تبديل كرد.

شاگردان : از شاگردان ميرزا محمدحجتي ميانجي مي توان به موارد زير اشاره كرد: - 1آيت الله حاج ميرزا حسن انصاري - 2آيت الله حاج شيخ هادي نيّري - 3آيت الله حاج شيخ نصرت الله بنارواني ميانجي

آرا و گرايشهاي خاص : ميرزا محمدحجتي ميانجي زندگي بسيار ساده‏اي داشت و بر خلاف شهرت اجتماعي و علمي، اهل قناعت بود. در استفاده از وجوهات شرعي، دقت بسياري مي‏كرد و اجازه نمي‏داد خانواده‏اش از سهم مبارك امام زمان(ع)استفاده كند.

منابع زندگینامه: سايت حوزه علميه قم/ بخش زندگينامه علماwww.hawzah.net/ - 1k
 

1
1