- ارسال کننده: بین الحرمین تاریخ: ۹۲/۱۲/۲۳

زندگی نامه ی حضرت آیت الله عمران علیزاده

 

زندگینامه حضرت آیت الله حاج میرزا عمران علیزاده

   ایشان در پانزده ماه رمضان سال 1350قمری،برابر دی ماه 1310شمسی در روستای غریبدوست در یک خانواده متدین و زحمت کش چشم به جهان گشود.پدرشان مشهدی علیحسین،شخصی متدین،دارای سواد خواندن و نوشتن و ملتزم به شعائردینی و مذهبی بود،به حضزت سید الشهدا(علیه السلام)علاقه مخصوصی داشت و به ادای حقوق واجبه مواظبت می نمود،و مادر ایشان،زن مومنه و قرآن خوان و و ملتزم به انجام تکالیف دینی بود.

   حضرت استاد پس از رسیدن به حدّ درک و تمییز،قرآن را نزد پدر و مادرش و مکتب دار روستا مرحوم سید علی حسینی که از سادات شریف و محترم بود با مقداری گلستان و نصاب یاد گرفت.تکمیل گلستان و تاریخ معجم و صرف میر را در قریۀ شیخ احمد لو نزد مرحوم ملّا مطلب ترابی فرا گرفت.تصریف و عوامل و انموذج وصمدیّه و مقداری از سیوطی را نزد حاج میرزا علی اشرف نظری که تازه از قم امده و بر مطالب وارد بود،فرا گرفت.

   در سال 1367هـ ق مطابق 1327 ش جهت ادامه تحصیل، پدرشان ایشان را به تبریز آورده ،در منزل مرحوم میرزا فتاح آخوندی گذاشتند.

   استاد روزها به مدرسه حسن پادشاه می رفتند و درس و بحث خوانده،نزدیک غروب بر می گشتند،پس از چند ماه در مدرسه منزل گرفته و مشغول فرا گیری مقداری از سیوطی و جامی از محضر آقا سیّد موسی و آقای سیّد یوسف مدنی(از مراجع حال حاضر) می شوند.

   از خاطره های شیرین آن دوران که معظم له نقل می کنند این است که«من هر روز چهار و پنج دوره از سیوطی و حاشیه و معالم درس می دادم،شاگردان زیادی داشتم،رییس بی لیاقت مدرسه به خاطر اینکه به نماز و مسجد او نمی رفتم مانع تدریس من در مدرسه شده و به من کارت معافیت از سربازی نداد،ولی من از تدریس دست بر نداشتم ودر مساجد خارج مدرسه مشغول تدریس شدم و کارت معافیت را از سایر آقایان تهیه نمودم.

   حضرت استاد در سال 1375هـ ق به حوزه مقدسه قم مهاجرت نموده و در مدرسه حجتیه سکونت گزیدند،مقداری از مکاسب را از آیت الله موسوی اردبیلی و استصحاب رسائل را از آیت الله مشکینی و مقداری از کشف المراد را از حاج سید حسین قاضی فرا گرفتند،و همچنین در طیّ دروس متعارف در جلسات تفسیر علامه طباطبایی حاضر می شدند.

   در سال 1372 هـ ق به اصرار پدر ومادر ازدواج نموده و همسرشان را نزد ایشان گذاشته و خود در پی تحصیل می روند تا آنکه در سال 1377 هـ ق در منزل می گیرند و همسرشان را از دِه آورده،دوباره مشغول تحصیل و تدریس می شوند،بقیه مکاسب را از آیت الله حاج میرزا عبدالله مجتهدی،و جلدین کفایه را از حاج میرزا احمد اهری تلمذ می کنند.

   از خاطره هایی که حضرت استاد با زبان شیرین خود بیان می کنند اینست که:

   «25 شوال،سالروز شهادت امام صادق(علیه السلام)که مصادف با دوم فروردین 1342 ش بود،صبح حوالی ساعت نُه وارد مدرسه طالبیه شدم،طلاب و عدّهای از مردم عادی را نگران و وحشت زده دیدم،معلوم شد اعلامیۀ آقایان را به دیوار چسبانده بودند و مأموران پاره کرده اند،من نیز در حیاط مدرسه،مقابل پنجرۀ بزرگ مسجد جامع ایستاده بودم که اعلامیه دوم را چسباندند،مأمور ساواک آن را نیز پاره نمود،پس از رفتن او اعلامیه سوم را چسباندند.دوباره آمد که پاره کند،جوانها مانع شدند.وی رفت و به همراه رییس کلانتری شش با دو پاسبان آمدند،در این هنگام جوانها دور اعلامیه را گرفتند،ولی رییس کلانتری دستور داد که پاسبان اعلامیه را پاره کند.به مجرد پاره کردن اعلامیه،جوانها پاسبان را کتک زدند بطوری که کلاهش افتاد.رییس کلانتری شروع به تیر اندازی هوایی کرد،جوانها و طلاب نیز شروع به سنگ و آجر اندازی کردند و درختها را شکسته به پاسبان و مأمورین ساواک حمله نمودند،مخصوصاً سید علی اصغر ساری به زن رفراندوم فحش می داد(خیال می کرد که رفراندوم نام شخصی است)،مردم هم به کمک جوانها و طلاب تا سربازار آمدند و آنها را تا اول فردوسی فراری دادند و از آنجا برگشتند.

   به فاصلۀ چند دقیقه رییس شهربانی ،آقای عطایی با یک درجه دار مسنّ ـ که نشناختم ـ وارد مدرسه شد و طلاب را نصیحت و توبیخ کرد،من هم طلاب را به منازل(حجرات)فرستادم و مدرسه خلوت شد.پس از فرستادن طلاب به منازل خود و آرام نمودن مدرسه،در حدود ساعت یک،من نیز به منزلم ـ که در کوچۀ کلانتر،واقع درمحلۀ خیابان بود ـ برگشتم و دیدم که    می گویند :در مدرسۀ طالبیه شصت نفر کشته شده،در صورتی که از دماغ احدی خون هم نیامده بود،ولی شب بعدی آمده و درها را بسته و طلاب را زده و عده ای را به سربازخانه برده بودند.»

   حدود ده سال در مکانهای مختلف از منزلی به منزل دیگر انتقال نموده و سکونت گزیدند،تا اینکه در سال 1344 ش قطعه زمینی با یاری دوستان خریده و دو اطاق ساخته و به آن منتقل می شوند.

   در سال 1356 ش برای تدریس تعلیمات دینی و اقامۀ نماز جماعت با بچه های دبستان صفا دعوت شدند.ترم زمستانی به آخر نرسیده بود که ساواک مانع می شود و بعد از تعطیلات نوروزی ایشان را جواب می کنند.

   نتیجۀ این تدریس یک زیارت عمره بود،پنج نفر همراه شده،با ماشین یکی از همراهان از راه ترکیه،سوریه و اردن به زیارت خانۀ خدا مشرّف می شوند که مدت مسافرتشان بیست و پنج روز طول می کشد..

   پس از پیروزی انقلاب،به اجازه و اطلاع مراجع،حدود یازده ماه مسئولیت کمیتۀ دو را عهده دار شدند که پاکترین کمیته ها بود.علاوه بر آن سه دوره سرپرستی صندوق انتخابات را در مسجد عهده دار شده بودند که با بهترین وضع و کیفیت اداره شده بود.

   با همۀ اینها مشغلۀ اصلی حضرت استاد تدریس در مسجد و مدرسه طالبیه بود تا اینکه در سال 1365 ش برای تدریس در دانشگاه آزاد دعوت شدند.طبق فرمایش استاد درسهایشان در دانشگاه روز به روز رونق یافته و مقبولیت پیدا نمود حتی بعضی از دانشجویان برنامۀ درسی خود را تغییر داده تا در کلاس ایشان حاضر شوند.

   حضرت استاد در ادامه چنین می فرمودندکه:

   نمی دانم و یا می دانم که چه شد که در نیمۀ دوم سال 1374 ش از تدریس در دانشگاه ممنوع شدم.علاوه بر اینها جلسۀ تفسیر قرآن و نهج البلاغه داشته ام که در تبریز ممتاز و مجمع جوانان روشن ونهضتی بودکه پس از پیروزی انقلاب اکثر آنها مسئول ادارات و نهادها هستند واین جلسه فعلا با کمال گرمیت دایر است.

   برای عده ای از قضاة دادگستری و آموزگاران تدریس داشتم و برای جمعی از بانوان جوان در منزل تعلیم قرآن و احادیث داشتم،در مسجد منبر و اقامۀ نماز داشتم که از اکثر مساجد با رونقتر و با استفاده تر بود.

 اجازات معظم له

   ایشان از آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله سبحانی اجازۀ اجتهاد دارند و از بسیاری از مراجع بزرگوار اجازه نامۀ تصدی امور حِسبیه و نمایندگی دارند که اسامی آنها را ذکر می کنیم: آیت الله سید کاظم شریعتمداری،آیت الله خویی،آیت الله حاج آقا حسن قمی،آیت الله سید محمد شیرازی،آیت الله تبریزی،آیت الله سید محمد روحانی،آیت الله شیخ علی غروی .

تالیفات معظم له

   به یقین تحقیق،تصنیف و تالیف میزان معلومات را می رساند.آیت الله حاج میرزا عمران علیزاده آثار متعددی در موضوعات مختلف جهت استفادۀ طالبین علم و معرفت از خود به ودیعه نهاده اند که فهرست تالیفات ایشان به قرار ذیل می باشد:

1)ترجمه و شرح مختصر نهج البلاغه در سه جلد.

2)واژه های نهج البلاغه.

3)مروری بر نهج البلاغه.

4)در مکتب علی (علیه السلام).

5)فرشته های زمینی و شیاطین انسی.

6)نامداران تاریخ در دو جلد.

7)گوشه هایی از تاریخ بزرگان.

8)ابتدا و انتها.

9)پیدایش اولین ها در دو جلد.

10)قصه های اسلامی و تکه های تاریخی.

11)رویدادهای تاریخ.

12)کعبۀ آمال.

13)قیام مختار و توابین.

14)مختصری از زندگانی رسول اکرم(صلی الله علیه و آله).                      

15)دو شهید بزرگوار.

16)منادی وحدت اسلامی.

17)خضر جاودان.

18)توضیح الأسماء.

19)تعریفات.

20)فرهنگ اصطلاحات فقهی.

21)مَثَلهای مشهور حضرات معصومین(علیهم السلام).

22)یکصد و چهل حدیث.

23)گنجینه های نیکی.

24)زینتها وآفتها.

25)بهشت برین.

26)علی همای رحمت.

27)عقاید اساسی اسلام.

28)دُرّ ثمین.

29)خصائص المعصومین.

30)سخنان حضرت مهدی(عج)

31)مهدی منتظر از نظر اهل سنت.

32)مهدی موعود در حدیث غدیر.

33)ارکان اربعۀ تشیع.

34)آب مایۀ حیات.

35)دفاع از حریم حق.

36)سه حدیث شریف.

37)صیغه های عقد ازدواج و طلاق.

38)تعقیبات و ادعیه.

39)در راه قرآن.

40)نماز شب و نماز جعفر طیار.

41)اعمال ماههای رجب،شعبان،رمضان.

42)مقالات سودمند.

43)سه مسئلۀ مهم در اسلام(احترام خون بشر،حبس دراسلام،نماز جمعه).

44)تصحیح کتاب الأنوار النعمانیه.

45)ترجمۀ دو جلد از مناقب ابن شهر آشوب(خطی).

46)شناخت اوقات شرعی نماز و روزه به افق تبریز.

(کسانی که مایل به تهیۀ کتب استاد می باشند به کتابفروشی دریا ـ واقع در جنب مصلی امام خمینی تبریز،تلفن:   5531363ـ 0411 ـ  یا به مسجد مقصودیه مراجعه کنند.)

سرانجام ایشان چهاردهم آذرماه سال هشتادوهشت دارفانی راوداع گفتند.

1
1