- ارسال کننده: رضا ...رجبی تاریخ: ۹۲/۱۲/۱۹
درد چیست؟؟؟
دردآنست که درشهری زندگی کنی که یکی از بزرگترین شهرهای استانت باشد ولی یک بیمارستان مجهز نداشته باشد.
درد آنست که شهرت دروازه استانی بزرگ وبنام باشد ولی غصه ات بگیرد وقتی آشنایی از دهات شمال وشهرهای دیگر مهمانت باشند.
دردآنست که شهرت بهترین ودیدنی ترین آثار تاریخی را داشته باشد ولی همشهریانت بسیاری از آنها را بدلیل عدم معرفی بهینه آنها وعدم وجود زیرساختهای اجرایی مسئولین شهرت ،نشناسند واصلا ندانند چنین اماکن وآثاری وجود دارد.
درد اینست که خیابانهای شهرت مملو از ماشینهای لوکس باشد ولی از فرهنگ لوکس ترافیک خالی.
درداینست که مجسمه های مشاهیر شهرت آماج تیرهای کینه توزیهای برخی واقع شوند ودردناکتر اینکه مسئولی برای ترمیم واحیای آن اقدام نکند.
درد اینست که باوجود بهترین وگواراترین آبها دراطراف شهرت ،هنوز بعد از سالها مجبور به خورد آبی باشی که حتی برای پرورش ماهی نیز تایید نمی شود.
درد اینست که به خاطر وجود اختلافات وغرض ورزیها کسی رغبت سرمایه گزاری درشهرت را نداشته باشد.
درد اینست که بدلیل عدم وجود کارآفرینیهای اصولی ،سر هر کوچه ای از شهرت قلیانسرایی مملو از جوانان بیکار خسته از بیکاری باشد.
درد آنست که شهرت درزمینه ورزش سرآمد شهرهای استان باشد وعنوان طلایی داشته باشد ولی برای راه اندازی یک هیئت ورزشی با هفت خوان رستم مواجه شوی.
واما بدتر از تمام اینها ،درداینست که چاره ای برای دردهایت نیابی ......................
