- ارسال کننده: حسین قره داغی آچاچیلوئی تاریخ: ۹۲/۱۱/۰۶

سلام جیران من

با تو خاطرات زیادی دارم.آن زمان که این نام زیبا را دوستان آذربایجانی در آستارا انتخاب کردند.سالها می گذرد.دوستان زیادی از کشورهای مختلف تورا زیارت کرده اند.ولفگان سایکل توریست آلمانی تا تورا دید.با تعجب گفت.حسین با این سفر می کنی.این دوست خوبی برایت نخواهد بود.اما من تورا دوست داشتم.بودن تو در کنارم حس عجیبی به من هدیه می داد.این حس عجیب بود.که با تو توانستم کارهای بزرگی انجام بدهم.تا این دوستی ما در یادها باقی بماند.

در آخرین سفرم بود.که روزگار مهر جدایی را بر دوستی ما زد.تا بدترین خاطرات را باهم رقم بزنیم.هنوز ماههاست که از تو خبر ندارم.آن زمان که  بدترین شکنجه هارا در زندان مخوف و انفرادی کشور امارات متحده عربی را به جرم واهی جاسوسی تحمل می کردم.هیچوقت یاد تورا فراموش نمی کردم.در بازجویی ها که دوبار در کنارم قرار گرفتی با دیدنت نیروی تازه گرفتم.تا از حقانیت فکر و ایده یک جهان سومی دفاع کنم و خودرا مبرا از وصله ناجور بدانم.تا این پافشاری با تحمل مرارتها و رنج های فراوان منجر به آزادی ام شد.

نمی دانم.در کجا آرام گرفته ای .متهم به بی وفایی نمی کنم.اما نیک می دانم.که روزگار چنین دوستی مارا بر نتابید.تا بدست انسانهای جاهل و کوتاه بین جدایی ما تا این روز رقم بخورد.تا داستان زیبایی شبیه به لیلی و مجنون شکل بگیرد.هر چند طرف مقابل یک شی بی جان باشد.

دیگر از دستم من کاری ساخته نیست.باید این فراق را تحمل کنم.مگر اینکه اتفاق جدیدی بیفتد.دولتمردان ایران تلاش می کنند.تا این جدایی مارا به وصل برسانند.اما اماراتی ها فعلا تاب باور یک اراده انسانی از کشور ایران را ندارند.تا تورا همچنان در محبوس نگه دارند.تا تو لااقل در این راه از من سبقت بگیری.تا اولین دوچرخه ای باشی که بیشتر از سواره اش رکورد زندانی شدن را داشته باشی.تا نسلی به ریش کج اندیشان امارات روزی نیشخند بزند.و با خود بگوید.مگر عصر جاهلیت قبل از پیامبر در شبه جزیزه عربستان ریشه کن نشده است.

 

1
1