- ارسال کننده: فرامرز ثانی تاریخ: ۹۲/۱۰/۱۵

شهادت طلوعی است که غروب ندارد گرچه اهل ظاهرآن را غروبی غم انگیزخوانند

 شهادت طلوعی است که غروب ندارد گرچه اهل ظاهرآن را غروبی غم انگیز خوانندشهادت معرج عروج عاشقانی است که از قید جان گذشتند تابراق عشق آنان را به وادی عدم کشاند واین عدم یعنی دست یافتن به تمام اسرار عالم        کلام شهدا دُر گوهرباری است که از عمق اقیانوس های دل آنان بیرون آمده است آری گوهرهایی از سنخ ملکوت     دل شهید وسیع وبی انتهااست زیزا هرگاه رود به اقیانوس متصل شود دیگر رود نیست اقیانوس است دل شهید است که به معدن عظمت الهی متصل است ومعدن عظمت هم که می دانی بی انتهاستدل شهید براقی است که تاعرش برین انسان را بالا می برد آری دل شهید است که محل عروج فرشتگان مقرب است          آری اینان را می بینی مست ومدهوش هستند گوئی شراب عشق او را نوشید ه اند آری شرابی که فقط آن شراب را در صحرای کربلا می توان یافت ..شراب عشق

 

1
1