- ارسال کننده: نور زهرا س . . . تاریخ: ۹۲/۰۹/۱۹

آب نمود ولایت

 

أَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ، بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ، الحَمدُ لِلّهِ رَبِِّ العالَمینَ، وَ تَوَکَّلتُ عَلَی الله وَ اعتَصَمتُ بِحَبلِ الله 

چکیده:« در نظام الهی آب نمود ولایت است. در نظام الهی مقولات و نعمات زیادی وجود دارد. خداوند برای معرفت هر چه بیشتر انسانها در عمق ، نمودها یا مثال های جامعی از آنها قرار داده است تا معرفتی از جنس آخرالزمان پیدا کنند.»

خداوند در سوره ملک آیه 30 می فرماید:«قُل أَ رَأَیتُم إِن أَصبَحَ ماؤُکُم غَورًا فَمَن یَأتیکُم بِماءٍ مَعینٍ» بگو به من خبر دهید اگر آب شما [به زمین] فرو رود ، چه کسی آب روان برایتان خواهد آورد؟! در این آیه منظور از «ماء» چیست؟ اگر «آب» نمود است، نمود چیست؟ در احادیث اهل بیت(ع) داریم:«الإِمَامُ المَاءُ العَذبُ عَلَی الظَّمَإِ»؛ امام(ع) به منزله آب گوارا برای تشنگان است.[1] در احادیث ذیل آیه 30 سوره ملک نیز از امام موسی کاظم(ع)در مورد تأویل این آیه اینگونه روایت شده است:«چه خواهید کرد اگر امامتان از دست داده و او را نبینید.» در روایت دیگری از امام باقر (ع) نقل شده که فرمودند: «این آیه در مورد امام نازل شده است سپس فرمود: اگر امامتان از شما غایب گردد.»[2]

در سوره هود(ع) آیه 7 داریم:«وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ فی سِتَّةِ أَیّامٍ وَ کانَ عَرشُهُ عَلَی الماءِ لِیَبلُوَکُم أَیُّکُم أَحسَنُ عَمَلاً»؛ واو کسی است که آسمانها و زمین را در شش دوران عظیم آفرید و عرش او بر آب بود تا شما را بیازماید که کدامیک نیکوکارترید. در این آیه منظور از «ماء» چیست؟ اگر در این آیه هم آب یک نمود است، نمود چه چیزی می باشد؟ با توجه به احادیث ذیل آیه 30 سوره ملک متوجه شدیم آب نمود امام است ولی آیا ما درست متوجه شدیم؟ و آیا این نتیجه در بقیه آیات قرآن صدق می کند؟ اینکه عرش خدا بر آب بود یعنی چه؟ اصلاًچرا عرش خدا بر آب بوده است؟ و چرا آب باید یک نمود باشد؟ اگر ما در آیه قبل صحیح راهنمایی شده باشیم باید بگوئیم که «الماء» در این آیه هم مربوط به بحث امامت یا حداقل مقولاتی همچون ولایت اهل بیت(ع) که از زیر مجموعه های امامت است می شود. اگر در این آیه خداوند می فرماید عرش الهی بر آب قرار دارد یکی از نتایجی که می توان گرفت این است که آب جنسیتی عرشی دارد که در آن فضا هم نمود دارد.

در سوره فرقان آیه 54 داریم:«وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ مِنَ الماءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَ صِهرًا وَ کانَ رَبُّکَ قَدیرًا»؛و اوست کسی که از آب بشری آفرید و او را [ دارای خویشاوندی] نسبی و دامادی قرار داد، و پروردگار تو همواره تواناست. در این آیه آب به چه معناست؟ اگر بگوئیم منظور از آب در این آیه نطفه و ... است خب این یک وجه از  این آیه است ولی چرا می فرماید ما بشری را از آب خلق کردیم؟ ونمی فرماید ما انسان را از آب خلق کردیم. در قرآن کریم ما عنوان خلقت انسان از آب نداریم ولی به خلقت بشر از آب در این آیه اشاره شده است. پس اگر آب نمود باشد و اگر این نمود مربوط به مقوله امامت و زیر مجموعه های آن می شود، پس باید به معنادار بودن هرچه بیشتر واژه «بشر» به جای «انسان» دراین آیه نیز دقت کرد.

در سوره انبیاء آیه 30 داریم:«وَ جَعَلنا مِنَ الماءِ کُلَّ شَی‏ءٍ حَیٍّ» و هر چیز زنده ای را از آب پدید آوردیم. آب نمود چه چیزی است، خصوصیات و ویژگی های چه مقوله ای را در بر دارد که به وسیله آن چیز، همه اشیاء در کل عالم زنده هستند و زنده می مانند؟!

اگر آب نمود امامت و مقولات زیرمجموعه امامت اهل بیت(ع) است، پس تک تک ویژگی هایی که خداوند در این ماده قرار داده است مهم و قابل توجه است زیرا بیانگر ویژگی های یک مقوله مهم در نظام خداوندی است. مسلماً هر ویژگی که در آب است راهنمایی کننده ای به سمت اصل ماجراست. بیان کننده خصوصیات و ویژگی های آن اصل است. آب چه ویژگی هایی دارد؟ آب طاهر است. آب پاک و پاک کننده است. در تمام ادیان الهی به طاهر بودن آب اعتقادات بخصوصی وجود دارد. آب هیچ مزه ای از خود ندارد. آب هیچ بویی ندارد مگر اینکه بویی عارضش شود. آب هیچ رنگی از خود ندارد مگرآن رنگی که به آن داده شود. آب هیچ شکلی ندارد مگر اینکه درون ظرفی شکل دار ریخته شود. آب نقش حیاتی و اساسی در کل عالم برای زنده بودن گیاهان ، حیواناتو انسانها دارد. 70 درصد کره زمین و عمده وجود نباتات، حیوانات و انسانها از آب تشکیل شده است. این آب نمود چه مقوله عظیمی در نظام خداوندی است که در عمق بدین صورت جلوه گر شده است؟

در نظام الهی آب نمود ولایت می باشد. در نظام الهی مقولات و نعمات زیادی وجود دارد که خداوند برای معرفت هر چه بیشتر انسانها در عمق ، نمودها یا مثال های جامعی از آنها قرار داده است تا معرفتی از جنس آخرالزمان پیدا کنند. از جمله این مثال ها آب است. آب جنسیتی از جنس عالم عرش دارد همان طور که اصل ولایت از عرش است. آب پاک کننده بسیار قوی است، ولایت هم چیزهایی را که به ابعاد وجود انسان عارض شده است را پاک می کند.[3] اینکه اهل بیت(ع) می فرمایند:«وضو نور است»این نور ، همان نور عرشی است که موجب طهارت وجود انسان می شود. اصلی ترین چیزی که در وضو و غسل وجود دارد آب است. وضو و غسل رفتارهایی فرا ملکوتی هستند. وقتی ما وضو می گیریم و غسل می کنیم که در عمق چیزهایی عارضمان شده است و برای طاهر شدن وضو یا غسل انجام می دهیم. حداقل تاثیر آن در ابعاد دخانی انسان است.

خداوند در قرآن در مورد آوردن آب به زمین از واژه «انزلنا» یا «انزل» استفاده می کند.[4]و همین واژه را نیز برای آوردن قرآن به زمین استفاده می کند.[5] ما ایمان داریم که در قرآن همه واژه ها دقیق و در جایگاه های مربوط به خود استفاده شده است.خب سئوال اینجاست چرا خداوند در قرآن چنین رفتاری دارد و درباره آب که به صورت باران و برف می بارد از واژه «انزال» استفاده می کند؟در قرآن وقتی گفته می شود امری نازل شد یا شیئی نازل شد منظور این است که وجوهی از آن شیء یا از آن امر با توجه به محدودیتهای عوالم پایین تر، پایین می آید. پس می توان نتیجه گرفت وقتی که واژه «انزال» در مورد آب به کار می رود منظور این است که وجوهی از ولایت اهل بیت(ع) با توجه به شرایط و محدودیت های زمین به عمق آمده است،وجهی از وجوه ولایت امیرالمومنین(ع) به اوج شهود می رسد. حال ببینیم این شعبه از ولایت در عمق چه می کند!

آب در گیاهان و جانوران مسبب شکوفا شدن و به ثمره نشستن خصوصیات درونی آنها می شود.[6]وقتی آب به درون یک گیاه وارد می شود خصوصیات بالقوه آن گیاه را به شهود می کشاند. آب ولایت بالفعل شده است. در  سوره رعد آیه 4 می خوانیم: «وَ فِی الأَرضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَ جَنّاتٌ مِن أَعنابٍ وَ زَرعٌ وَ نَخیلٌ صِنوانٌ وَ غَیرُ صِنوانٍ یُسقی بِماءٍ واحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعضَها عَلی بَعضٍ فِی الأُکُلِ إِنَّ فی ذلِکَ َلآیاتٍ لِقَومٍ یَعقِلُونَ».و در زمین قطعاتی است کنار هم، و باغهایی از انگور و کشتزارها و درختان خرما ، چه از یک ریشه و چه از غیر یک ریشه ، که با یک آب سیراب می گردند و [ با این همه] برخی از آنها را در میوه [از حیث مزه و نوع و کیفیت] بر برخی دیگر برتری می دهیم. بی گمان در این [امر نیز] برای مردمی که تعقل می کنند دلایل [روشنی] است.

بخش قابل توجه این آیه آنجاست که گیاهانی در زمین های مشابه در کنار هم هستند و فقط از یک آب سیراب می شوند ولی میوه های آنها بر یکدیگر برتری دارند و هر درخت میوه خاصی دارد. چگونه است که آب و نوع زمین آنها مشترک است ولی ثمره هایشان متفاوت می باشد! این ماجرا به دلیل وجود آب است. این آب است که به هر درختی وارد می شود و آنچنان عمل می کند که هر میوه مزه خاص، بوی خاص، رنگ خاص و شکل خاصی پیدا می کند. آبی که هیچ مزه، بو، رنگ و شکل خاصی نداشت باعث ایجاد ثمراتی بزرگ می شود. این همان فعل ولایت است: «هُوَ خَیرٌ ثَوابًا وَ خَیرٌ عُقبًا».[7]وقتی به یک میوه نگاه می کنیم ثمره یک گیاهی است. در شکل خاص آن میوه، در رنگ، بو و مزه خاص آن میوه باید ولایت اهل بیت(ع) را ببینیم و نتیجه بگیریم و بگوییم خدایا! اگر در هر میوه شکل، رنگ، بو و مزه خاصی را قرار دادی از این کار منظور داشته ای. بی جهت و بی حکمت این همه تنوع در شکل، رنگ، بو و مزه میوه ها نگذاشته ای! خدایا! آیا این ماجرا را تذکری برای ما قرار داده ای که به ولایت توجه بیشتری داشته باشیم؟ آیامی خواسته ای ما با بهره گیری از این نعمات بتوانیم برای مولایمان خاصیت بیشتری داشته باشیم؟اگر جز این است پس چرا این همه نشانه های مختلف در برابر ما قرار داده شده است؟

اینکه خداوند در قرآن می فرماید: «بشری را از آب» خلق کردیم ولی انسان از آب خلق نشده است چه طور می شود؟ می دانیم که تفاوتی در مراحل خلقت «بشر» و «انسان» نمی باشد. تنها مقوله ای که باعث تفاوت این دو موجود می شود رفتار آنها در قبال ولایت اهل بیت(ع) است. کسانی که در قبال ولایت رفتارهای مناسب نشان دادند خداوند به آنها واژه «بشر» را لقب می دهد و می فرماید ما بشر را از آب خلق کردیم. می فرماید بوسیله ولایت، بوسیله آب قابلیتهایی را که –در قالب پنج نوع خاک - به او داده بودیم به ثمره رسانیدیم.

و اینکه عرش بر آب بود یعنی چه؟ کعبه بر روی زمین مثالی از عرش الهی است. در روایات داریم که در روز دحو الارض زمین از زیر خانه کعبه گسترش پیدا کرد. تمام قاره هایی که امروزه جدا از یکدیگر هستند زمانی به هم پیوسته بودند. اگر به زمین در آن زمان نگاه می کردیم یک قطعه خشکی بر روی آبهای بسیار دیده می شد. این شرایط تصویر کوچک شده «عرش بر روی آب» است که خداوند در قرآن می فرماید: «وَ کانَ عَرشُهُ عَلَی الماءِ». در ادامه آیه نیز می فرماید: «لِیَبلُوَکُم أَیُّکُم أَحسَنُ عَمَلاً» از شما در قبال ولایت امتحان هایی گرفته می شود تا معلوم شود چه کسی بهترین رفتارها را دارد!

با این منظر اگر به آب نگاه کنیم نعمات خداوندی برایمان بسیار جلب توجه می کند و دیگر نمی توانیم بی توجه به نعماتی که خداوند در برابرمان قرار داده است باشیم. مدام باید از خود بپرسیم که چرا این همه نعمت بدون آنکه مستحق آنها باشیم به ما عطا شده است؟ چرا ما در معرض آنها قرار گرفته ایم و از ما چه انتظاری دارند؟

 

«اللّهُمَّ صَلِّ علی مُحمَّدٍ وَ آل مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم»

 

[1]عَبد العَزِیزِ بنِ مُسلِمٍ قَالََ قَالَ‏الرِّضَا ع:یَا عَبدَ العَزِیز...إِنَّ الإِمَامَةَ هِیَ مَنزِلَةُ الأَنبِیَاءِ وَإِرثُ الأَوصِیَاءِ إِنَّ الإِمَامَةَ خِلَافَةُ اللَّهِ وَ خِلَافَةُ الرَّسُولِ ص وَ مَقَامُ أَمِیرِ المُؤمِنِینَ ع وَ مِیرَاثُالحَسَنِ وَ الحُسَینِ ع إِنَّ الإِمَامَةَ زِمَامُ الدِّینِ وَ نِظَامُ المُسلِمِینَ وَ صَلَاحُ الدُّنیَا وَ عِزُّ المُؤمِنِینَ إِنَّ الإِمَامَةَ أُسُّ الإِسلَامِ النَّامِی وَ فَرعُهُ السَّامِی بِالإِمَامِ تَمَامُ الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصِّیَامِ وَ الحَجِّ وَ الجِهَادِ وَ تَوفِیرُ الفَی‏ءِ وَ الصَّدَقَاتِ وَ إِمضَاءُ الحُدُودِ وَ الأَحکَامِ وَ مَنعُ الثُّغُورِ وَ الأَطرَافِ الإِمَامُ یُحِلُّ حَلَالَ اللَّهِ وَ یُحَرِّمُ حَرَامَ اللَّهِ وَ یُقِیمُ حُدُودَ اللَّهِ وَ یَذُبُّ عَن دِینِ اللَّهِ وَ یَدعُو إِلَی سَبِیلِ رَبِّهِ بِالحِکمَةِ وَ المَوعِظَةِ الحَسَنَةِ وَ الحُجَّةِ البَالِغَةِ الإِمَامُ کَالشَّمسِ الطَّالِعَةِ المُجَلِّلَةِبِنُورِهَا لِلعَالَمِ وَ هِیَ فِی الأُفُقِ بِحَیثُ لَا تَنَالُهَا الأَیدِی وَ الأَبصَارُ الإِمَامُ البَدرُ المُنِیرُ وَ السِّرَاجُ الزَّاهِرُ وَ النُّورُ السَّاطِعُ وَ النَّجمُ الهَادِی فِی غَیَاهِبِ الدُّجَی وَ أَجوَازِ البُلدَانِ وَ القِفَارِ وَ لُجَجِ البِحَارِ الإِمَامُ المَاءُ العَذبُ عَلَی الظَّمَإِ وَ الدَّالُّ عَلَی الهُدَی وَ المُنجِی مِنَ الرَّدَی الإِمَامُ النَّارُ عَلَی الیَفَاعِ الحَارُّ لِمَنِ اصطَلَی بِهِ وَ الدَّلِیلُ فِی المَهَالِکِ مَن فَارَقَهُ فَهَالِکٌ الإِمَامُ السَّحَابُ المَاطِرُ وَ الغَیثُ الهَاطِلُ وَ الشَّمسُ المُضِیئَةُ وَ السَّمَاءُ الظَّلِیلَةُ وَ الأَرضُ البَسِیطَةُ وَ العَینُ الغَزِیرَةُ وَ الغَدِیرُ وَ الرَّوضَةُ الإِمَامُ الأَنِیسُ الرَّفِیقُ وَ الوَالِدُ الشَّفِیقُ وَ الأَخُ الشَّقِیقُ وَ الأُمُّ البَرَّةُ بِالوَلَدِ الصَّغِیرِ وَ مَفزَعُ العِبَادِ فِی الدَّاهِیَةِ النَّآدِ الإِمَامُ أَمِینُ اللَّهِ فِی خَلقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَی عِبَادِهِ وَ خَلِیفَتُهُ فِی بِلَادِهِ وَ الدَّاعِی إِلَی اللَّهِ وَ الذَّابُّ عَن حُرَمِ اللَّهِ الإِمَامُ المُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ المُبَرَّأُ عَنِ العُیُوبِ المَخصُوصُ بِالعِلمِ المَوسُومُ بِالحِلمِ نِظَام‏الدِّینِ وَ عِزُّ المُسلِمِینَ وَ غَیظُ المُنَافِقِینَ وَ بَوَارُ الکَافِرِین الإِمَامُ وَاحِدُ دَهرِهِ لَا یُدَانِیهِ أَحَدٌ وَ لَا یُعَادِلُهُ عَالِمٌ وَ لَا یُوجَدُ مِنهُ بَدَلٌ وَ لَا لَهُ مِثلٌ وَ لَا نَظِیرٌ مَخصُوصٌ بِالفَضلِ کُلِّهِ مِن غَیرِ طَلَبٍ مِنهُ لَهُ وَ لَا اکتِسَابٍ بَلِ اختِصَاصٌ مِنَ المُفضِلِ الوَهَّابِ فَمَن ذَا الَّذِی یَبلُغُ مَعرِفَةَ الإِمَامِ أَو یُمکِنُهُ اختِیَارُهُ هَیهَاتَ هَیهَاتَ ضَلَّتِ العُقُولُ وَ تَاهَتِ الحُلُومُ وَ حَارَتِ الأَلبَابُ وَ خَسَأَتِ العُیُونُ وَ تَصَاغَرَتِ العُظَمَاءُ وَ تَحَیَّرَتِ الحُکَمَاءُ وَ تَقَاصَرَتِ الحُلَمَاءُ وَ حَصِرَتِ الخُطَبَاءُ وَ جَهِلَتِ الأَلِبَّاءُ وَ کَلَّتِ الشُّعَرَاءُ وَ عَجَزَتِ الأُدَبَاءُ وَ عَیِیَتِ البُلَغَاءُ عَن وَصفِ شَأنٍ مِن شَأنِهِ أَو فَضِیلَةٍ مِن فَضَائِلِهِ وَ أَقَرَّت بِالعَجزِ وَ التَّقصِیرِ وَ کَیفَ یُوصَفُ بِکُلِّهِ أَو یُنعَتُ بِکُنهِهِ أَو یُفهَمُ شَی‏ءٌ مِن أَمرِهِ أَو یُوجَدُ مَن یَقُومُ مَقَامَهُ وَ یُغنِی غِنَاهُ لَا کَیفَ وَ أَنَّی وَ هُوَ بِحَیثُ النَّجمِ مِن یَدِ المُتَنَاوِلِینَ وَ وَصفِ الوَاصِفِینَ فَأَینَ الِاختِیَارُ مِن هَذَا وَ أَینَ العُقُولُ عَن هَذَا وَ أَینَ یُوجَدُ مِثلُ هَذَا أَ تَظُنُّونَ أَنَّ ذَلِکَ یُوجَدُ فِی غَیرِ آلِ الرَّسُولِ مُحَمَّدٍ ص کَذَبَتهُم وَ اللَّهِ أَنفُسُهُم وَ مَنَّتهُمُ الأَبَاطِیلَ فَارتَقَوا مُرتَقاً صَعباً دَحضاً تَزِلُّ عَنهُ إِلَی الحَضِیضِ أَقدَامُهُم رَامُوا إِقَامَةَ الإِمَامِ بِعُقُولٍ حَائِرَةٍ بَائِرَةٍ نَاقِصَةٍ وَ آرَاءٍ مُضِلَّةٍ فَلَم یَزدَادُوا مِنهُ إِلَّا بُعداً قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّی یُؤفَکُونَ وَ لَقَد رَامُوا صَعباً وَ قَالُوا إِفکاً وَ ضَلُّوا ضَلَالًا بَعِیداً وَ وَقَعُوا فِی الحَیرَةِ إِذ تَرَکُوا الإِمَامَ عَن بَصِیرَةٍ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیطَانُ أَعمَالَهُم فَصَدَّهُم عَنِ السَّبِیلِ وَ کَانُوا مُستَبصِرِینَ رَغِبُوا عَنِ اختِیَارِ اللَّهِ وَ اختِیَارِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَهلِ بَیتِهِ إِلَی اختِیَارِهِم؛

امام رضا ع به عبدالعزیز بن مسلم فرمودند: ای عبدالعزیز! ... همانا امامت مقام انبیاء و ارث اوصیاء است، امامت خلافت از جانب خدا و رسول خدا ص و مقام امیرالمؤمنین ع و میراث حسن و حسین ع است. به راستی امامت زمام دین و نظام مسلمین و صلاح دنیا و عزت مومنین است. امامت بنیاد پاک اسلام و شاخه با برکت آن است، بوسیله امامت نماز و زکات و روزه و حج و جهاد درست می شود، و غنیمت صدقات بسیار می گردد، حدود و احکام اجرا می شود، مرزها و نواحی کشور مصون می شوند، امام حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام می کند و حدود خدا را اقامه می کند و از دین خدا دفاع می کند و با حکمت و پند نیک و دلیل روشن و رسا به راه خدا دعوت می نماید، امام مانند آفتاب در عالم طلوع می کند و بر افقی قرار می گیرد که دیده مردم بدانجا نرسد، امام ماه تابنده، چراغ فروزنده، نور برافروخته و ستاره راهنما در تاریکی شبها و بیابانهای تنها و گرداب دریاهاست، امام آب گوارایی است برای تشنگی و رهبر به حق و نجات بخش از نابودی است، امام مانند آتشی است بر بلندی، گرما است برای سرما زدگان و دلیلی است در تاریکیها در مواضع هلاکت ،هر کس از آن جدا شود، هلاک است. امام آب بارنده است و باران سیل آسا، آفتابی است درخشان و آسمانی است سایه افکن و زمینی است بسیار گسترده و چشمه ای است بسیار جوشنده، و برکه و باغ است. امام همنشینی است رفیق و پدری است بسیار مهربان و برادری است بسیار دلسوز و مادری است بسیار مهربان ونیکی کننده، به کودکش و پناه بندگان است در موقع ترس و پیشامدهای ناگوار. امام امانتدار خداست در میان خلقش و حجت او در میان بندگانش و خلیفه اش در سرزمین هایش و دعوت کننده به سوی خدا ودفاع کننده از حقوق خدا است. امام کسی است که پاک شده از گناهان و برکنار شده از عیب ها، مخصوص به علم است و موسوم به حلم و بردباری است، نظام دین و عزت مسلمین و خشم منافقین و نابودی کفار است، امام یگانه روزگار خویش است، کسی با او برابر نیست و عالمی با او همتا نیست جایگزینی ندارد و مانند و نظیری ندارد. تمام فضیلت مخصوص اوست، بی آنکه خود او در طلبش رفته و بدست آورده باشد، بلکه امتیازی است که از جانب خداوند فضل دهنده و بسیار بخشنده، به او داده شده است. کیست به معرفت امام برسد یا که بتواند او را انتخاب کند، هیهات، هیهات، عقلها گمراه و خاطرها سرگردان و الباب (خردها) حیران و چشمها تاریک، بزرگان کوچک و حکیمان در حیرت و بردباران کوته نظر و خطیبان گنگ (لال)و صاحبان خرد نادان و شعرا لال و ادیبان درمانده و سخندانان عاجز شده اند از وصف شانی از شئونش یا فضیلتی از فضائلش و به عجز و ناتوانی و اقرار کردند و چگونه می توان همه آن را و کُنه آن را توصیف کرد و یا چیزی از امرش را فهمید؟ یا چطور کسی به جای اومی ایستد و حاجت مربوط به او را بر می آورد؟ نه، چطور؟ از کجا؟ او در جایگاه خود ستاره ای است که می درخشد و از دسترس دست درازان و ستایش ستایشگران بدور است. انتخاب بشر کجا می تواند به این پایه رسد، عقل کجا و مقام امام کجا؟ کجا چنین شخصی یافت شود؟ آیا گمان می برند که در غیر خاندان رسول (ص) امامی یافت می شود؟ خودشان تکذیب خود می کنند، بیهوده خیال می کنند و به گردنه بلند لغزنده ای گام می نهند که آنها را به سقوط می کشاند و می خواهند به عقل ناقص خود امامی بسازند و به رای گمراه کننده خود پیشوایی درست کنند، جز دوری از حق بهره نبرند، خدا آنها را بکشد، تا کی دروغ می گویند، به لب پرتگاه آمده اند و دروغ می بافند و سخت به گمراهی افتاده اند و به سرگردانی گرفتار شده اند، دانسته و فهمیده امام خود را گذاشتند و پرچم باطل افراشتند، "شیطان کارشان را در برابرشان زینت داد و آنها را از راه گمراه کرد با آنکه حقیقت جلو چشم آنها بود"، از انتخاب خدای جلّ جلاله و رسول خدا (ص) روی برتافتند و به انتخاب باطل خویش گرائیدند./ کافی ج1 ص197 / امالی‏صدوق ص674 / کمال‏الدین ج2 ص675 / معانی‏الأخبار ص96 / تحف‏العقول ص436 / عیون‏أخبارالرضا(ع) ج1 ص216 / غیبة نعمانی ص216 / مناقب ج1 ص246 / بحارالأنوار ج25 ص120 [إکمال الدین]،[معانی الأخبار]،[أمالی للصدوق]،[عیون أخبار الرضا علیه السلام].

[2]وباسناده إلی ابی بصیر عن ابی جعفر علیه السلام فی قول الله عزوجل : " قل ارایتم ان اصبح ماؤکم غورا فمن یأتیکم بماء معین " فقال : هذه نزلت فی الامام القائم یقول : ان اصبح امامکم غائبا عنکم لاتدرون این هو ؟ فمن یأتیکم بامام ظاهر یأتیکم باخبار السماوات والارض وحلال الله وحرامه ، ثم قال علیه السلام : والله ما جاء تاویل هذه الایة ولابد ان یجیئ تأویلها . (احادیث ذیل : الملک 30 احادیث اختصاصی نورالثقلین)

[3]اللّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ ...(257 بقره)

[4]حج/63: «الم تر ان الله انزل من السماء ماء»  -  فرقان/45: «انزلنا من السماء ماء طهورا» و ... .

[5]قدر/1: «انا انزلناه فی لیله القدر» -  الزمر/2: « انا أَنزَلنا إِلَیکَ الکِتابَ بِالحَقِّ فَاعبُدِ اللّهَ مُخلِصًا لَهُ الدِّینَ»و ... .

[6]طه53 ص315 ـ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الأَرضَ مَهدًا وَ سَلَکَ لَکُم فیها سُبُلاً وَ أَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخرَجنا بِهِ أَزواجًا مِن نَباتٍ شَتّیهمان کسی که زمین را برایتان گهواره‏ای ساخت‏، و برای شما در آن‏، راهها ترسیم کرد و از آسمان آبی فرود آورد، پس به وسیله آن رستنیهای گوناگون‏، جفت جفت بیرون آوردیم‏.

[7]کهف/44: «هنالک الولایه لله الحق هو خیر ثوابا و خیر عقبا»

1
1