مرحوم اسکندر اصلانی شهردار و رییس شورای اسلامی یزد

اسکندر اصلانی یک مرد آذری یزدی ماندگار

سردبیر"چهار سال  از رفتن خادم واقعی و بی ادعای  مردم یزد که در عین غریب بودنش برای ما یزدیها عزیز بود و گرانقدرگذشت.

اسکندر اصلانی که بود؟

سال 1325 فرزندی در شهر میانه آذربایجان شرقی چشم به جهان گشود که خانواده نام وی را اسکندر گذاشتند .

اسکندر در دامن خانواده ای مذهبی رشد یافت و دیپلمش را گرفت و دررشته روانشناسی ادامه تحصیل داد و نوبت به خدمت سربازی او رسید  از 27 سالگی، دوره سربازی و خدمتش را در یزد آغاز کرد. در دوره سربازی، سپاهی بهداشت بود. و طی دوران سپاهی گری تمام دهات یزد را کوچه به کوچه و کوه به کوه گشت. اکثر کارگاههای قالی بافی بهداشتی. درمانگاه. حمام و رختشویخانه های که دریزد موجود هست، در دوره ای ساخته شده که او در سپاه بهداشت بود.
او در طول دوران خدمت سربازی در جلسات مذهبی آذربایجانی های مقیم یزد شرکت می کردو بعضا با لباس نظامی نوحه خوان هیئت آذربایجانی ها هم بود .بعد از پایان دوره خدمت به  آذربایجان بازگشت و در دانشگاه تبریز بعنوان دبیر گروه علوم روانشناسی استخدام شد.

در همان زمان (سال 1350) انجمن شهر آنزمان یزد، یک نامه و تلگرافی برای او فرستاد، و متن تلگرافشان این بود، که جناب سروان اصلانی، ما شما را بعنوان معاون شهردار یزد انتخاب کردیم، و شما بسرعت تشریف بیاورید و در شهرداری یزد مشغول به کار شوید.
او در پاسخ ابتدائی هجرت به یزد را نپذیرفت و تلگرافات انجمن شهر یزد که ناشی از تاثیر مثبت حضور دوساله وی در شهر یزد بود  ادامه یافت.
انجمن شهر یزد در آخرین تلگراف خود اینچنین نوشت:  جناب سروان اصلانی، مردم حق شناس یزد، چشم براه آمدن شما هستند.

اصلانی خود در رابطه با تصمیم گیری اش می گوید :خب! آذری بودیم و جواب دادیم و فکر کردیم که پشت دروازه قرآن منتظر ما هستند! استادی داشتم بنام «دکتر خانلو» با او برای رفتن به یزد مشورت کردم، و او گفت: تو بدرد دانشگاه نمی خوری! تو باید بروی استانداری، فرمانداری، شهرداری! بیا برو و ما یکسال پست ترا حفظ می کنیم، و بعد آمدیم یزد

 مهندس موئد اعلائی شهردار آن زمان یزد بود، و محل ساختمان شهرداری هم آنزمان جلوی محل فعلی اورژانس کلانتری قرار داشت. خلاصه اصلانی به عنوان معاون شهردار یزد معرفی شد.
 و اطلانی از آن زمان رسما یزدی شد و خود دلیل ماندگاریش را اینگونه شرح می دهد : محبت یزدیها و ارادت من به مردم و تقدیر، باعث ماندگاری ما در یزد شد.

شادروان اسکندر اصلانی در مورد یزدی بودنش در گفتگو با محمر رضا شوق الشعراء اینگونه اظهار نظر کرده است : اولا که من یزدی هستم، غیر یزدی نیستم، در دعوا نرخ تعیین نکنید! من 34 سال است که در یزد هستم.
خصوصیت بارز یزدی ها را اصلانی اینگونه تشریح کرد : در هر ملتی! در هر کشوری! در هر شهر و استانی! یک خصوصیاتی خاص مردم آنجا می باشد، که به آن مشهور هستند و با آن خصوصیات شناخته می شوند. یک عده می گویند وجدان عمومی. یک عده می گویند فرهنگ عمومی. یک عده می گویند فرهنگ اصیل! و اما از شاخصه های مردم یزد، اعتقاد و زحمت کشی و حق شناسی آنهاست. مردم یزد را معتقد، تلاشگر و حق شناس می شناسم...


اصلانی در طول خدمتش در شهرداری یزد  از شهرداری خداحافظی هم کرد ، قبل از انقلاب.  اتحادیه شهرداریها  در وزارت کشور که درحال حاضر سازمان شهرداری جایگزین شده است،فعالیت داشت  . این اتحادیه در چهار منطقه کشور تشکیل شده بود،

اصلانی  آن زمان معاون شهرداری یزد بود ، در منطقه جنوب شرق ( شامل یزد و کرمان و سیستان و بندرعباس )انتخابات صورت گرفت، و او  به عنوان  قائم مقام اتحادیه شهرداریهای کشور انتخاب شد  و بعد از چندماه بعنوان شهردار یزد معرفی گردید  و تا سال 64 شهردار یزد بود.
 بعد از انقلاب،  شهید صدوقی او را به عنوان اولین شهردار پس از انقلاب یزد منصوب کرد و تا سال 64 بمدت هشت سال شهردار یزد بود و بعد از انحلال شوراها ، شهرداری با برنامه جدید و قائم مقامی شورا ها توسط استاندار وقت اداره و شهردار منصوب می شد  و عملا شهرداران برکنار شدند .و او که معاون اتحادیه شهرداری های کشور بود به وزارت کشور رفته و به عنوان کارشناس هشت ماه در آنجا فعالیت نمود .

اصلانی در دور جدید حضورش در یزد  بعنوان مامور خدمت از وزارت کشور به عنوان  قائم مقام دانشگاه آزاد اسلامی یزد منصوب  شد .

اصلانی پس از چند سال دوری از شهرداری  در دور اول شورای اسلامی شهر یزد کاندید و با رای ملت فهیم یزد به شورا راه یافت و در دور دوم نیز به همان منوال مردم اعتمادشان را به او نشان داده و وی تا آخرین لحظه های زندگی با فکر مردم و برای مردم یزد زیست.


او قدیمی ترین رییس هیات شنای کشوربود ، مرحوم اصلانی که از سال 57 تا زمان وفات (28 سال) به عنوان رییس هیات شنای استان یزد مشغول به کار بود خدمات بسیاری را به جامعه شنا ارائه داد.

کارگران زحمتکش شهرداری یزد که در زمان مدیریت او بر شهرداری در شهرداری یزد شاغل بوده اند هرکدام قصه ها و خاطرات زیادی از عملکردش را برای نیروهای جدید شهرداری بازگو می کردند و همه از خوبی ها و بزرگواری این مرد بزرگ آذری یزدی ایران می گفتند .

اصلانی در طول سالها حضورش در شهرداری یک شهرداری چی منحصر به فردی بود که شاید سالها باید بگذرد تا اصلانی دیگری در شهر و شهرداری ظهور پیداکند.

مهندس شرافت شهردار دور اول شورای اسلامی شهر یزد در باره او در یزدفردا نوشت :
و خادمی دیگر در واکنش به رحلت اصلانی اینچنین گفت :حاجی اصلانی صاحبدلی بود که علیرغم حضور در مردم و تلاش یرای رفع مشکلاتشان ، ناشناخته بود .
ساده دلی مهاجر از خطه مؤمن پرور آذر بایجان که در دارالعباده یزد آرامش یافت و هرچه در توان داشت برای جبران مهمان نوازی یزدیها بکار بست
او ارزش کلمه را می دانست و حتی برای ناسزاگویانش نیز پدری مهربان بود.
شهرداران زیادی در یزد مسئولیت داشته اند ولی فقط اصلانی سنگ صبور پرسنل زحمتکش شهرداری بود
در دو دوره شورا مایه آرامش رابطه شهرداری و شورا بود و چون سختی کار شهرداری را می دانست در شورا مدافع شهردار بود و چون نیاز شهر، خواسته مردم و توان شهردار را نیز بخوبی می دانست در شهرداری مدافع شورا و مردم بود.
هر چه بود و می گفت همین بود و مؤ دبانه و مردانه هرچه را در رابطه خود با خدا می دید بر زبان میراند.میدانیم کسی جای خالی او را در مدیریت شهر و شورا پر نخواهد کرد.

سرهنگ پاسدار مختار الهامی اصل مسئول سیاسی سابق سپاه منطقه یزد که یکی از فردائیان همراه یزدفردا نیز می باشند در زمان وفات اصلانی درباره وی اینگونه نوشت :آه و افسوس که اصلانی رفت او مردی از دیار آذربایجان بود آذربایجان و یزد ارتباط دیرینه ای دارند و اوج آن را می توانیم در دوران انقلاب اسلامی شاهد باشیم وقتی مردم قهرمان آذربایجان در چهلم شهدای قم بپا خاستند و شعله انقلاب را شعله ور تر کردند فریاد دیگری در چهلم شهدای تبریز از قلب کویر و از یزد قهرمان بگوش رسید آذربایجان دو شهید محراب دارد ، شهید قاضی طباطبایی و شهید سید اسد الله مدنی و یزد شما که به شهید بزرگوار محراب آیت الله صدوقی افتخار می کند.
 او ادامه می دهد :شهید صدوقی کسی بود که اصلانی آذربایجانی را کشف کرد و دلدادگی آن دو به همدیگر باعث مشروعیت اصلانی د رشهرداری یزد دوران قبل از انقلاب گردید و ادامه خدمت در شهرداری بعد از انقلاب سند محکمی بر صداقت ، خدمتگزاری راستین ، تدین و تعهد اصلانی بود که با دستور صدوقی شهید صورت گرفت .

الهامی اصل  که بیش از بیست سال در یزد حضور داشته است  و از نزدیک با اصلانی آشنا بود و خاطرات زیادی از ایشان دارد در باره او می گوید : او خدومی متعهد، مدیری متدین، معلمی توانا، مفسری دانشمند، سخنرانی با ذوق ، روان شناسی متبحر و انسانی وارسته بود

وی در ادامه می افزاید :  مردم یزد اصلانی را چگونه و از کجا شناختند که مقدمش را 50 سال گرامی داشتند و او را به احترام پذیرفتند؟ او فردی مذهبی و دلداده امام حسین بود در سالهای قبل از انقلاب با مشاهده هیئت عزاداری آذری ها در مسجد برخوردار با لباس افسری بالای منبر رفته و نوحه خوانی می کند و این اولین آشنایی عمیق مردم یزد با افسری شجاع بودند که تحت عنوان سپاهی بهداشت برای مردم محروم کویر بهداشت مادی و معنوی را به ارمغان آ ورده بود

او در وصفی زیبا می گوید :ایمان مردم یزد با ایمان او، صداقتشان با صداقت او ،محبتشان با محبت او، صفا و صمیمیتشان با صفا و صمیمیت او در هم آمیخته بود و بدنسان اصلان آذربایجان اصلانی یزد شد یزدی زیست و بر یزد افتخار کرد و خدمتگزاری صادق و راستین به میزبانانش شد و اینچنین نام نیکش در آن دیار ماندگار خواهد بود .

استاد عاصی استاندارسابق  یزد در باره او به حق چنین گفت :مرحوم اصلانی، خدمتگزاری بی ادعا، استادی زبر دست، پدری مهربان و خادم شایسته حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و نیز اولین شهردار پس از پیروزی انقلاب اسلامی شهر یزد بود که بیش از سه دهه مردم شهر یزد از خدمات وی در رده های مختلف مدیریتی بهره مند بودند.

مرحوم اصلانی از معدود مسئولینی بود که از تکنولوژی استقبال می کرد و از اولین کسانی بود که یزدفردا را به رسمیت شناخته و ما را امین خود در انتشار پیامهایش می دانست وو آخرین مصاحبه مرحوم اصلانی چند روز قبل از رحلتش با یزدفردا بود :اصلانی در اولین کلام خود به خبر نگار ما گفت متاسفم که در این ایام یعنی ایام لیالی قدر باید در بیمارستان بستری باشم از فیض حضور در مراسم این روزها محروم هستم

و به آنان که نامشان با یاد اصلانی همراه است ، همسر گرامی اش، فرزندان دلبندش ، همه آذری های غیور مهمان یزد و همه یزدی هائی که میدانند یک عمر خدمت صادقانه را چگونه باید پاداش داد چهارمین سالروز نبودن اصلانی در بین یزدی ها  را گرامی می دارم و به او ادای احترام می کنیم .

آن مرد آمد .
آن مرد با محبت آمد .
آن مرد در سختی ها  آمد .
آن مرد با محبت و تحمل سختی ها رفت .
 نام نیک آن مرد دراین  دیار ماندگار خواهد بود فردوس برین جایگاهش باد .