- ارسال کننده: بین الحرمین تاریخ: ۹۲/۰۹/۱۲

یادی از دکتر افتخاری نماینده اسبق میانه و یک نمونه از سخنان ایشان درمجلس شورای ملی

  در جلسه علنی مجلس شورایملی هنگام طرح برنامه دولت بختیار دکتر جواد افتخاری گفت:  
نام روزنامه:مهر ایران
روزشمار:1357/10/25
تاریخ انتشار:1357/10/25
دادن وعده‌های دروغ و اعمال تبعیض از طرف دولتهای گذشته مملکت ما را به اینجا کشاند دولتی می‌تواند موفق باشد که پایگاهی بین جامعه روحانیت داشته باشد. اعتصابات را نمی‌شود با توصیه نامه پایان داد مجلس شورایملی، از دیروز کار بررسی بر راهه دولت دکتر شاپور بختیار را آغاز کرد. در ابتدای این جلسه که از ساعت 9 بامداد بریاست دکتر جواد سعید تشکیل شد. دکتر جواد افتخار نماینده میانه ضمن بیان مقدمه‌ای گفت: در این لحظات حساس حساس تاریخ کشور عزیزمان ایران، که جملگی بر نجات سریع میهن و جلوگیری از تجزیه آن و نیز به استقلال وطن و به اتخاذ و همبستگی ملی می‌اندیشیم من از پشت تریبون مجلس مقدمی شورای ملی اعلام میکنم ما بضرورت تاریخ، در این برهه از زمان با حقایق انکارناپذیری روبرو هستمی که آن حقایق را چنین خلاصه میکنم: دادن وعده‌های دروغ و اعمال تبعیض از طرف دولتهای گذشته مملکت ما را به اینجا کشاند 1- اصلات انقلاب ملت ایران علیه ظلم، فساد، استعمار، فشار و اختناق، خفقان و تبعیض، که از مجموع آنها بعنوان خطاها و اشتباهات گذشته اصطلاح شده، ثبت خصیصه استثنائی خود را در تاریخ متجلی ساخته است. 2- عظمت و ارج و منزلت و مقام والای روحانیت، و توجیه نفوذ و موقعیت رهبری و نقش عمیق جامعه روحانیت در پاسداری اسلام بخصوص مذهب شیعه اثنی عشری، در کشور عزیزمان ایران. بصورت قاطعی جلوه‌گر شده است. 3- بر حق بودن اعتصابات کارکنان سازمانهای سرویس دهنده و عرضه کننده خدمات عمومی مورد اذهان قرار گرفته است. 4- پیام انقلاب ملت ایران، برای تحصیل آزادیهای اساسی و حقوق بشر، و تحصیل آسایش و رفاه و سربلندی انسانی، و برقراری دموکراسی واقعی بر مبنای عدالت اجتماعی و اقتصادی، و سیاسی، و اداری و قضائی، و مالیاتی، بگوش جهانیان رسیده است. بر این مبنا چون هر انقلاب اصیلی معلول علل موجهی است لذا برای پاسخگویی حقیقی بخواسته‌های مفروع و قانونی ملتی که برای بدست آودرن آن خواسته‌های مشروع و قانونی، قربانی داده است بایستی علل موجه انقلاب را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. بنابراین وقتی: 1- اصالت انقلاب ملت ایران را علیه استعمار، ظلم و جور، فساد و تباهی، فشار و تبعیض اختناق و خفقان مورد دقت قرار میدهیم نتیجه میگیریم که بایستی سیاسیت استعمار زدائی بکار بسته شود و تدبیری برای رفع ظلم و ستم و جبران خسارات ناشیه از آن اتخاذ گردد و مبارزات واقعی باغارت بیت‌المال و فساد آغاز و در محاکمه و مجازات سریع فاسدین و تبهکاران از هر درجه و مقامی که باشند و استرداد اموال حاصل از فساد و تبهکاری بنفع خزانه ملت که آنرا به تاراج برده‌اند اقدام موثر بعمل آید و با هر نوع فشار و تبعیض و خفقان و اختناق که در کلیه شئون مملکتی ما، حتی در مجلس شورایملی وجود داشته است مبارزه شود و آزادیهای حقیقی و حقوق انسانی بملت ایران اعطاء گردد. گفتم حتی در مجلس شورایملی، زیرا بیاد میاورم وضعی را که خود شاهد عینی آن بودم، بدین توضیح که در دومین اجلاسیه همین دوره قانونگذاری، چون وزیر پست و تلگراف وتفن در دولت آقای هویدا در مورد تبدیل تلفن مغناطیسی میانه به تلفن خودکار، مقوالیا و عده‌های دروغین داده بود بدینجهت سئوالی از دولت نمودم که نه تنها معلوم شد پاسخی که وزیر پست و تلگراف و تلفن اسبق داده بود دروغ بوده است، زیرا تا این تاریخ موضوع سئوال مطروحه به نتیجه نرسیده است بلکهآن سئوال موجب شد تا تحت صور دیگری انتخابات هیئت رئیسه کمیسیون همکاری مجلسین در اجلاسیه‌های سوم و چهارم به شهادت صور تجلسات مذاکرات مجلس شورایملی و مستندات موجود رنگ انتصاب به خود بگیرد. بنابراین لازم میداند هشدار دهد که: اگر در مقام فلسفه بافی از انقلاب اصلی ملت ایران، توجیهی بگونه غیرحقیقی آن بشود جز تشدید ناباوری موجود نزد مردم نتیجه دیگری نخواهد داشت. معتقدم که رسالت نمایندگی ملت اقتضا میکند تا نمایندگان مردم در مسائل مملکتی دولت را رهنمون باشند، و بر این اعتقاد در دولتآقای مهندس شریف امامی نخست‌وزیر اسبق برای بررسی علل نارضائی مردم الگوئی ارائه کردم و آن این بود که اعتقاد داشتم نمایندگان مردم علاوه بر تحقیقات کلی در سطح کشور و درباره داشتم نمایندگان مردم علاوه بر تحقیقات کلی در سطح کشور، و دوباره علل نارضائی مردم هر یک نیازهای مقطقه‌ای حوزه انتخابیه خود را بررسی و علل نارضائی مردم را مشخصا بدولت لعلام نمایند، تا با وصول این نظرات و اقدام به جمع‌بندی علل نارضائی در سراسر کشور نسبت برفع آنها و تامین خواسته‌های مردم اقدام نمایند. جناب آقای دکتر بختیار درباره خطاها و اشتباهات دولتهای سابق، با تعبیری که در پایم مورخ یازدهم جنابعالی بود و آنچه در مقدمه برنامه خود با جمله (… خطر کنونی که موجودیت و وحدت کشور را تهدید میکنند، اگر بظاهر از درون و معلول فساد و عدم لیاقت دولتهای بیست و پنج ساله اخیر بوده…) تصریح فرموداید مبداء خطاها و اشتباهات ارتکابی دولتهای سابق را به 25 سال پیش عطف بماسبق کرده‌اید. در اینصورت با حفظ اهمیت چنین تفسیر و آثار عمیقی که در مهمترین پدیده‌های اجتماعی حادث از آن تاریخ به بعد، این چنین اظهار نظری بجای خواهد گذاشت حق بود مکتبی که به گفته خودتان، زندگی سیاسی خود را از سی سال پیش، در مهد آغاز کرده بوه‌اید، در اتخاذ خط‌مشی سیاسی، جنابعالی را نسبت بخود وفادار تشخیص میداد، چرا که در مصاحبه خود با رادیو فرانسه که در تاریخ 1357/10/20] از رسانه‌های گروهی منتشر شد بیان فرموده‌اید، (در مورد جبهه ملی معلوم نیست جای این تشکیلات سیاسی کجاست) و علاومه نموده‌اید: (این من بودم که سال پیش جبهه ملی را حیات تازه دادم) و بدین ترتیب با اذعان بموجودیت فعلی جبهه ملی، که حیات تازه آنرا مدیون خود میدانید، اکنون با اخراج جنابعالی از جبهه ملی، و حزب ایران، بر اساس تصمیمات متخذه از طرف ارگانهای سیاسی مذکور که بصورت اعلامیه در جراید منتشر شد روبرو هستیم، که نمی‌توان با تغییر جهت و بستر فکری ارگانهای سیاسی مذکور از چنان تصمیماتی، بعنوان انعطاف‌پذیری سیاسی را موقعی ممکن است بدین سان توجیه نمود که، با وفاداری با آرمانهای مکبت سیاسی خود، در مقام دست‌یابی به راه حلهای موجه صورت گیرد، والا بدور از سنگر سیاسی خود، اعم از اینکه موجب آن، اخراج رسید مبین تزلزل عقیدتی، در رهگذر بدست آوردن قدرت تلقی می‌شود، و با این توضیح، در واقع جنابعالی پایگاه خود را در مکتبی که خود را بزرگ شده در آن، یا حیات مجدد دهنده آن، و مستظهر به آرمان‌های آن، معرفی می‌فرمائید از دست داده‌اید و از طرفی نفوذ شخصی ممکنه در نقطه‌‌ای از سرزمین پهناور ایران را هم، بفرض آورد، و مساعی جمیلیه جامعه روحانتی، برای به جریان انداختن مجدد نفت، در لوله‌های نفتی، می‌رود تا این نظریه را مدلل سازد. 2- گفتم از جمله حقایقی که در انقلاب اصیل ملت ایران جلوه‌گر شده است عظمت و ارج و منزلت ومقام والای روحانیت، و توجیه نفوذ و موقعیت رهبری و نقش عمیق جامعه روحانیت، در پاسداری دین مبین اسلام در میهن عزیزمان می‌باشد. در کشور ما مذهب در میان نهادهای اجتماعی، جائی بس بلند و برجسته دارد، زیرا از لحظه تولد هر ایرانی مسلمان، احکام اسلامی بر سرنوشت اجتماعی او حاکم، و او از مزایای حقوق اسلامی برخودار است. نامگذاری او با تلقین نام جلاله‌الله، و پیغمبر ختمی مرتب حضرت محمدبن عبدالله صلی‌الله علیه و آله وسلم، و ائمه اطهار علیهم‌السلام، صورت می‌گیرد و با رسیدن به سن بلوغ، موقع انجام فرایض دینی او فرا میرسد، ازدواجش پس از اینجانب و قبول شرعی، طبق مقررات مذهبی برگزار، و در موقع مرگ، با گذاردن نماز میت، و تلقین مذهبی در کور، تشییع‌کنندگان جنازه، از او وداع می‌گویند. بنابراین دولتی در میان این ملت مسلمان و متدین میتواند تشکیل یافته و موفق باشد که پایگاهی بین جامعه روحانیت داشته باشد. مسلم است برای ارج نهادن بمقام معنوی این جامعه، توجه بخواسته‌های آنان ضرورت حتمی دارده، نه بوجود آوردن محیطی خفقان‌آور برای آنان، که جهت استحضار از نمونه فراهم آوردن چنین محیطی، به اعلامیه اخیر علماء اعلام شهرستان میانه، که فتوکپی آن تقدیم شد تکیه میکنم. ----------------------------------------- [1357/10/25]
1
1