- ارسال کننده: اسماعیل مختاری تاریخ: ۹۲/۰۸/۰۴

آداب و رسوم مراسم عروسی در میانه(قسمت دوم)

فراگشتی در آداب و رسوم مردم شهرستان میانه

برگزاری مراسم عروسی در میانه(قسمت دوم)

شمشُن (شب نشینی) در خانه داماد - حنایاخدی (حنابندان) در خانه عروس:
مراسم شب نشینی برای مردان و حنابندان برای زنان ترتیب داده می شد.
اگر عروسی در فصول گرم و معتدل انجام می شد مراسم شب نشینی را در فضای آزاد برگزار می کردند، بعد از رُفت و روب حیاط آن را با قالی و گلیم و پلاس مفروش می کردند. زنان و بچه ها روی پشت بام های اطراف به تماشا می نشستند. برای جشن شمشُن از نوازندگان محلی که عاشق نامیده می شدند دعوت می کردند. عاشق ها بعد از غروب آفتاب در مجلس حاضر می شدند و تمام شب را تا نزدیکی های صبح به آواز خواندن مشغول می شدند. عاشق ها نه تنها آوازهای محلی می خواندند بلکه به نقالی نیز می پرداختند که عموماً موضوع نقالی و قصه ها قهرمانان ملی و محلی بودند که یا در اصل افسانه بودند و یا در سیر و تحولات اجتماعی به اسطوره تبدیل شده بودند.
در منزل عروس نیز گروهی نوازنده مجلس زنانه را نشاط می بخشید که البته مانند عاشق ها کار حرفه ای نبود بلکه از زنان خود محل بودند که در خواندن و نواختن گارمان و دایره مهارتی داشتند.
جشن و سرور در هر خانه تا پاسی از شب ادامه داشت و نزدیک نیمه شب چند نفر از میهمانان زن همراه با عاشق ها و یکی دو نفر مرد که از خویشان درجه یک داماد و عروس بودند به خانه عروس می رفتند و در طبقی که همراه خود داشتند یک کاسه حنای خیس کرده و یک کیسه حنای خشک، یک عدد هندوانه، یک عدد سیب دونیم شده و چند شمع با خود می بردند. در خانه عروس شمع ها را روی هندوانه و سیب ها گذاشته و روشن می کردند. عروس در حالی که خود را با چادر کاملاً پوشانده بود در برابر شمع ها می ایستاد. خواهر داماد دست راست عروس را روی سرش می گذاشت و حنای داخل کاسه را بر کف دست عروس می مالید. در این حال پسر بچه ای از خانواده داماد مقداری از حنای کف دست عروس را می قاپید، این کار هفت مرتبه تکرار می شد و سپس خواهران عروس و داماد در برابر عروس به رقص می پرداختند. آنگاه خانواده عروس مقداری از حنای خشک را خیسانده و به همراه هندوانه و سیب و شمع و یک کله قند و یک پیراهن، یک زیر پیراهن، یک جفت جوراب، یک عدد دستمال و عرقچین(نوعی کلاه پارچه ای گلدوزی شده) را در طبقی قرار داده و با میهمانان خانواده عروس به خانه داماد برمی گشتند. داماد بر روی صندلی و در برابر طبق می نشست و لباس های اهدایی خانواده عروس را بر تن می کرد. سپس کت و شلوار مخصوص دامادی را که از قبل تهیه کرده بود می پوشید. پیراهن قبلی داماد را مادرش برتن می کرد و تا سه روز از تن بیرون نمی آورد.
بعد از آنکه داماد لباس های نو را می پوشید سرش را شانه میزدند. همه این اعمال با رقص و آواز توأم بود که عاشق ها به آن جهت می دادند. به این مراسم "بَزَک" کردن داماد می گفتند. دایره زن دسته عاشق ها دایره را بر بالای سر داماد قرار داده و ترانه هایی در مدح پدر و مادر و خواهر و ... داماد می خواندند. اطرافیان مبالغی بعنوان هدیه به درون دایره می انداختند. پس از اقوام داماد نوبت به اقوام عروس می رسید. آنان نیز مبالغی در دایره می انداختند. به این هدایا در لفظ محلی "شاباش" (شادباش) می گفتند این مبالغ به دسته عاشق ها تعلق می گرفت.
بعد، خواهر و برادر داماد در برابر داماد می رقصیدند و داماد به همراه "ساقدوش" و "سولدوش" وارد مجلس شب نشینی می شدند. در این هنگام همه به احترام داماد به پا خاسته و به افتخارش کف می زدند و عاشق ها آهنگ مبارک باد نواخته و داماد را در صدر مجلس بر روی صندلی می نشاندند. آنگاه هندوانه و سیب را که شمع های روشن بر روی آن نصب شده بود در برابر داماد قرار می دادند. سپس سینی های بزرگ که مملو از نان شیرینی، کشمش، نقل و آجیل و نقل های الوان بود با تعدادی بشقاب در برابر میهمانان قرار می دادند و بعد، پسر بچه خردسالی برکف دست داماد حنا می گذاشت و آنگاه داماد شمع ها را فوت می کرد و با خاموش شدن شمع ها، میهمانان محتویات سینی ها را می قاپیدند. پس از خوردن شیرینی ها عاشق ها به نواختن ساز می پرداختند و در پایان با نواختن آهنگ مخصوصی خاتمه مراسم شب نشینی اعلام می شد و حاضران ضمن تبریک و دعای خیر برای عروس و داماد، مجلس را ترک می کردند.
بعد از رفتن میهمانان، داماد به اتفاق خواهر خود، به خانه عروس می رفت و مدتی با عروس به صحبت می پرداخت و بعد همراه خواهر خود به خانه برمی گشت.

مراسم شب عروسی :
صبح زود عروس به اتفاق چند نفر از اقوام خود و خانواده داماد به حمام می رفت. هزینه حمام به عهده خانواده داماد بود. بعد از استحمام و دادن انعام به کارگران حمام همه به اتفاق عروس به خانه عروس می رفتند و ناهار را میهمان آنها بودند. داماد نیز به اتفاق ساقدوش و سولدوش و چند نفر دیگر به آرایشگاه می رفتند و از آنجا راهی حمام می شدند. غروب آن روز چند نفر از طرف خانواده داماد به همراه یک فرد روحانی برای صورت برداری از جهیزیه (جهیزیازما) به خانه عروس می رفتند و پس از پذیرایی و صحبت، سیاهه جهیزیه بوسیله فرد روحانی مکتوب می شد و از داماد رسید دریافت می گردید و حاضران با امضاء یا اثر انگشت سیاهه مزبور را تائید می نمودند. رایج ترین اشیایی که جهیزیه را تشکیل می داد عبارت بود از :
کمد کوچکی که یخدان نامیده می شد، دو جعبه کوچک همراه یک آینه و یک چراغ گردسوز، تعدادی ظروف مسی ، یک دست رخت خواب ، یک تخته گلیم یا یک جفت فرش کناره.شب هنگام و قبل از شام اقوام داماد همراه با دسته عاشق ها به خانه عروس می رفتند و بعد از صرف شام و رقص و شادی در مقابل عروس که با ریختن نقل و شاباش بر سر عروس همراه بود به جشن می پرداختند. عروس که قبلاً توسط "مشاطه" بزک شده بود و در حالی که چادر برسر و یک روبند نازک به صورت زده بود و روی آن نیز با کاغذهای رنگین و روبند دیگری بنام "دُواق" پوشانده شده بود در گوشه اتاق و روبه قبله ایستاده و یک پسر بچه از خانواده داماد(برادر یا برادرزاده) شال بلندی به دست گرفته و آن را هفت بار از بالای سر عروس به طرف پایین آورده و از پاها رد می کرد و می گفت :
یدّی اوغالانا بیر قیز (هفت پسر و یک دختر) . یعنی صاحب هفت اولاد پسر و یک اولاد دختر بشوید.
بار هفتم شال را به کمر عروس بسته و سه گره محکم می زد. آنگاه، تا رویش را برمی گرداند مادر عروس به روی او آرد می مالید و مجبور می کرد که برقصد. بعد از رقص، یک جفت جوراب یا یک عرقچین و یا پول نقد از مادر عروس انعام می گرفت.
سپس پدر عروس دست دخترش را می گرفت و هفت بار او را دور تنور می گرداند و در حین گردش، چند بار خم شده و لبه تنور را می بوسید و می گفت :
"دخترم، در خانه داماد خوشبخت باشی، دارای مال و ثروت بشوی، دارای دختر و پسر بشوی، به پدر شوهر و مادر شوهرت خدمت کنی."
سرانجام می گفت : "تو را به خانه داماد کنیز می فرستم." آنگاه از عروس جدا می شد و عروس را در حالی که در طرف راستش عمو، در طرف دیگر برادرش قرار گرفته بودند او را همراهی می کردند. در حال خارج شدن از اتاق جلو درگاه برادر کوچکتر مانع خروج آنان می شد. خانواده داماد با دادن هدیه ای مانند جوراب، عرقچین و یا پول نقد و یا یک قواره پارچه شلواری، او را راضی می کردند که از سر راه کنار برود. به این هدیه "ناصریه" می گفتند. اگر فاصله خانه عروس و داماد کم بود، با پای پیاده و در حالی که مشاطه یک چراغ گردسوز روشن در یک دست و آینه ای در دست دیگر داشت، پیشاپیش عروس حرکت می کرد. در این مسیر یک زن در حال نواختن دایره آنان را تا خانه داماد همراهی می کرد.
اگر مسیر طولانی بود، با اسب به خانه داماد میبردند که بعدها جای خود را به درشکه و اتومبیل داد. هنگامی که عروس و مشایعت کنندگان به خانه داماد نزدیک می شدند، داماد همراه ساقدوش و سولدوش بربالای بام رفته و سه سیب سرخ و مقداری نقل و سکه بر سر عروس می ریختند. وقتی که عروس وارد حیاط خانه می شد در پیش پای او گوسفندی قربانی می کردند و عروس از روی آن می گذشت. در تمام این مدت عاشق ها با شدت تمام به نواختن آهنگ های شاد مشغول می شدند و درباره عروس و داماد مدح می گفتند. در بعضی مناطق در پیش عروس و در جمع مشایعت کنندگان و استقبال کنندگان، جوانان و پهلوانان کشتی می گرفتند و برنده کشتی از دست داماد هدیه ارزنده ای می گرفت.عروس بعد از ورود به خانه داماد، در صدر مجلس جای می گرفت و برسرپا می ایستاد. سپس پدر داماد وارد می شد و به عروس و همراهان خوش آمد می گفت و ضمن آرزوی خوشبختی او انعامی می داد و از اتاق خارج می شد و به دنبال او مادر داماد و بعد برادرها و عموها و دایی ها و عمه و خاله و سایر اقوام نزدیک داماد وارد می شدند و پس از دادن انعام اتاق را ترک می کردند و سپس با کسب اجازه از پدر و مادر عروس، او را بر زمین می نشاندند. این هدایا را "دیز دایاقی" می گفتند.
پس از نشستن عروس سفره پهن کرده و به میهمانان شام می دادند. پس از صرف شام مهمانان به خانه های خود می رفتند و "یئنگه" (زنی با تجربه که همراه عروس می رفت تا در آداب حجله رفتن ، او را راهنمایی کند) ، به همراه دو نفر از زنان خانواده عروس می ماندند. بعد از "روسفیدی" عروس به دو نفر زنی که همراه عروس مانده بودند چای شیرین می دادند و آنها را روانه خانه عروس می نمودند.
فردای آن روز از طرف خانواده عروس برای صبحانه "قویماق" و "تَرَح" (دو نوع غذا که با آرد و روغن تهیه می شد) فرستاده می شد که به همراه مهمانانی که از طرف خانواده داماد دعوت شده بودند صرف می شد و پس از جشن و شادی و سرور به خانه های خود برمی گشتند.
بعد از سه روز، خانواده عروس میهمانی مفصلی ترتیب می داد و اقوام و آشنایان هر دو خانواده را دعوت می کرد. به این مراسم "اؤغیرلیق" (دزدی) می گفتند. علت این نام گذاری بدین جهت بود که مهمانان اخلاقاً مجاز بودند که هرچه توانستند از منزل عروس بربایند که معمولاً یکی دو روز بعد عودت می دادند. اگر کسی می توانست وسایل شخصی داماد و یا ساقدوش و سولدوش مانند کفش و غیره را برباید به نحوی که آنها متوجه نباشند، انعام خوبی از آنها دریافت می کرد. در خاتمه مهمانی، خانواده عروس وسایل شخصی او را همراه با یک هدیه مناسب به وی تحویل می دادند.
پس از یک هفته مراسم "گَردک" برگزار می شد. در این مراسم، اطرافیان عروس و داماد، با یک هدیه مناسب به خانه داماد آمده و پس از رقص و شادی، در هنگام بازگشت به خانه، عروس را برای چند روز به خانه پدری مهمان می بردند. چند روز بعد داماد همراه خواهرش به خانه عروس می رفت و او را به خانه خود می آورد.
پس از چند روز میهمانی هایی از طرف اقوام داماد ترتیب می یافت که "اَیاق آچماق" نامیده می شد. در این میهمانی ها هدایایی به عروس داده می شد. امروزه پیدایش وسایل ارتباطی سریع و رسانه های ارتباط جمعی موجب شده است که تقریباً مراسم عروسی در نقاط مختلف شبیه به هم برگزار شود و اغلب مراسم زیبای سنتی به بوته فراموشی سپرده شود. بیشتر جشن ها در تلارهای مجلل و میهمانی ها در هتل ها برگزار می شوند. سازهای سنتی عاشق ها جای خود را با آلات موسیقی غربی داده است. مهریه های ناچیز و تشریفاتی به مهریه های کلان تبدیل شده و از افتخارات عروس و خانواده او محسوب می شود. جهیزیه های ساده به خریدهای کلان(ولو نسیه و اقساطی) مبدل شده و یکی از دغدغه های فکری جوانان و خانواده ها شده است که نه با پندارهای مذهبی سازگار است و نه نصیحت های ناصحان و خیر اندیشان.هزینه های سرسام آور عروسی موجب گریز بیشتر جوانان از ازدواج و در نهایت بروز ناهنجاری های مختلف اجتماعی گردیده است که برای مصلحان و خیراندیشان بشر بسیار ناگوار است.

آداب و رسوم مراسم عروسی در میانه(قسمت اول)

http://miyanehpix.miyanali.com/971


مأخذ :
فراگشتی در آداب و رسوم مردم شهرستان میانهپایان نامه کارشناسی آقای قربانعلی میرزایی و خانم مهین حاتمی(تابستان 1377)
نسخه ای از پایان نامه در کتابخانه پژوهشسرای آموزش و پرورش میانه در دسترس هست.

1
1