- ارسال کننده: بین الحرمین تاریخ: ۹۲/۰۷/۲۲

دکترجباری رییس بیمارستان رسول اکرم از افتخارات میانه هستند

گفت و گوی ویژه با رییس بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص)/ دکتر جباری: کابوس بزرگ من نارضایتی بیمار است

روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران: در آستانه سال نو گفت و گوی ویژه‌ای با مسئولان، اساتید و پیشکسوتان دانشگاه داشتیم. این بار به سراغ جباری رفتیم.

 خیلی زود ارتباط برقرار می شود و خیلی راحت می توانی با او به گفت و گو بنشینی. در اولین برخورد طوری رفتار می کند که گویی چندین بار یکدیگر را ملاقات کرده ایم. بیشتر از آنچه که بخواهد به معرفی خودش بپردازد  فرصت را مغتنم می داند و مشکلاتش را که  رنگ و بوی انتقاد هم دارد بیان می کند. او صادقانه سخن می گوید. او  از مردم به عنوان امانت یاد می کند و امانتداری را هم بسیار سخت می داند. به میزش وابستگی ندارد. می گوید اگر به من بگویند نباش خوشحال تر از روزی هستم که آمدم!

   یک بیوگرافی از خودتان بفرمایید. اینکه کجا به دنیا آمدید؟ تحصیلات خود را کجا گذراندید و سوابقی که تاکنون داشته‌اید.
 من دکتر مصدق جباری 23 فروردین سال 1347 در شهرستان میانه متولد شدم. از چهار سالگی به تهران آمدم. تحصیلاتم را در تهران گذراندم. دوره دبیرستان را در خوارزمی بودم.
 دیپلم را از همین دبیرستان گرفتم و سال 65 در کنکور سراسری قبول و وارد دانشگاه علوم پزشکی کرمان شدم. تحصیلات پزشکی‌ام را در کرمان بودم. با کسب رتبه، به طور مستقیم وارد دوره تخصص بیماری‌های داخلی شدم.
 یک سال آنجا بودم. دو سال هم به دانشگاه علوم پزشکی تهران آمدم و در بیمارستان امام خمینی(ره) مشغول به تحصیل شدم. بعد از پایان دوره‌ی تخصص بیماری‌های داخلی باز به طور مستقیم وارد رشته فوق‌تخصصی بیماری‌های کلیه در دانشگاه ایران سابق در بیمارستان هاشمی نژاد شدم. بعد از گذراندن دوره فوق‌تخصص یک سال به عنوان طرح خارج از مرکز به دانشگاه علوم پزشکی زاهدان رفتم. بعد از آن هم در سال 1380 به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران سابق و تهران فعلی مشغول شدم. حدود ده سال است که به عنوان عضو هیات علمی و استادیار دانشگاه مشغول ارائه خدمات به مردم عزیز هستم. از نظر سوابق مدیریتی من حدود یک سال معاون آموزشی و درمان بیمارستان حضرت رسول (ص) بودم. یک سال نیز در زمان ریاست دکتر فتحی در دانشگاه، رییس بیمارستان حضرت رسول(ص) شدم.
با هم‌افزایی دانشگاه علوم پزشکی ایران سابق با تهران با نظر آقای دکتر لاریجانی به عنوان رییس بیمارستان حضرت رسول(ص) دوباره مشغول به کار شدم. حدود یک سال و نیم است که این مسئولیت بر عهده من است. این سوابق اجرایی من است. البته من خودم را زیاد فرد اجرایی نمی‌دانم ولی بنا به احساس وظیفه‌ای که بوده با وجود مشکلاتی که سمت‌های اجرایی دارد. این مسئولیت‌ها را به خاطر شرایط بیمارستان و شرایط دانشگاه قبول کردم. بعد از دوره هم‌افزایی  هم بالاخره این مسئولیت را قبول کردم و در حال ادامه فعالیت در این زمینه هستم.
 
   ازدواج کردید؟
بله. حدود چهار سال است که ازدواج کردم. همسرم هم پزشک عمومی همین دانشگاه است. فارغ‌التحصیل همین دانشگاه هم هستند. یکی از دلایل موفقیت و شاید تحمل سختی‌ها و مشکلاتی که مسئولیت‌های اجرایی دارد پشتیبانی‌های همسرم بوده که در این دوران من را حمایت و تشویق کرده است و در سختی‌ها به یاری‌ام آمده است.
 
   فرمودید که کارهای اجرایی و ریاست بیمارستان مشکلاتی دارد. می‌خواهم بدانم چه مشکلاتی دارد؟ رییس بیمارستان بودن خوب است یا بد؟
ببینید نه فقط رییس بیمارستان بودن بلکه در هر صورت پاسخ گو بودن در این دوره و همه دوره‌ها سخت است. یک امانتی از طرف مردم در دست ماست. در رشته پزشکی جان بیمار که در واقع گرانبهاترین هدیه‌‌ی خدا به انسان است و نیز سلامتی مردم به نوعی در دست ما پزشک‌ها است. بعد هم به عنوان متولی بیمارستان به نوعی هم یک مشکلاتی متوجه ماست. یک سری محدودیت‌هایی هم در مدیریت اجرایی به خصوص محدودیت مالی، درگیری با بیمه‌ها، تاخیرهای پرداختی که بیمه‌ها دارند وجود دارد. این‌ها یک مقدار مشکلات بیمارستان‌ها را به خصوص بیمارستان‌های آموزشی را که اکثرا بافت فرسوده دارند بیشتر می‌کند. به طور مثال بیمارستان حضرت رسول(ص) یک قدمت 30 تا 35 ساله دارد و همان طور که می‌دانید که این بیمارستان وقفی بوده و شاید از اول به عنوان یک بیمارستان طراحی نشده است. بنابراین یک سری مشکلاتی در ساختار فیزیکی بیمارستان است و یک سری مشکلات هم همان طور که در سایر بیمارستان‌ها وجود دارد در این بیمارستان هم هست و دیده می‌شود. شاید من باید بگویم که جنرال‌ترین (عمومی‌ترین) بیمارستان ایران خود بیمارستان حضرت رسول(ص) است. درست است که از بیمارستان امام(ره) کوچکتر است ولی تنوع خدماتی که ارائه می‌دهد از بیمارستان امام خمینی هم فراتر است. بخش‌هایی دارد که بیمارستان امام خمینی ندارد. ما اینجا بخش روان پزشکی داریم ولی بیمارستان امام ندارد. درغرب تهران قبل از اینکه شهرستان کرج به عنوان استان البرز استقلال پیدا کند آنجا را هم بیمارستان رسول(ص) پوشش می‌داد. میزان مراجعه‌کنندگان به این بیمارستان خیلی زیاد است و اکثرا هم از افراد متوسط و کم درآمد جامعه هستند که مشکلات خاص خودشان را دارند. عمده مشکلاتی که بیمارستان‌های آموزشی با آن درگیرند، دو مشکل ست. یکی از مشکلات ما مالی و درآمدی است. بالاخره خودتان می‌دانید که تعرفه‌ها واقعی نیستند. این را بارها همه گفته‌اند. ما هم می‌گوییم.
این تعرفه‌ها قطعا واقعی نیستند. این تعرفه‌هایی که در حد ویزیت و تعرفه‌های اعمال جراحی گرفته می‌شود واقعی نیستند و این برای ما مشکل است. نکته دیگر اینکه همین تعرفه‌های غیرواقعی را هم با شش تا هفت ماه تأخیر پرداخت می‌کنند. پرداخت‌های بیمه‌های ما به طور متوسط پنج تا شش ماه تأخیر دارند.
 شما می‌دانید بیمارستانی که منبع درآمدش با بیمه است وقتی با شش ماه تأخیر بدهند خب معلوم است که می‌تواند بیمارستان را به چالش بکشد. نکته بعدی هم که بیمارستان‌های آموزشی با آن مواجه هستند این است که شما در هر صورت باید برای آموزش هزینه کنید. یعنی شما از بیمارستان آموزشی توقع دارید که محصول واقعی‌شان پزشک عمومی ماهر و توانمند باشد که بتواند برود و خدماتی را انجام دهد. در واقع رسالت بیمارستان‌های آموزشی تربیت پزشک است. از یک طرف هم انتظاراتی داریم به خصوص این اواخر یک چالش‌هایی بوده است. چالش‌های درمانی نسبت به دوره قبلی بیشتر بوده یا بهتر است بگویم توجه به آن بیشتر بوده است. در واقع شاید کمبودها خودش را بیشتر نمایان کرده است. در هر صورت بحث درمان است. از یک طرف ما باید با بحث درمان بجنگیم و از طرف دیگر در آموزش. ما بابت درمان، هزینه را از بیمه‌ها و تعرفه‌هایمان می‌گیریم ولی برای آموزش هیچ کمکی به بیمارستان آموزشی نمی‌شود. یعنی برای تربیت پزشک پول که نمی‌گیریم هیچ، بلکه باید پول هم هزینه کنیم. شما خودتان بهتر می‌دانید که اگر یک وسیله‌ای را دست یک فردی بدهید که آموزش و تربیت دیده باشد طبیعی است که طول عمر و کارایی آن خیلی بیشتر از زمانی است شما دست یک کارورز می دهید و از او می‌خواهید از آن وسیله استفاده کند. مطمئنا طول عمر آن کمتر خواهد شد. هزینه این دستگاه‌ها و وسایل مصرفی را بیمارستان تهیه می‌کند. ما بابت تربیت پزشک پولی از وزارتخانه نمی گیریم. حتی وزارتخانه هم پولی از دولت نمی‌گیرد که بخواهم بگویم به ما نمی‌دهد. بنابراین می‌خواهم بگویم که یک توجه جدی می‌خواهد. طرح خودگردانی بیمارستان‌ها و طرح هیات امنایی بیمارستان‌ها یک مقدار در تصمیم گیری برای بیمارستان‌ها کمک کننده و در کسب درآمدها مؤثر بوده و یک مقدار قدرت عمل بیمارستان‌ها را خوشبختانه زیاد کرده و طرح خیلی خوبی بوده است که خوشبختانه با نظر مساعد آقای دکتر لاریجانی اخیرا خیلی از بیمارستان‌ها دوست دارند که هیات امنایی شوند. ولی خوب باز مشکلات هست. باید یک راهکاری باشد که ما برای آموزش استفاده کنیم. در هر صورت اگر ما قرار است پزشک تربیت کنیم پس باید یک بودجه‌ای برای بیمارستان‌های آموزشی داشته باشیم. باید یک امتیازی برای ما باشد. طبیعی است که اگر این بیمارستان را با یک بیمارستان درمانی اداره کنیم و دانشجو نپذیرم. قطعا رضایتمندی بیماران از نظر نوع خدمات و زمان ارائه خدمات بیشتر می‌شود. برای اینکه استاد آنجا به طور مستقیم کار می‌کند و دیگر دوره کارآموزی دانشجویی وجود ندارد. ولی خب من خودم با این قضیه مخالفم. من می‌دانم که خیلی از اساتید هم این نظر را دارند. در هر صورت آموزشی بودن بیمارستان نه تنها برای بیمارستان تهدید نیست بلکه یک فرصت است. ولی باید از این فرصت حمایت هم بشود. ما خودمان دوست داریم که در حد امکان از طریق سیستم‌های دولتی یک بودجه‌ای به دانشگاه‌ها و بیمارستان‌ها تزریق کنند تا مشکلات مرتفع گردد.
 
   در خصوص خود مجتمع بیمارستانی بفرمایید که چند تخت دارد؟ از چه بخش‌هایی تشکیل شده؟ چند هیات علمی دارید؟
همان طور که عرض کردم مجتمع حضرت رسول(ص) در واقع یک بیمارستان وقفی است که مرحوم مرحوم مهدی باتمان قلیچ سال 1343 این زمین را به عنوان بیمارستان حضرت رسول(ص) وقف کردند که در سال‌های بعد در واقع این بیمارستان از سه بیمارستان حضرت امیرالمومنین، سیدالشهدا و حضرت محمد(ص) تشکیل شد که در واقع یک مجتمعی است که در فواصل متفاوت این سه ساختمان تجهیز شده و الان به عنوان مجتمع حضرت رسول(ص) با حدود 750 تخت مصوب و650 تخت فعال در حال ارائه خدمت است. بیمارستان حضرت رسول(ص) یک مراکز آموزشی بزرگ است که حدود 29 بخش بستری دارد. 52 درمانگاه تخصصی و فوق تخصصی داریم که شیفت صبح و عصر مشغول فعالیت است. 17 بخش پاراکلینیک در بیمارستان و 5 اتاق عمل شامل اتاق عمل جنرال، چشم و اعصاب، اتاق عمل قلب باز، گوش و حلق و بینی و اتاق عمل بیهوشی و حدود 180 هیات علمی داریم. در دوره‌های مختلف حدود500 کارورز در رده‌های مختلف آموزشی، از رده‌های تخصصی، فوق تخصصی و پزشکی عمومی دانشجو به این بیمارستان می‌آید. حدود 1200 تا پرسنل پرستاری و پشتیبانی داریم. خیلی از خدماتی که در بیمارستان انجام می‌شود شاید در خاورمیانه بی‌نظیر و اولین بار بوده که اتفاق افتاده است از جمله کاشت حلزون که در واقع خودتان می‌دانید که ایران یکی از معدود کشورهایی است که می‌تواند کاشت حلزون کند. اولین جایی هم که این اتفاق افتاد بیمارستان حضرت رسول(ص) بود که این کار خوشبختانه هم چنان ادامه دارد. خیلی از اعمال جراحی چشم مثل درمان تومورهای چشمی که می‌توانم بگویم شاید منحصر به فرد است در کشور ایران در خود بیمارستان رسول(ص) این اتفاق می‌افتد. خوشبختانه مجتمع در سال‌های اخیر روند رو به رشدی داشته و خیلی از بخش‌هایی که نیاز بوده به خصوص بخش آنژیوگرافی و بخش جراحی قلب را حدود یک سال است که راه‌اندازی کرده‌ایم و الان با یک توانمندی بالایی ارائه خدمات می‌دهد.
 
   آقای دکتر نکته دیگری است که می خواهید در بیمارستان بفرمایید؟
بخش‌هایی که بیمارستان دارد شامل بخش‌های داخلی، قلب و عروق، بخش عفونی، بخش کودکان، اورولوژی، نورولوژی، جراحی، زنان، جراحی اعصاب، بیهوشی، ارتوپدی، پوست، اورژانس، گوش و حلق و بینی، چشم، روانپزشکی، طب ورزش، طب کار، پزشکی قانونی و مسمومیت‌هاست و ا‌‌‌ن‌شاءالله طب سالمندان هم بزودی راه‌اندازی می‌شود. این بخش‌هایی است که بیمارستان دارد و در این زمینه ارائه خدمات می‌دهد. همین طور در حدود 19 رشته تخصصی در بیمارستان داریم که در واقع در مقاطع مختلف تخصصی و فوق تخصصی دانشجو تربیت می‌کنیم. 42 دستیارفوق تخصصی، 370 دستیارتخصصی، 125 انترن و در مقاطع مختلف دیگر  175 نفر را داریم. در واقع ما دوره‌های تخصصی و فوق تخصصی را می‌گذرانیم. حدود 325 پرستار هم داریم.
 
   در سال 1390 به اهدافی که داشتید رسیدید یا نه؟ چند درصد جلو رفتید؟ و چه‌قدر کاستی داشتید؟ اگر کاستی بوده علت آن چه بوده؟
خوشبختانه پس از تغییر و تحولات و واگذاری مسئولیت به من، در سال اول برنامه استراتژیک و هدفمندی برای بیمارستان در قسمت‌های مختلف پرستاری، در قسمت آموزش پزشکی و قسمت‌های مدیریتی و کارهای عمرانی طراحی شد. هر گروهی مسئول شد که در حیطه کاری خودش یک سری هدفمندی‌هایی را برای خودش تعریف و برنامه‌ریزی کند و برنامه استراتژیک داشته باشد که بتواند به هدف‌هایش برسد. تقریبا در این سه چهار حوزه‌ای که من خدمتتان عرض کردم تا امروز خوشبختانه همه اهدافمان محقق شده و ما از برنامه عقب که نیستیم هیچ، جلو هم هستیم. من فهرست‌وار کارهایی که انجام شده را می‌گویم. ببینید در بحث عملکردهای مالی دغدغه اصلی ما ایجاد و استقرار حسابداری تعهدی بود که خوشبختانه این کار انجام شده و حالا حدود دو ماه است که ما تقریبا امور مالی‌مان را با حسابداری تعهدی انجام می‌دهیم و این دغدغه اصلی ما در قسمت مالی بود. در قسمت آموزشی و پژوهشی هم برنامه‌هایی که در اول سال طراحی کرده بودیم، یک سری به پایان رسیده و یک سری هم در حال اجرا است و تقریبا می‌توانم بگویم که مطابق برنامه زمان‌بندی که داشتیم بوده است. از جمله اینکه خلاصه پرونده‌ها را به صورت الکترونیکی در حال اجرا داریم. الان بیمارانی که از بخش‌های مختلف مرخص می‌شوند خلاصه پرونده‌شان به صورت تایپ شده دستشان است. یکی از رسالت‌های ما این بود که انجام فرآیند کاغذ به کاغذ حذف شود و من تقریبا به جرات می‌توانم بگویم که در سیستم‌مان هیچ کاری را با کاغذ انجام نمی‌دهیم و سیستم به صورت Paperless است. حتی ما مکاتبات خودمان مان را هم با روسای بخش‌ها از طریق سیستم HIS و برنامه رایانه‌ای انجام می‌دهیم و در این راستا در مورد برنامه‌های مشاوره هم که قبلا به صورت برگه بین بخش‌ها می‌چرخید ما آن را هم به صورت الکترونیکی درآوردیم و اطلاع‌رسانی ما از طریق رایانه انجام می‌شود. یعنی رزیدنت داخل بخش نشسته و از طریق رایانه بررسی می‌کند که کدام بخش به او مشاوره داده و به آن بخش مراجعه می‌کند و مشاوره‌اش را انجام می‌دهد. کنفرانس‌های بیمارستانی که یک مدتی غیرفعال بود ولی خوشبختانه با همکاری دانشگاه، توانستیم برای کنفرانس‌ها امتیازهای بازآموزی بگیریم و کنفرانس‌های بیمارستانی را هم فعال‌تر کنیم. کارگاه‌های مکرر در مورد مقاله‌نویسی و کارگاه آموزشی و پژوهشی هم بوده است. یک خبر خوشی هم که می‌خواهم بدهم این‌ است که با همکاری اساتید این بیمارستان و آقای دکتر یگانه که معاون پژوهشی بیمارستان است خوشبختانه به ما خبر دادند که مجوز مرکز توسعه بالینی را هم وزارتخانه داده است. این مرکز، مرکزی است که محل پژوهش و مشاوره با اعضای هیات علمی و ساماندهی مقاله‌نویسی بیمارستان است. کارهای پژوهشی باید حتما در این مسیر برود که ان‌شاءالله خود بیمارستان هم قول داده یک سری کمک‌های مالی در امر پژوهش در مرکزی که ما مجوزش را گرفتیم و مکان مناسبی هم برایش در نظر گرفتیم کمک کند تا بیمارستان در زمینه پژوهشی هم عقب نماند. در بحث ارائه خدمات به خصوص در خدمات اورژانس هم وزیر محترم بهداشت و هم رییس دانشگاه تاکید دارند که خدمات اورژانس را که گلوگاه‌های بیمارستان هستند ارتقا بخشیم. خوشبختانه بیمارستان رسول جزو اولین مرکزی بود که طب اورژآنس را تدریس می‌کرد و تنها مرکزی بود که دستیار طب اورژانس را بیرون داد و رشته طب اورژانس را شروع کرد. اساتید ما 24 ساعته در اورژانس مقیم هستند. ما یک سری تغییرات ساختاری در اورژانس دادیم. طرح هایی دادیم که لااقل از لحاظ فیزیکی اورژانس ما، یک اورژانس قابل قبولی باشد. ما می‌دانیم و واقف هستیم که هنوز مشکلات اورژانس داریم. یکی از کارهای مثبتی که در بیمارستان رسول اتفاق افتاده این است که ما برای اورژانس، مدیر کشیک اورژانس گذاشتیم که 24 ساعته علاوه بر اینکه پرستارهای کشیک ما هستند یک نفر هم به عنوان نماینده رییس بیمارستان در امور درمان در خود اورژانس مستقر است. از همین ماه هم برنامه کشیک 24 ساعته دارند که یک نفر پزشک عمومی گذاشته‌ایم که در سه شیفت در اورژانس مستقر است تا در صورت بروز مشکلات درمانی و خدماتی در اورژانس برای بیمار به این شخص دسترسی داشته باشند که اگر ایشان هم نتوانست کاری کند رابط مستقیم رییس بیمارستان هست که مطمئنم رضایتمندی قابل قبولی در بیمارستان و در بیماران ایجاد خواهد کرد. اما در بخش راه‌اندازی بخش‌های جدیدمان که از اول سال جزو برنامه‌هایمان بود، یکی بخش دیالیز بود که با حمایت‌های مثبتی که معاونت درمان داشت، ما الان بخش دیالیز را با حدود 26 تخت در حال آماده کردن هستیم که تا آخر سال 90 قطعا به بهره‌برداری می‌رسد. بخش پزشکی هسته‌ای هم در بیمارستان ما نبود که دستگاه خریداری شده و فضا آماده است. دستگاه در گمرک و درحال ترخیص است که ان شاءالله بخش پزشکی هسته‌ای ما هم تا پایان سال 90 راه بیفتد. یک سری مکاتباتی کردیم که اگر خدا کمک کند برای اولین بار پت‌اسکن را در بیمارستان رسول راه‌اندازی کنیم که صحبت‌های اولیه با پیمانکار صورت گرفته و قرارداد اولیه تنظیم شده که ان‌شاءالله بتوانیم تا آخر سال این کار را هم نهایی کنیم. از جمله بخش‌هایی هم که راه‌اندازی کردیم بخش VIP بیمارستان بود که با ظرفیت 20 تخت فعال شد و ما 5 تا 6 دوره از کشور عراق و تا حدودی از کشور آذربایجان اینجا پذیرش داریم. به خاطر مسائل بیمه‌ای و قوانین داخلی نتوانستیم بیماران داخلی جذب کنیم که خوشبختانه با هماهنگی که با مسئولان بیمه‌های تکمیلی مثل ایران و آسیا شد ان‌شاءالله ما پذیرش بیماران داخلی را هم در این بخش خواهیم داشت که آن‌ نیز به درآمد بیمارستان و رفع مشلات بیمار کمک خواهد کرد. من فهرست‌وار دیگر کارهایی که در بحث‌های پروژه‌های عمرانی داشتیم و از اول سال برنامه‌ریزی کردیم و انجام شده را خدمت شما عرض می‌کنم. بازسازی کامل بخش ICU داخلی بوده که الان بخش آبرومندی شده است. بازسازی همکف ساختمان شماره یک که بخش رادیولوژی  بود و نیز بازسازی سی تی اسکن بود که انجام شد. همچنین طبقه دوم درمانگاه‌ها بازسازی شد. احداث درمانگاه‌های جدید چشم با زیربنای حدود 1200 متر مربع بوده که الان گروه چشم به درمانگاه جدید منتقل شده‌اند و آنجا ارائه خدمات می‌دهند. همان طور که عرض کردم بیمارستان رسول قدمت سی چهل ساله دارد واز نظر فیریکی فرسوده است. ما به قول معروف نمی‌خواستیم فقط کارهای ساخت و ساز انجام دهیم ولی واقعا بیمارستان نیاز دارد که فضای فیزیکی‌اش بازسازی شود و یک بخش آبرومندی درست شود که ما در این زمینه هم خوشبختانه موفق بودیم. به نظر خودم کارهای خوبی انجام شده از جمله بازسازی بخش خصوصی و بازسازی اورژانس. از جهت امکانات رفاهی برای همراهان بیمار، ما دو بوفه در بیمارستان تأسیس کردیم که بتواند امکانات رفاهی را به همراهان بیمار در زمان ملاقات ارائه دهد. اتاق عمل جراحی قلب بود که ما افتتاح کردیم. بازسازی بخش ارتوپدی بود. بازسازی از این جهت می‌گویم که ما بازسازی ظاهری که فقط رنگی بزنیم نبود، کاملا بخش را تعطیل کردیم و تا به سطح آجر رساندیم و بعد از آنجا شروع کردیم. واقعا یک کار ظاهری انجام ندادیم. تأسیسات واقعا فرسوده بوده که کاملا ترمیم شد. یک کار خوبی که دربیمارستان انجام شد در ارتباط با حمایت کارهای آموزشی بود. یک مجتمع آموزشی در طبقه هشتم بیمارستان درست کردیم که شامل یک سالن کنفرانس با ظرفیت 150 نفر بود. یک سالن غذاخوری برای هیات علمی، چهار سالن کنفرانس با ظرفیت 50،40 و 30 نفری برای گروه‌های آموزشی و یک سری فضاهای آموزشی هم در طبقات هشتم درست و به نام مجتمع سالن‌های آموزشی ابن‌سینا نامگذاری کردیم و حدود یک ماه است که افتتاح شده و این بخش هم مشغول فعالیت است. یکی از کارهای زیربنایی هم که در بیمارستان انجام شد که سال‌ها بود در فکرش بودم ولی اجرایی نشده بود بحث احداث تصفیه‌خانه فاضلاب بیمارستان بود که از زمانی که مسئولیت به من واگذار شد ما با پیمانکاران به صورت مناقصه وارد قرارداد شدیم و با تقریبا مبلغ 600 تا 700 میلیون هزینه این طرح اجرایی شد و به پایان رسیده که در قسمت غربی بیمارستان است. سال‌ها بود که هم بهداشت ایراد می‌گرفت و هم بیمارستان نیازمند این بود که بتواند حداقل یک مقدار از آب تصفیه شده برای آبیاری فضای سبز استفاده کند. با قرارداد همکاری که با جناب مهندس فاضل شهردار منطقه دو بسته شد یک سری تغییرات فیزیکی در فضای سبز بیمارستان دادیم و یک سری وسایل ورزشی در حیاط بیمارستان کار گذاشته شد که حداقل پرسنل بیمارستان صبح‌ها نیم ساعت قبل از کارشان فعالیت ورزشی انجام دهند. یک سری کارهای دیگر مثل سیستم خنک کننده بیمارستان و تأسیسات برق نیز انجام شده است. این‌ها کارهای عمرانی بود که تقریبا ما طبق برنامه پیش رفتیم.
 
   آقای دکتر در بیمارستان شما کسانی هستند که سابقه وزارت دارند و یا کسانی هستند که سابقه ریاست دانشگاه دارند. حضرتعالی در سن 43 سالگی توانستید ریاست این بیمارستان را بر عهده بگیرید. چه ویژگی‌هایی در شما بوده که چنین پست مهمی را به شما دادند و به شما اعتمادکردند؟
البته من فکر می کنم یکی از خوشبختی‌های من این‌ است که در بیمارستانی هستم که اساتیدی با تجربه‌های مدیریتی فراوان در آن حضور دارند. مثل آقای دکتر فرهادی که وزیر بهداشت و آقای دکتر شاه‌حسینی که مدت ها رییس دانشگاه بوده اند. خیلی از همکاران دیگر هم هستند که من در این مدت از راهنمایی‌های آنها استفاده کرده‌ام. ولی خب این‌ها قطعا به عنوان معیار قابل قبولی برای مسئولیت من نبوده یعنی اینکه من همین جور که عرض کردم واقعا شاید خودم را آدم اجرایی از جهت اینکه عشق و علاقه به میز و صندلی داشته باشم نمی‌دانم. همین فردا هم بگویند که آقا دوره‌تان به پایان رسیده شاید من خوشحال‌تر از روزی باشم که آمدم پشت میز نشستم نه به این معنا که توانایی انجام کار را ندارم و یا اینکه خسته شده باشم. من احساس می‌کنم که مردم ما نجیب‌اند و دست ما امانت هستند و امانتداری هم کار سختی است. پاسخ گویی و امانتداری کار سختی است. من فکر می‌کنم آن چیزی که باعث شد که من این مسئولیت را به خصوص در آن سال‌ که مسائل هم‌افزایی دانشگاه‌ها مطرح و یک مقدار تلاطم در بیمارستان‌ها بیشتر بود، شرایط شاید خیلی مساعد برای پذیرش این مسئولیت نبود. گو اینکه من یک سابقه یک ساله پذیرش مسئولیت را داشتم و واقعا هیچ علاقه‌ای به اینکه دوباره بیایم رییس بیمارستان شوم نداشتم. ولی خب در آن شرایط احساس کردم که در واقع این یک وظیفه است که بیایم و به دانشگاه کمک کنم. به خصوص با آن شرایطی که هم‌افزایی ایجاد شده بود و همچنین حسی که من به کمک به مردم و بیماران داشتم.
من خودم در بخش با بیماران درگیرم و می‌دانم که چه مشکلاتی دارند. شاید اصلی‌ترین دلیلی که من قبول کردم اینجا بیایم و دوباره مسئولیت را قبول کنم - چون من نه آدم سیاسی هستم، نه جناحی هستم و به هیچ جایی هم وابستگی ندارم. وابستگی من فقط به خدا و مردم است- چون حس می‌کردم که این پست هیچ وابستگی در من ایجاد نمی‌کند. حقیقت ماجرا این است. یعنی صادقانه می‌گویم واقعا من هیچ حسی نسبت به این میز ندارم و هیچ حسی هم به من منتقل نمی‌کند. تنها چیزی که مرا خوشحال می‌کند این‌ است که در جایگاهی که هستم بتوانم ارائه خدمات دهم و دو نفر از مردم از من راضی‌تر باشند. همین. این حس را دارم و به خصوص با صحبت‌‌هایی که همکاران و دکتر لاریجانی کردند که شاید بتوانم کمکی کنم این مسئولیت را قبول کردم و خودتان هم می‌دانید با وجود مشکلاتی که داشت من به خاطر کمک به بیمارستان به خصوص شرایطی که نظر خیلی از اعضای هیات علمی بود که از من خواستند با توجه به سابقه قبلی‌ام در بیمارستان و شناختی که از وضعیت آن داشتم بیایم و دوباره این مسئولیت را قبول کنم. از این وضعیت ناراضی نیستم. مسئولان ممکن است از من خیلی راضی نباشند. شاید کوتاهی‌هایی بوده که در هر صورت از خدا می‌خواهم که به من کمک کند که بیشتر خدمتگزار مردم در این شرایط باشیم.
 
    در ارزیابی‌هایی که در زمینه حاکمیت خدمات بالینی انجام شده رضایتمندی بیماران از این بیمارستان چه قدر بوده؟
ببینید ما به صورت دوره‌ای در بیمارستان دفتر ارزشیابی داریم که این ارزشیابی‌ها انجام می‌شود. هم از نظر رضایت از بیمارستان، رضایت از خدمات درمانی، رضایت از پزشکان و رضایت از کارکرد پرستاران که به صورت دوره‌ای انجام می شود. در هر صورت ما مقایسه‌ای که در شش ماهه اول سال 90 با شش ماهه اول سال 89 داشتیم در قسمت‌های رضایتمندی بیماران و در قسمت کسب درآمد و در واقع در اکثر موارد وضعیت رو به رشد بوده است. یعنی ما حدود 7 تا 5/7 درصد در خیلی از پارامترها در بیمارستان نسبت به سال 89 روند رو به رشدی داشتیم. حتی در بحث افزایش درآمد بیمارستان با وجود اینکه می‌‌دانید بعد از طرح هدفمند کردن یارانه‌ها، هزینه‌های بیمارستان حدود 20 درصد افزایش پیدا کرد ولی با افزایش پذیرش بیماران و کاهش درصد مدت زمان بستری بیماران توانستیم درآمد بیمارستان را حدود 47 درصد نسبت به 6 ماهه سال 89 افزایش دهیم و خوشبختانه بیمارستان رسول(ص) اگرچه من اول عرایضم هم گفتم که مشکلات مالی دارد ولی در جهت پرداخت حق و حقوق پرسنل، هیات علمی و کارانه پزشکان‌مان، به روز هستیم. یعنی ما با فاصله یک ماه، همه کارانه‌های پزشکان‌مان را پرداخت کردیم. ما الان از جهت حقوق و مزایا بدهکار هیات علمی نیستیم. قطعا قول می‌دهم که ما هیچ بدهی مالی و کارانه پزشکان را در پایان سال نخواهیم داشت.
 من یک مطلب مهمی که فراموش کردم بگویم این است که پرداخت کارانه ما براساس عملکرد است. یک کار بسیار مهمی که در بیمارستان رسول(ص) از آن دوره قبلی که من بودم شروع شد و یک دوره‌ای هم متوقف شد و خوشبختانه این دوره به نتیجه رسید این بود که کارانه پرستاران‌ ما یک کارانه ثابت است یعنی پرستار چه کم کار کند چه خوب کار کند، چه پنج تا مریض ببیند چه نه تا یک کارانه ثابتی می‌گیرد.
 
   تقریبا چقدر است؟
به طور متوسط 150 تا200 هزار تومان بوده است. از آنجا که بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) تنوع خدماتش زیاد است و یک بیمارستان تک تخصصی نیست اجرا کردن کارانه بر اساس عملکرد کار سختی است. چون پارامترهای خیلی زیادی در آن نقش دارد ولی خوشبختانه ما این را تمام کردیم و از این ماه (بهمن) پرداخت کارانه براساس عملکرد است. یعنی پرسنلی بیشتر می‌گیرد که بیشتر کار کند. در واقع یک اهرم نظارتی هم بر کارکرد پرسنل است. قبلا ممکن بود پرسنل یا پزشک در پذیرش بیمار دوست نداشت مریض ببیند و هر چه مریض کمتر می‌دید راحت تر بود. ولی بر اساس این طرح پرستاری درآمد بیشتر خواهد داشت که بیمار بیشتری پذیرش کند. بیمار زودتر مرخص شود و کار بیشتری برای مریض انجام دهد.
 
   کارانه‌هایتان سقف ندارد؟
نه سقف ندارد. هر چه بیشتر کار شود درآمد بیشتری نصیب پرسنل خواهد شد و خوب به اصطلاح برآوردهایی هم کردیم و نتایجی هم که بدست آوردیم به نظر من رشد قابل توجهی در کسب کارانه‌های پرسنل خواهد داشت. یعنی ما الان همین ماه را هم که با ماه‌های قبلی مقایسه کردیم دیدیم که خوشبختانه در کسب کارانه پرسنل رشد قابل توجهی وجود داشته است. ممکن است مشکلاتی هم همراهش داشته باشد. هر کاری بالاخره مشکلات دارد. ولی ما مصر هستیم که این اتفاق بیفتد و قطعا این کار اجرایی است و اجرایی هم خواهد شد.
 
   بیشترین انتقادی که به دکتر جباری وارد می شود چه انتقادی است؟
 انتقاد که زیاد است.
 
   بیشتر در چه حیطه‌ای از شما انتقاد می شود؟
والله انتقاد از خود شخص من، نمی‌خواهم از خودم بگویم. چرا که این کار درست نیست. ولی در هر صورت سعی کردم تعامل مثبت در همه رده‌ها داشته باشم. چون از نظر من شأن و حرمت افراد بسته به مقام و تحصیلات ندارد بنابراین سعی کرده‌ام که در هر رده ای از کارگرها گرفته تا هیات علمی را توجه خاص داشته باشم. من مطمئنم که همه این‌ها در بهبود کیفیت خدمات درمانی مؤثرند. بیماری از بیمارستان راضی می‌رود که هم از کارگر و هم از پزشک راضی باشد. بنابراین من خودم روندم این جوری بوده که سعی کردم که هیچ موقع حس از بالا نگاه کردن را به پرسنل و پزشکم نداشته باشم و این کارها را هیچ موقع نکرده‌ام و نخواهم کرد. نمی‌خواهم از خودم بگویم ولی داشتن جایگاه به نظر من یک وظیفه سنگین است. این جایگاه در من تغییر رفتاری ایجاد نکرد. شاید خیلی مواقع انتقادهایی که از ما می‌شود از شرایط کار و محدودیت‌ فضاهای فیزیکی است. یعنی من شرمنده آنها می‌شوم که می‌گویند بخش ما کوچک است و یا اینکه تخت کم داریم. بیشتر فشارهایی که از طرف هیات علمی به ما وارد می‌شود در واقع ناشی از نگرانی آنها نسبت به وضعیت آموزشی و فضای فیزیکی خودشان است. دوست دارند که یک بخش مرتب و تمیزی داشته باشند که این هم دغدغه من نیز است و در واقع شاید بگویم ابراز نارضایتی هیات علمی هم هست. ولی منابع مالی ما محدود است.
 انتقاد بارزی که از خود من به عنوان جباری داشته باشند را نمی‌دانم. باید از خودشان بپرسید. من این را نمی‌توانم جواب بدهم. قطعا ضعف و نقصان زیادی دارم. شکی در آن ندارم. ولی خب این را باید از هیات علمی بپرسید.
 
   بیمارستان یک محیط غم و درد است. می‌خواهم بدانم آخرین باری که شما از یک اتفاقی که در بیمارستان افتاده متأثر شدید چه زمانی بوده؟
خب بالاخره همان‌طور که عرض کردم جان بیمار مهم است. شاید حتی اگر شما همه کارهایتان را هم درست انجام داده باشید هم از لحاظ کاری و هم وجدان کاری راضی باشید و بگویید که من همه کارهایم را انجام دادم ولی وقتی مریض از دست می رود تأثربرانگیز است و این همیشه بوده است. ما همیشه درگیر هستیم. بالاخره مرگ عزیز برای همه سخت است به خصوص مریضی که دست ما امانت است. می‌توانم بگویم که ما هر روز این را داریم و نمی‌خواهیم که مریض زیر دست ما مشکل پیدا کند. من فکر می‌کنم که به هر حال این اتفاق در بیمارستان می‌افتد.
 
   اتفاق جالبی هم هست که روی داده باشد؟
سوالات سختی می پرسید.
 
   اتفاق جالبی که در طول دوران کاری‌تان روی داده و در ذهنتان مانده است را بفرمایید.
خیلی مواقع آدم به یک جایی می‌رسد که فکر می‌کند برای مریض نمی‌شود کاری کرد ولی لطف حق تعالی مسیر دیگری را رقم می‌زند. زمانی ما فکر می‌کنیم که برای مریض کاری نمی‌توانیم بکنیم و  واقعا ما خودمان نیز ناامید هستیم. ولی بارها اتفاق افتاده که تصور ما، تصور درستی نبوده و مریض واقعا به زندگی‌اش برمی گردد. شاید این اتفاقات همیشه به ما هشدار می‌دهد که در واقع شفا دهنده واقعی آن بالاست و شما یک وسیله‌اید. شاید اینها هستند که همیشه برای ما خوشحال کننده است. در واقع به ما دلگرمی می‌دهد. قوت قلب می‌دهد که در کارم خسته نشوم. از دست دادن حیات بیمار برای پزشک و خانواده بیمار متأثر کننده است و شما می‌دانید که محیط پزشکی محیط خسته کننده‌ایست. خسته کننده و پراسترس است. اگر این ارتباط وجود نداشته باشد شاید آدم زود خسته شود و ببرد. ولی بارها این اتفاق افتاده که ما این توجهات حق تعالی را در کارمان می‌بینیم و این باعث دلگرمی است.
 
   اگر یکی از بستگان شما بیمار شود شما ترجیح می‌دهید او را  به بیمارستان دولتی ببرید یا بیمارستان خصوصی؟
شاید از مادر به انسان نزدیک‌تر نباشد. من مادرم را چندین بار در این مرکز آورده‌ام. حتی آن موقعی که مسئول بیمارستان نبودم و به عنوان عضو هیات علمی بودم در بخش خودمان و در این بیمارستان بستری کردم. مطمئن باشید که باز این کار تکرار خواهد شد.
 
   شما تا به حال به بیمارستان‌های خارج از کشور رفته‌اید؟
خیر.
 
   به نظر شما مشکل اصلی بیمارستان‌های دولتی چیست؟
 من می‌خواهم بگویم مشکل اصلی ادارات دولتی چیست. ما باید قبول کنیم نظم و انضباط اجتماعی ما ضعیف است. مقررات را خوب رعایت نمی‌کنیم. نمی‌خواهم بگویم فقط بیمارستان‌های دولتی این‌گونه است. شما در همین زندگی اجتماعی خودتان و در محیط اطرافتان هم می‌بینید. اینها همه‌اش به دولت برنمی‌گردد. به من نوعی، به من شهروند برمی‌گردد. آموزش‌هایی که به ما در خانواده و در مدرسه داده می شود ضعیف است. ضعف احترام به قانون مشکل اصلی بیمارستان‌ها و ادارات دولتی است. ضعف رعایت مقررات اجتماعی در بیمارستان‌ها است. به هر حال منِ پزشک باید به مقررات پایبند باشم و آن بیمار و همراه بیمار هم باید باشد. شما وقت ملاقات می‌گذارید ساعت دو تا چهار، ولی می‌بینید که بارها شده که همراه بیمار داخل بخش‌ها می‌آید. شما الان هم می توانید بروید در بخش‌ها ببینید که بخش‌ها پر از همراه است. ما نمی‌توانیم برای هر بیمار و همراهش یک پلیس بگذاریم. ما الان 650 مریض داریم. 10 درصد از این مریض‌ها نیاز به همراه دارند. نه اینکه بیمارستان ما بلکه همه بیمارستان‌های دولتی این جوری هستند. می‌روید می‌بینید بخش‌ها پر از همراه بیمار است. این ناشی از این است که مقررات‌مان را رعایت نمی‌کنیم. یعنی احترام متقابل باید وجود داشته باشد. این چیزهای ظاهری بیمارستان است که به نظر من، هم برای پزشک و هم برای بیمار آزاردهنده است. یکی از دلایلی که نارضایتی بیمارستان‌های دولتی ایجاد می‌کند همهمه‌ای است که در بخش‌ها وجود دارد. شما در بخش‌ها می‌روید می بینید یک مریض است و شش همراه. من نمی‌خواهم بگویم که همه مشکلات این‌هاست. قطعا ضعف مدیریتی هم دارد. در هر صورت مسئول بیمارستان باید دوره‌های مدیریتی را ببیند. رییس بیمارستان لزوما نباید پزشک باشد. باید کسی باشد که دوره‌های مدیریتی را دیده باشد. کارکرده و آموزش دیده باشد. من نوعی، یا هر کس دیگری که بعد از من بیاید. من دوره‌های مدیریتی را که ندیده بودم. شاید تنها مزیت من این‌ است که ده سال در دل بیمارستان بودم. مشکلات بیمارستان را بهتر می‌دانستم که چیست. ولی فقط صرف دانستن مشکلات مساوی با حل کردن مشکلات نیست. به نظر من باید مدیر بیمارستان تربیت کنیم. باید دوره‌های آموزشی مدیریت را داشته باشیم. من خودم اگر یک روز خواستم رییس بیمارستان شوم باید حتما علاقمند به دوره‌های مدیریتی باشم. باید دوره‌های مدیریتی را در عمل و اجرا ببینم. از طرف دانشگاه و وزارت بهداشت هم تایید شوم. حمایتم کنند تا بتوانم مشکلات را حل کنم. مشکل اصلی بیمارستان‌های دولتی این است که نمی‌توان فراتر از آن چیزی که به آن دادید از او بخواهید. بالاخره من باید بدانم که وظیفه من و هدف اصلی من آموزش است. من اول می‌گویم مرکز آموزشی، بعد می‌گویم مرکز درمانی و بعد مرکز پژوهشی. همه این‌ها هم باید یکجا باشد. من‌هم قبول می‌کنم که باشد. ولی بالاخره توانایی‌های ما و توانایی‌های بیمارستان را که من نمی‌توانم با این درآمدهایی که بیمارستان دارد و با این تعرفه‌هایی که دولت برای مراکز درمانگاه‌ها تصویب کرده، اداره کنم. شما هم می‌دانید که این تعرفه‌ها واقعی نیستند. من فکر می‌کنم بیمارستان‌های دولتی از این بهتر نخواهد شد. رییس بیمارستان نباید دنبال چالش‌های مالی باشد که آقا بیمه پولم را نداد. چرا نداد؟ دغدغه‌های رییس بیمارستان نباید این‌ها باشد. دغدغه‌های رییس بیمارستان باید برای آموزشش و برای پژوهشش باشد. ما در خط مشی کیفیت بیمارستان دیده‌ایم که بیمارستان رسول جزو سه بیمارستان بزرگ در سطح خاورمیانه باشد. در امر پژوهش، آموزش و درمان. این شدنی است نه فقط در بیمارستان رسول، در بیمارستان امام و در سینا هم می‌تواند اتفاق بیفتد. ولی به چه شرطی؟ به شرط اینکه دغدغه مسئولان حل شود دیگر دنبال بیمه و این مسائل نباشند. ما نباید درگیر مسائل مالی باشیم. ما باید بودجه‌مان مشخص باشد. ما باید قطعا کسب درآمد کنیم. ولی خب تعرفه‌هایمان که واقعی نیست. شما تا کی می‌توانید از جیب مردم برای خودشان خرج کنید. بالاخره این هزینه‌ایست که در نهایت به جیب مردم برمی‌گردد. یعنی شما سرانه درآمدی که برای مردم در نظر می‌گیرید قطعا پایین است و به نظر من بیمارستان‌ها خیلی کار بزرگی می‌کنند که خودشان را دارند می‌چرخانند. شما ببینید با همین تغییر و تحولات ارزی که اتفاق می‌افتد، وقتی که می‌خواهیم یک دستگاه بخریم 50 میلیون تومان قرارداد بستیم زنگ میزنیم که آقا دستگاه چه‌ شد؟ می‌گویند شده 80 میلیون. من که نمی‌توانم هزینه را روی خدمات درمانی بکشم. من حق تعرفه‌گذاری ندارم. یک تعرفه دولت به من اعلام کرده من هم در قالب آن تعرفه از بیمار باید پول بگیرم. بیشتر از آن نمی توانم پول بگیرم. اصلا مردم هم نباید بدهند. باید یک راهکاری اندیشید. تعرفه‌ها باید واقعی شوند. هیچ راهی نداریم. ما نمی‌گوییم که دولت به بیمارستان پول بدهد ولی ما می گوییم ما که کاری انجام می دهیم ارزش واقعی آن را به ما بدهید. حداقل نصف آن چیزی که به بیمارستان خصوصی می‌دهید به ما بدهید. ولی من مطمئنم که کیفیت خدماتی که در بیمارستان‌های دولتی انجام می‌شود خیلی بهتر از بیمارستان‌های خصوصی است. پزشکی که در بیمارستان دولتی و دانشگاهی کار می‌کند خیلی به روزتر از بیمارستان خصوصی است. نمی‌خواهم به بیمارستان خصوصی بی‌حرمتی کنم. قطعا آنها هم وظیفه بزرگ خدمت رسانی به مردم را انجام می‌دهند. یعنی شما تصور کنید بیمارستان خصوصی را ببندند، کار درمان کجا می‌خواهد برود؟ اگر ضعفی هم هست باید کنترل گردد. به نظر من بیمارستان‌های خصوصی هم تعرفه‌های واقعی‌شان را نمی گیرند. ما اگر بخواهیم یک خدمتی انجام دهیم بالاخره یک قیمتی دارد. قیمت‌ها را واقعی کنید. قیمت‌ها واقعی نیستند و این مشکلات همچنان خواهد بود. من مطمئن هستم که 60 تا70 درصد دغدغه بیمارستان دغدغه مالی آن است. هیات علمی چه زمانی می‌تواند راضی شود؟ وقتی که به موقع پولش را بدهید. پرسنل کی راضی‌ است؟ وقتی که به موقع پولش را بدهید، آن هم کارانه واقعی. طبیعی است که آنها هم برایتان از جان و دل کار می‌کنند. گو اینکه الان هم دارند کار می‌کنند. به نظر من پرسنل پرستاری و پشتیبانی و هیات علمی همین الان هم دارند کار می‌کنند. با تعرفه‌های اندکی که می‌دهند باز هم پرستار، پرسنل و هیات علمی ما دارند خیلی خوب کار می‌کنند. آنها مردم خود را دوست دارند. اگر بخواهند یک جهش بزرگی در بیمارستان‌های دولتی اتفاق بیفتد باید تعرفه‌ها واقعی شوند.
 
   آقای دکتر جباری می‌گوید دنبال میز نیست ولی اگر امر شود که ریاست بیمارستانی غیر از حضرت رسول(ص) را بپذیرد به کدام بیمارستان می رود؟
 من فقط بیمارستان حضرت رسول(ص) را می‌پذیرم.

   تعارف می‌کنید؟
آن دیگر با نظر مسئولان است.

    خودتان بالاخره دربین  26 بیمارستان دانشگاه روی کدام‌یک نظر دارید؟ توانایی اداره کدام بیمارستان را در خود می‌بینید؟
بر اساس توانایی خودم انتخاب نمی‌کنم. بر اساس تعلقات خاطری که دارم می گویم. من چون در بیمارستان هاشمی نژاد دوره فوق تخصصی‌ا‌م را گذراندم و یک تعلق خاطری نسبت به آنجا دارم اگر اجبارم کنند بیمارستان هاشمی نژاد را انتخاب می‌کنم.
 
   کابوس شما در بیمارستان حضرت رسول(ص) چیست؟ احیانا نگران چه اتفاقی هستید؟
کابوس بزرگم این است که بیمار از بیمارستان ناراضی بیرون برود. برای من این یک کابوس است. واقعا هم همین جور است. به نظر من کابوس برای بیمارستان‌های آموزشی درمانی این‌ است که مردم ناراضی از آن بیمارستان بروند. حالا ممکن است به قول معروف یک کابوس‌ دیگر بلایای معمولی باشد. من نگرانم که برق بیمارستان مشکل پیدا کند و برای مریض زیر دستگاه اتفاقی بیفتد. ولی کابوس زمانی است که بیمار ناراضی از بیمارستان برود.
 
   در یک جمله نظرتان در رابطه با دکتر محمدپور چیست؟
 دکتر محمدپور یک فرد علاقمند، پیگیر، صادق و حمایت‌گر است. البته ما در اوایل ادغام و هم‌افزایی شناخت کمی داشتیم. خوشبختانه در این یک سال که با آقای دکتر کار کردم بهتر همدیگر را شناختیم و الان احساس می‌کنم که یکی از افراد دلسوز برای مردم است به خصوص در موقعیت حساس معاونت درمان که بالاخره خیلی از مشکلات در نهایت به آن برمی‌گردد. در واقع بازتاب منفی و مثبت آن به دکتر محمدپور برمی گردد.

    سایت دانشگاه را چند وقت به چند وقت می‌بینید؟
 من سعی می کنم هفته‌ای یک بار سایت دانشگاه را نگاه کنم. بیشتر روزهای پنج شنبه که سرم خلوت‌تر است سر می‌زنم.

   مهمترین خبری که امسال در سایت ما خواندید چه بود؟
طرح‌های عمرانی مثل طرح بزرگ تأسیس مهدی کلینیک بیمارستان امام، محب بیمارستان حضرت فاطمه(س) و میرزا کوچک خان بود. و همچنین فکر می‌کنم تغییر و تحولات اخیری که در بیمارستان امام اتفاق افتاد. می‌خواهم بگویم که همه این‌ها را می‌خوانم. تأسیس بخش آنژیوی بیمارستان حضرت علی اصغر(ع) هم همین طور.

    پس بیشتر برای شما اخبار بیمارستان‌ها جالب است؟
بله.
 

1
1