- ارسال کننده: بین الحرمین تاریخ: ۹۲/۰۷/۰۶

آیت الله شیخ هادی نیّری میانجی (ره)

او سال 1282 ش. در یک خانواده روحانی در شهرستان میانه چشم به جهان گشود. خواندن و نوشتن را نزد پدرش مرحوم حاج میرزا محمد، معروف به «افتخارالعلما» که از روحانیون مورد احترام این شهرستان به شمار می آمد، فراگرفت. در ایام نوجوانی، پدر عزیز و استاد گرانقدرش به رحمت ایزدی پیوست و او را یتیم و تنها گذاشت. او بخش مهمی از مقدمات علوم اسلامی را در محضر فقیه مجاهد حضرت آیة الله حاج میرزا محمد حجتی میانجی و بخش دیگر آن را در حضور عالم پرهیزگار مرحوم ملاقنبر واعظ، معروف به «عمادالعلما»، آموخت. در سن 20 سالگی، که با آغاز دوران سلطنت رضاخان قلدر مصادف بود، جهت ادامه و تکمیل آموخته های حوزوی، عازم حوزه علمیه قم شد و در مدرسه رضویّه برای خود حجره برگزید. دوره سطح را در محضر مبارک حضرات آیات عظام: سید محمدتقی خوانساری، سید صدرالدین صدر و میرزا مهدی بروجردی بهره شایان برد. سپس درس خارج فقه و اصول را از محضر گرامی حضرت آیة الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی استفاده کرد و در مدت 9 سال اقامت و تحصیل و تلاش در قم، به مراتب عالی علوم اسلامی دست یافت، این در حالی بود که وی در کنار تحصیل، به طور مرتب، دروس گذشته را برای طلاب پایین تر از خود تدریس می کرد.

در سال های 21 - 1320 ش - که همزمان با جنگ جهانی دوم و اشغال شرق و جنوب کشور ایران به دست نیروهای بیگانه متفقین (آمریکا، شوروی و انگلیس) شده بود و سرزمین آذربایجان و شهر میانه نخست با بمباران های هوایی و سپس با هجوم پیاده نظام شوروی کاملاً تحت تصرف قوای اشغالگر قرار گرفته بود، این عالم مجاهد جهت ایفای نقش اجتماعی و دادن دلگرمی و امید ونشاط بخشیدن به مردم منطقه، حوزه علمیه قم را به سوی شهر میانه ترک کرد و با استقبال پرشور مردم وارد این شهر شد. این در حالی بود که مردم مسلمان میانه شرایط دشوار رضاخانی از قبیل: کشف حجاب، ممنوعیت مجالس مذهبی و مراسم عزاداری و سایر گرفتاری های آن را به گونه مظلومانه پشت سر گذاشته بودند و با حال خسته و قامت خمیده در انتظار یک هادی پرجنب و جوش و کار آمد به سر می بردند تا در آن روزگارِ پریشانی راهنمایشان باشد.

او در یک جبهه با مزدوران دولت اشغالگر شوروی می جنگید و همزمان در سنگر دیگر، با عوامل حکومت مرکزی - که انواع و اقسام ظلم و ستم بر مردم روا می داشتند - به مبارزه بر می خاست. لذا بعد از فرار متجاسران کمونیست و آزادی کامل آذربایجان، وقتی محمدرضا شاه پهلوی در خرداد 1326، از طریق راه آهن به آن منطقه رفت و در ایستگاه میانه چند ساعتی توقف داشت، هرگز به دیدارش نرفت و این در شرایطی بود که با تبلیغات وسیعی که در منطقه انجام پذیرفته بود، محمدرضا شاه را به عنوان «شاه شیعه» و کسی که کمونیست های اشغالگر را از کشور بیرون رانده، مطرح می کردند؛ اما آیة الله نیّری، شاه را در این غائله به منزله عروسک خیمه شب بازی می دانست که بازیچه قدرت های پشت پرده قرار گرفته است.

در ماجرای تصویب لایحه ضدّ اسلامی و غیر قانونی «انجمن های ایالاتی و ولایتی»، که منتهی به اعتراض شدید مراجع عظام وقت و در رأس آن، حضرت امام خمینی شد، در شهر میانه آیة الله نیری به حمایت از این حرکت برخاست و با همکاری سایر روحانیون شهر، مردم را به پشتیبانی از مراجع تقلید فراخواند. باتلاش های وی، چندین طومار بلند به حمایت از این حرکت تاریخی خطاب به حضرت امام خمینی و سایر مراجع به طور جداگانه نوشته و تنظیم کرد و به امضای اقشار مختلف مردم میانه رسید و تأیید شد. در این هنگام آیة الله نیری به همراه روحانی مبارز حاج سید سجاد حُجَجی، در اواخر جمادی الثانی 1382 (آبان 1341) عازم شهر قم شدند تا طومارهای پشتیبانی را به خدمت حضرت امام خمینی تقدیم کنند.

در آبان 1356 که سرنوشت انقلاب با شهادت حاج آقا مصطفی خمینی به مرحله حساس خود رسید، آیةالله نیری با شور و نشاط وصف ناشدنی، همانند گذشته در صحنه های گوناگون و پرمخاطره حضور متعهدانه خویش را به نمایش گذاشت.

با بازگشت آیة الله نیری به وطن، نور امید و نشاط در دل های مردم درخشیدن گرفت و منزل محقر وی در کوچه نجارها، مثل سال های گذشته، پناهگاه محرومان، مستضعفان و ستمدیدگان گردید و منزل این عالم پرتلاش در طول شبانه روز به روی مردم باز شد. او گرچه دوران کهولت خود را می گذراند، اما هیچ وقت خود را از خدمت به مردم فارغ نگرداند و تا آخرین تپش های قلبش به فکر خدمت به مردم، اسلام و انقلاب بود تا این که پس از 81 سال زندگی سرتا سر مبارزه و خدمت و تلاش، در سال 1363 ش به رحمت ایزدی پیوست.

پیکر پاک این روحانی عامل پس از تجلیل از سوی اقشار مختلف مردم شهرستان میانه، به قم انتقال یافت و در مقبرة العلمای امامزاده علی بن جعفر علیه السلام جنب گلزار شهدای قم، به خاک سپرده شد.

1
1