- ارسال کننده: اسماعیل مختاری تاریخ: ۹۲/۰۶/۰۵

سوء استفاده از املاک در اداره فرهنگ و ارشاد میانه

سلام

وقتی اتومبیلی با پلاک دولتی می بینیم یاد سوء استفاده و ممنوع بودن استفاده شخصی از اموال دولتی می افتیم. اتومبیلی که ده ، بیست میلیون تومان بیشتر نمی ارزد ولی وقتی اموال و املاک دولتی و عمومی در حد چند میلیارد تومان استفاده نمی شود یا درست استفاده نمی شود و خاک می خورد کمتر به این فکر می کنیم که این هم نوعی سوء استفاده هست. یعنی استفاده ی بد! عدم استفاده و هدر رفتن و تلف شدن.
نمونه ای از این نوع تلف شدنها در مورد استادیوم ورزشی میانه در ((استادیوم نو ساز در حال مرگ خاموش)) ذکر شده.
اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی میانه در خود شهر میانه صاحب دو کتابخانه، دو مجتمع فرهنگی و هنری کوچک و بزرگ با چهار آمفی تئاتر یا سالن همایش کوچک و بزرگ هست. خوب بعضی از همشهریان الان تعجب می کنند و شروع می کنند به شمارش که این چهارتا سالن را از کجا نوشته و کجا هستند.(اگر چیزی غیر اینها هم هست بگویید اضافه کنم) سالن اجتماعات هلال احمر که معمولاً مورد استفاده مردم و نهادهای مختلف قرار میگیرد و سالنهای کوچک ادارات و دانشگاهها و خصوصی و ... جدا از این چیزی هستند که نوشتم، اشتباه نشود جزو این آمار حساب نکنیم.

اگر امروز دولت بخواهد فقط یک مجموعه مانند کتابخانه ها یا مجتمع های فرهنگی و هنری موجود را احداث کند چند میلیارد تومان بودجه لازم دارد و دو رئیس جمهور باید بیایند و بروند تا افتتاح و آماده ی استفاده شود.انصاف هست که با وجود این امکانات دائم از گسترش قلیان سراها و ... که دیوارشان را کوتاه دیده و هرچه خواستیم در موردشان نوشتیم انتقاد کنیم؟ یا از دیدن هزاران نفر از همشهریان گرد آمده از اقصی نقاط شهرستان و شهرهای همجوار از اقشار و سنین مختلف برای دیدن سگ بازی تعجب کنیم؟ یا از فرهنگ و خوب و بد حرف زده همشهریان را مورد شماتت قرار دهیم.
چرا امکاناتی میلیاردی که نه در رفاه و آسایش و اضافه آمدن بودجه دولت، بلکه در سالهای جنگ و تورم و تحریم ایجاد شده خاک بخورد و کسی از وجودشان هم خبر نداشته باشد؟! من خودم چند سال از اطراف کتابخانه شماره 2 که متاسفانه انگار نامی هم برایش انتخاب نشد جز عدد 2 ، عبور می کردم و آنجا را حداکثر محیطی در حد دو اتاق می دیدم که یکی برای مطالعه و دیگری برای مخزن کتاب باشد تا اینکه فقط یکبار از زمان افتتاحش برای اجرای تئاتری درهایش باز شد و سالنی مجهز و با امکانات، خودش را نشان داد. بعد دوباره در تاریکی و غبار سکوت فرو رفت. این سالنها و اتاقهای مجتمع های فرهنگی و هنری درشان قفل زده شده، کلیدشان یا گم شده یا شاید لولو برده. در اطراف به اصطلاح مجتمع بزرگ فرهنگی هنری روبروی مزار مطهر شهداء پرنده هم پرنمی زند وضعیت برادر کوچکش در خیابان معلم جنوبی هم بهتر از آن نیست و چون اداره ارشاد از آنجا نقل مکان کرده حتی آن دو سه نفر کارمند را هم ندارد که دری باز و بسته شود.
چه کسی باید پاسخگو باشد؟ چه بهانه ای داریم؟ و برای هر بهانه ای هم حتماً جوابی مستدل از طرف عالمان و اندیشمندان و هنرمندان شهرمان وجود دارد.مدیریت چنین اموری و چنین مکانهایی باید طوری باشد که افراد و اشخاص را جذب کند نه اینکه کسی که با پای خودش وارد شده را هم براند و دفع کند.
مدیران در سطح کلان به فکر میانه و جمعیتش که روز به روز کمتر می شود بوده اند که اینهمه امکانات فقط برای یک نهاد فرهنگی اش ایجاد کرده اند جدا از سایر نهادها و سازمانها. ایراد از خودمان و مدیران خردمان هست.

جناب آقای فرماندار، نمایندگان محترم مجلس، در این شهر اگر کسی زیر پله ای یک متری برای تبدیل به مغازه و محل کسب داشته باشد از آن نمی گذرد چون ایجاد اشتغال برای کسی و درآمدی برای خودش می شود. اگر کسی اتاق اضافی داشته باشد زیر زمینی یا بالاخانه ای از خیر اجاره دادنش نمی گذرد. اگر کسی گوشه ای از مغازه اش خالی بود با نئوپانی جدا کرده به هدر نداده و مغازه اش را دو تا می کند. ولی چطور وقتی بحث اموال و املاک دولتی هست اجازه می دهیم خاک بخورد، درش قفل بماند، بپوسد و از بین برود آیا از اموال و املاک شخصی مان هم به همین صورت بهره برداری و استفاده می کنیم؟ بعضی امکانات هستند که اگر الان به درد می خورند، فردا برای استفاده شان دیر هست فردا باید آنها را به موزه برای تماشا برد اگر داشته باشیم. حتی یک ساختمان هم تاریخ مصرف دارد و چه استفاده بشود و چه نشود فردا باید با لودر و بولدوزر مواجه شود. تاریخ ارشاد و فرهنگ سازی برای نسل امروز هم دارد می گذرد.

با سرکار گماردن افراد فعال، علاقمند و دارای برنامه برای استفاده حداکثری از امکانات موجود در امور فرهنگی شهر و شهرستان اجازه تلف شدن بیت المال را ندهیم وگرنه همه شریک این سوء استفاده ایم و در دادگاه افکار عمومی امروز و نسلهای آینده محکوم.

1
2
1 2