- ارسال کننده: حسین قره داغی آچاچیلوئی تاریخ: ۹۲/۰۵/۲۲

او افتخار شهر میانه است

وجود پتانسیل و باورها و انرژی خاص در وجود بعضی از انسانها یک لطف خدایی است.گاهی ممکن است.در زمان فعلی تعداد نادوستانش به دوستانش سنگینی می کند.اما گذشت زمان اورا در پستوی زمان گمنامی با گذشت زمان بیرون خواهد کشید.ااوایل برداشت خوبی از او نداشتم.اما لطف خدا بود.در چند جا با کارهای او آشنا شدم و ایمان آوردم انسان بزرگواری است.ادب و احترام و صداقت و مهربانی اومثال زدنی است.او در کسوت خبرنگاری بزرگ در چشم نابینای زمان بی ادعا و گمنام تلاش می کند.تا در فرهنگ سازی و پیشرفت خط شکن راه بزرگی باشد.که ممکن است دراین راه مستوجب عقوبت بد زمان خویش باشد.

روز خبرنگار بود.اگر جامعه ای که مدعی حمایت از اصحاب رسانه است.نمی بایست دست به چنین خطایی می زد.ودر گزینش راه را به خطا و سلیقه شخصی می برد.اما چنین سلیقه ای در جو شرایط حاکم بر میانه دور از انتظار نبود.تا یاد این عزیزان و زحماتشان گمنام باقی می ماند.

برای پاسداشت این بزرگوار ضمن تبریک این روز زیبا و بزرگ به مطلبی اکتفا می کنیم.که نگرش صادقانه و پاک این عزیز را در این فضا بهترین تصویر روز رامی تواند شکل بدهد.(این نظردر مطلب نظرات خبر روابط عمومی شهرداری میانه) از طرف این عزیز نگاشته شده است.

 امین کریمپور هم به مطلب روابط عمومی شهرداری میانه نظر داده است.
با سلام
ضمن تبریک این روزبزرگ و تقدیر از همه دوستان عزیزیم که به حقیر لطف و عنایت ویژه دارند
بخصوص استاد عزیزم آقای ... که عشق و ایمان و صدافت این مرد را همیشه انشا زندگیم خواهم کرد
دوستان عزیزم گرفت یه هدیه یا تقدیر شدن هیچگاه آرمان انسانهای متعالی نیست در مکتبی بزرگ شدم که جز
خدای بزرگ از هیچ کسی کمک و خواسته ای نداشتم و این را فهمیدم که حقیقت گوی تاوانی دارد و آنهم ترد شدن
از بارگاه اربابن دنیای ایست که اگر کرو لال باشی مقرب تر و متعالی تر خواهی شد.
به مقتدایم حسین توکل دارم و خود را ذل عنایات اربابم علی (ع) میبینم و بهترین تقدیر و کادوی که تا کنون گرفته ام
این بود که در پی جریانی به یکی از روستاهای اطراف میانه که رفته بودم پس از حل جریان پیر زنی ملول دستانش را به آسمان بلند کرد گفت خدای مطلب دل این جوان را بده و گیر امور دنیایش نکن قیامت تنها چیزی که دارم همین است

1
2
1 2