ماها عادت داریم بریم پارک اما....
ما ها عادت داریم پارک برویم،اما:
این خارجی ها عجب آدمهای بی خاصیتی هستند هی میروند پیک نیک... آنهم خیلی سبک و برای لذت بردن از سکوت و طبیعت...اما پارکهای ما ....
ما ها عادت داریم پارک برویم،اما:
1-هر روز و شب برویم و تنها ملتی هستیم که دو کوچه آنطرفتر علیرغم داشتن خانه توی پارک بخوابیم.
2- همه وسایلمان را به پارک ببریم. تنها یخچال را نتوانیم که اگر می توانستیم معرکه می شد . عمده سرگرمی و تفریح ما این حمالی وسایل باشد که از ماشین به یک جای دور پارک منتقل و بعدا دوباره به ماشین برگردانده شود.از آفتابه و لگن تا متکا و پتو و منقل و گاز و انواع ظروف و رختخوابها و مگس کش و وسیله خارش پشت و...و....
3- از آتش روشن کردن به سبک عصر آتش لذت ببریم. یک جایمان را بسوزانیم و تا آتش به درجه سرخی کامل نرسد احساس کیف نکنیم.این سنت پدران آتش پرست ما بوده که ادامه خواهد داشت...
4- از موقع رسیدن تا خروج بخوریم و توجهی به طبیعت و شکفتن شکوفه ها و این لوس بازیها نداشته باشیم.
5- حدالمقدور کنارخانواده های دیگر جا خوش کنیم ، طوریکه پایمان را دراز کنیم توی قابلمه آنها فرو برود و اگر توپ آنها هوا رفت توی بشقاب ما فرود بیاید.
6-آشغالها را برای یادگاری همانجا امانت بگذاریم
7- تا میتوانیم توی صف توالت بیاستیم و از روایح مطبوع سر مست شویم.
8 با گم شدن بچه ها و دعوا به دلیل چشم چرانی همسایه ها و خواستگاری از همسایه این طرفی و قرض گرفتن کبریت و...سرگرمی درست کنیم
9- در انواع حالتها با فیگور های متنوع جلوی غریبه ها دراز بکشیم