- ارسال کننده: حسن گل محمدی تاریخ: ۹۲/۰۴/۰۵

وقتی یک نفر به ریش این همه آدم می خندد / پشتشان به کجا گرم است؟!

وقتی یک نفر به ریش این همه آدم می­خندد / پشتشان به کجا گرم است؟!


 مردم وقتی می بینند حقی از آن ها ضایع می­شود از راه ها و روش های مختلفی برای دفاع از حقوق خود استفاده می کنند. ابتدا سعی می کنند از طریق گفتگو و رسیدن به راهی میانه و توافقی که دو طرف دعوا را راضی کند مشکلشان را حل کنند. اگر این گونه به نتیجه نرسیدند به چند نفر واسطه و بزرگ و ریش سفید متوسل می شوند تا شاید بزرگی آن ها در کوچک و هم اندازه کردن خواست ها و انتظارات طرفین کارگر افتد و راه برون رفتی حاصل شود اما وقتی هیچکدام از این راه ها نتیجه نداده و دستشان از همه جا کوتاه می شود به قانون پناه می برند و از راه های قانونی پیگیر حقوق خود می شوند.
 راه های اول و دوم معمولاً زود به نتیجه می رسند و پایان کار به خوشی و صفا فیصله می یابد اما وقتی پای راه سوم وسط بیاید هر دو طرف تا فرق سر در باتلاق گیر و بست های قانونی گرفتار می شوند و تا بخواهد دعوا به آخر برسد ضرر و زیان های مضاعف و چندین برابری هم به طرفین دعوا تحمیل می شود.
حکایت اختلاف اعضای تعاونی مسکن اتحادیه های صنفی و کارگران شرکت های خدماتی و پشتیبانی میانه و هیئت مدیره و مدیرعامل آن از همان دست حکایت هایی است که کارش به راه سوم کشیده شده و اعضای این تعاونی برای رسیدن به خواست ها و مطالبات خود - که فکر می کنند قانونی و به حق است - دست به دامن قانون و قضا و مسئولان ادارات و نهادهای نظارتی شده اند تا بلکه بتوانند حقوق پایمال شده خودشان را بازپس گیرند.
اما در کمال تأسف و ناامیدی باید گفت که گویی این "راه سوم" دالانی شده برای هدایت صدای فریاد این بیچارگان به ناکجا آباد تا داد و فریادهای دردمندانه آنان در بلبشوی نقص و ابهام ها و گیر و بست های قانونی گم شده و راه به جایی نبرد و سر هیچ مسئولی با این فریادها و تظلم خواهی ها به درد نیاید.
قضیه از این قرار است که اعضای این تعاونی در اعتراض به تاخیر و تعلل های طولانی مدت اعضای هیئت مدیره و مدیرعامل آن و کوتاهی آنان در اتمام و تحویل پروژه 136 واحدی مسکن اتحاد با گذشت 6 سال از آغاز ساخت آن - پس از آنکه گفتگوهای دوطرفه و واسطه گریهای مسئولین مربوطه نتیجه نداد، دست به دامن دستگاه قضایی شدند و از دادگاه صالحه تقاضای رسیدگی به وضعیت پروژه و شفاف سازی مسائل مالی و اجرایی آن را کردند.
بیش از 4 سال تاخیر در اتمام و تحویل پروژه، اشکالات و نواقص بی شمار و بعضاً اساسی و لاینحلی که در احداث این ساختمان صورت گرفته، تحمیل هزینه های اضافی و غیر ضروری بر گرده اعضا، غیر شفاف بودن وضعیت مالی پروژه، ابهامات در معاملات صورت گرفته، تخلفات و اقدامات خارج از ضوابط فنی و مهندسی، رعایت نکردن اصول شهرسازی و زیرپا گذاشتن استانداردهای ساخت و ساز و ده ها مورد دیگر مسائلی هستند که اعضای تعاونی از دستگاه قضایی خواسته اند به آن ها رسیدگی و حقوق مالکان واحدهای آپارتمانی این مجتمع را احقاق نماید.
طبق قانون این درخواست شاکیان به واحدهای حقوقی و کارشناسان متخصص دادگستری ارجاع داده شده و با روند معمول پرونده های حقوقی در حال رسیدگی می باشد و طرفین دعوا باید منتظر نتیجه اقدامات کارشناسی و صدور رای قانونی باشند اما آنچه که در این میان حائز اهمیت و شایان توجه مسئولان نهادهای ذیربط و مسئولان قضایی است؛ وضعیت اسفناکی است که خانواده های اعضای تعاونی با آن درگیر بوده و به شدت از ظلمی که در حقشان می شود در مشقت و مضیقه قرار دارند.
بسیاری از این افراد در حال حاضر فاقد مسکن شخصی بوده و در منازل استیجاری یا چندخانواری در شرایط نامناسبی به سر می برند و عموماً کرایه های سنگینی هم برای منازل استیجاری خود پرداخت می نمایند این در حالی است که از تحویل مسکنی که حق قانونی، شرعی و انسانی مسلم آن هاست محروم مانده اند و علاوه بر این، نکته تأسف بارتر قضیه اینجاست که در عین حالی که اجاره های سنگین منازل فعلی خود را می پردازند، اقساط وام مسکنی را که برای ساخت این واحدهای تحویل نشده از بانک دریافت کرده اند را نیز هر ماه پرداخت می کنند که اگر جمع این دو را با هم حساب کنیم بسیار بیشتر از حقوق ماهیانه کارگری آن ها می شود.
عده ای از اعضا هم که از سر ناچاری و فقر و نداری مجبور به اسباب کشی و سکونت در این خانه های نیمه کاره و سرتاپا نقص و ایراد شده اند هر روز مجبورند با مشکلات و سختی های متعددی که گریبانگیر ساکنین متجمع شده دست و پنجه نرم کنند.
از جمله مشکلاتی که دامنگیر این اعضا شده است نا امن بودن مجتمع و محفوظ نبودن در و پیکر آن است که باعث شده هر هفته شاهد وقوع چندین فقره سرقت و دستبرد به اموال و دارایی های ساکنین و مصالح و وسایل مربوط به پروژه باشند و هفته ای نیست که پای پلیس آگاهی و مأموران 110 به این مجتمع کشیده نشود.
در تازه ترین مورد از این حوادث چندین دستگاه موتور سیکلت و چند فقره سیم و کابل مورد دستبرد قرار گرفته و حتی در کمال ناباوری پوتین های یک نظامی ساکن مجتمع نیز از جلوی واحد آپارتمانی در طبقه ؟؟ این ساختمان به سرقت رفته است.
این ها همه یک طرف قضیه است، اما طرف دیگر قضیه که از قضا باعث تعجب و شگفتی فراوان و بهت و حیرت انسان می شود این است که از روزی که کار به داگاه و مراجع قضایی کشیده شده است هیئت مدیره این تعاونی و بویژه مدیرعامل آن به طور کامل دست از کار کشیده و ادامه روند ساخت و اتمام ساختمان را با بن بست مواجه نموده اند. به طوریکه آشکارا از انجام عملیات ساختمانی باقی مانده خودداری کرده و حتی مشکلات و نواقص موجود در سیستم های مختلف ساختمان را نیز که قول رفع آن را به دادستان محترم و مسئولان ذیربط داده بودند رفع و رجوع نکردند.

اینکه می گویم بهت و حیرت و شگفتی از این کار انسان را تعجب زده می کند به این دلیل است که مدیرعامل تعاونی در کمال خونسردی و با اطمینان خاطر و اعتماد به نفسی خارج از حد تصور دستهایش را در جیبش می گذارد، مقابل چشمان بغض گرفته و دردآلود اعضای مظلوم تعاونی راست راست راه می رود و بدون کوچکترین واهمه ای از آنچه که در جریان است بارها و بارها به بیهوده بودن تلاش های اعضای تعاونی برای احقاق خواسته هایشان تأکید می کند و هرگونه اقدام قضایی را نیز بیهوده و بی نتیجه عنوان می کند. آقای مدیر عامل با چنان اطمینان خاطری حرف می زند که انسان دچار شک و تردید می شود که آیا واقعاً این آقا پشتش به جایی بند است که اینگونه رجزهای قرص و محکم می خواند! (گویی که شنیده ها و دیده ها حاکی است این فکر چندان هم بیراه نیست و آقای مدیرعامل و دوستانش در هیئت مدیره به واسطه روابطی که با برخی از مهره های بانفوذ شهرستان دارند پشتشان را به حمایت آنان گرم کرده اند).
همه می دانیم با وضعیتی که در حال حاضر رسیدگی به پرونده های حقوقی در دادگاه های کشور دارد چه زمان طولانی برای رسیدن به نتیجه قضایی در این پرونده مورد نیاز خواهد بود و معلوم نیست چند ماه یا چند سال صرف رسیدگی به این پرونده سنگین شود لیکن آنچه در این میان فراموش شده و از نگاه ها پنهان مانده است حقی است که از عده ای شهروند صاحب حق ضایع می شود و درد و رنجی است که خانواده های محروم و مستضعف کارگران عضو این اتحادیه با دست های خالی و دل های غمگین باید آن را تحمل کنند و صدای دادخواهی و تظلم های مظلومانه شان به گوش کسی نرسد.
در کشوری که ادعای پرچمداری تشیع علوی و عدالت و دادگری د ارد این آن چیزی نیست که شهروندان آن از مسئولانش انتظار دارند.

مطلب مرتبط با این موضوع: http://www.miyanali.com/lrwv/76

1
2
1 2