- ارسال کننده: کرانه تاریخ: ۹۲/۰۳/۱۵

معضلی در تاکسی سوار شدن

 

 

 

اول از همه دو تا خاطره کوتاه براتون مینویسم بعد میرم سر اصل مطلب {#}

 

 

 

1. یه روز که میخواستم سوار تاکسی بشم یه آقایی تقریبا 45 ساله ایستاده کنار

در جلوی ماشین یه قدم کنارتر و به یه آقایی که نشسته بود عقب، هی با خنده و

صدای بلند تعارف میکرد بفرما شما جلو بشین هی اصرار پشت اصرار در

صورتی که مرده شماره 2 همون عقب قبلا نشسته بود، منم منتظر ببینم چی میشه

و منم که اصصلا دوست ندارم کنار مرد بشینم از خدا خواسته گفتم شما برو عقب

من جلو میشینم و رفتم نشستم ، تا اینو گفتم آقاهه شروع کرد چرا تو ( تو ،نه شما

) جلو بشینی برو همون عقب بشین خودم جلو میشینم وکلی حرفای چرت و پرت

و گلو باد کرده .وااااااااااااای فکر کن... با کیا 70 میلیون شدیم.منم عصبانی شدم

گفتم اصلا نمیشیینم بیا برو بشین بی فرهنگ {#} . رفتم ماشین عقبی سوار شدم

و زودتر از اونا راه افتادیم و اونا همچنان منتظر که یکی سوار شه تاکسی پر شه

تا حرکت کنن.

این موردو فکر کنم نمیشه کاری کرد ..چی میتونیم بهش بگیم ؟؟؟؟

 

 

2. این مورد خیلی پیش میاد متاسفانه .یکیشو مینویسم. یه روزی از روزها من 

منتظر ماشین که بودم یه تاکسی نگه داشت که یه نفر جلو سوار بود و یه خانم

عقب. من سوار شدم و رفتیم جلوتر یه آقا سوار شد. این خانمه  دو وجبی جا

واسه رفتن کنار و باز کردن جا داشت که با اینکه اون آقا اومد نشست وخانمه دید

جای من تنگه ، دریغ از یه تکون .(خانمه سنش جوون بود) مسئله ی  این خانم

انقدر پیچیده  نیست که آدم متوجه نشه چیکار باید بکنه . حالا به نظرتون من اگه

با ملایمت بهش بگم خانم یه ذره بکشین کنار لطفا... بیشتر متوجه میشه یا باهاش

تند برخورد کنی ؟...مجبوری باهاش تند حرف بزنی چون تجربه نشون داده

وقتیمیگی ببخشیدااااا یه ذررره برین اونور جا باز بشهههه..

فقطططط خودشونو یه تکونکی سرجاشون میدن وفککرمیکنن که لطف

کردن.متاسسسفم به خخخدا ...

 

خانمه عزیز واقعا مشکلت چیه؟{#} عقده داری ،حس مالکیت داری به اشیا اطرافت ؟ که یا انقدر سنگینی که نمیتونی خودتو تکون بدی ؟ شما سنگینی نمیتونی چادر و هیکلتو یه جا تکون بدی؟ من چه گناهی کردم که باید معذب  شم  ؟ خودتوجای دیگرون بزار هر از گاهی عزیزم راهی دوری نمیره .....

1
2
3
1 2 3