- ارسال کننده: علیرضا نصیرزاده تاریخ: ۹۲/۰۳/۰۹

زندگینامه استاد حسینعلی مقدّسی، یکی از اساتید و شهروند محترم میانه ای

استاد حسینعلی مقدّسی

استاد حسینعلی مقدسی

از آنجائیکه علاقه ی زیادی به توصیف هنرمندان و اساتید قدیمی همشهریان عزیزم دارم، نشستی دوستانه و صمیمانه داشتم با یکی از اساتید و شهروند محترم میانه ای بنام استاد حسینعلی مقدّسی که علاقمند شدم تا گوشه هایی از زندگی پرفعالانه این استاد محترم را جهت آشنایی بیشتر شما عزیزان با ایشان، به دست قلم بسپارم. ایشان چنین آغاز نمودند:

آنطوریکه در شناسنامه ام نوشته شده است، اینجانب حسینعلی مقدّسی فرزند زین العابدین متولد سال 1328 شمسی در محله ی میرزا احمدی جنب مسجد صالح در میانه هستم. دوران قبل از 7 سالگی را در مغازه ی پدرم که در اول بازار میانه(راسته بازار) واقع شده بود گذراندم.

روزی از روزهای همان سال که 5 یا 6 سال بیشتر نداشتم، دو نفر فارسی زبان به مغازه ی پدرم آمدند و از وی خواستند تا نمایندگی شرکت تولید چای، روغن و پارچه جهان را در میانه بپذیرد که پس از عقد قرارداد، نمایندگی فروش محصولات چای و روغن جهان، به پدرم و آقای محمدعلی فایقی که همکار پدرم بودند، واگذار شد.

برایم فرصت خوبی بود چون آنموقع کسی محصولات جهان را نمی شناخت. پدرم و من هم در کنار ایشان، با ماشینی که از تهران می آمد و حسن آقا راننده ی آن بود، به اتفاق مسئول تبلیغات محصولات جهان، به روستاهای اطراف میانه می رفتیم و آن را به روستائیان معرفی می نمودیم و این تنوع برایم خیلی جالب بود.

دوره 6 ساله ی دبستان را در مدرسه ی شاه عباس کبیر گذراندم که از معلمین آن زمان میتوانم آقایان حاج حبیب صالحی، عسگر شهرآزاد، حکم الله پزشکی، عزیزاله مرادی، و نائبی را نام ببرم. کلاس اول دبیرستان را هم در همان مدرسه ی ابتدایی تشکیل دادند.

بهتر است از همکلاسیهای خود نیز در آنموقع نام ببرم که عبارتند از: آقایان دکترعلی خواجه دهی، منصور ساسانی، علی یوسفی، احمد یوسفی، هنرمند، اصلانی، ملکی، کاظمی، و حسین سلیمانی و دیگرانی که یا وفات نموده اند و یا  در قید حیات هستند و برخی هم راهی اروپا و امریکا شدند.

سال دوم متوسطه را در دبیرستان شاهپور میانه، تا گرفتن دیپلم گذراندم که آقایان بقال پور، عسگریه، ابراهیم زاده، امینی، علوی زاده، کریمیان، هاشمی و دیگران، که به گردن اینجانب حق زیادی داشتند.

پس از اتمام دوره ی متوسط، در سال 1348 وارد دانشگاه تهران شدم و در رشته ی روانشناسی که اولین دوره ی این رشته بود، و قبل از آن بنام رشته ی فلسفه و منطق بود، به ادامه تحصیل پرداختم و از محضر اساتیدی چون: دکترذبیح اله صفا، دکترناظرزاده کرمانی، دکترشاهپور راسخ، دکتریحیی مهدوی، دکترکنی، دکترجهانشاه صالح، دکترفضل اله رضا، دکترسعید شاملو، دکترجلالی، دکترمحمود منصور، دکترصدیقی، دکترنراقی، دکترآرمین منیژه، و خانمها دکترمهرانگیز راسخ و دکترصبحانی، بهره مند شدم و با گذراندن 160 واحد درسی که برابر با کارشناسی ارشد فعلی می باشد، دانش آموخته ی این رشته شدم.

در دانشگاه تهران، اکثر اوقاتم را در انجمن علمی فرهنگی ایران و امریکا که سرکارخانم ضیائی مدیریت آن را بر عهده داشتند می گذراندم و از فیلمهای علمی، کتابخانه، و جلسات سخنرانی، استفاده می کردم مخصوصا از سخرانی های آقای دکترمحسن هشترودی که هرماه یکبار در آنجا سخرانی های علمی داشتند.

آموزش نظامی را به مدت 6 ماه در دهه 50 در پادگان عباس آباد گذراندم و پس از آن ادامه خدمت مقدس سربازی را در سپاهیان بهداشت گذراندم که به شهر مشهد مقدس اعزام شدم و به مدت 6 یا 8 ماه، در منطقه های زلزله زده ی طبس، گناباد و بیرجند گذراندم و بعد از این مدت، تا پایان خدمت سربازی، در شهر مشهد مقدس بودم که در آن موقع آقایان دکترکنگرلو، افشار، و دکترصیفی از مدیران سپاه بودند.

مدت یک سال در تبریز به عنوان مسئول بهداشت منطقه، با وزارت بهداری همکاری داشتم که کودکان را واکسن آبله، ب ث ژ، و مایه کوبی می کردیم که فرصت جالبی بود برای شناخت منطقه، و در آن زمان دکترآتی مسئول بهداری کل بودند.

مدتی را هم به مازندران(شهرهای نوشهر و چالوس) منتقل شدم و مسئول طرح بهداشت خانواده بودم و این هم یک فرصت طلائی برایم بود برای شناخت بیشتر روستاها و شهرهای مازندران. در آن زمان آقای دکترصبحی مدیریت کل بهداری را برعهده داشتند. آشنایی من با مهندسی امریکایی بنام چاپمیک آسلی که اهل پنسیلوانیا بود، نقطه عطفی در زندگی من بود و حتی قرار بود که مرا با خود به امریکا ببرد ولی ازدواج من، موانعی را برای رفتنم به امریکا به دنبال داشت. مهندس آسلی، عضو گروه صلح بود و من به ایشان فارسی یاد می دادم و از ایشان هم انگلیسی با لهجه شیرین امریکایی یاد می گرفتم و با حافظه و درایت خاصی که داشت، به زودی فارسی را دست و پا شکسته یاد گرفت ولی خیلی خوب.

سپس به علت مشکلات خانوادگی، به میانه آمدم و با بهداری این شهر همکاری کردم و به عنوان معاون مدیرعامل مشغول به کار شدم.

ثمره ازدواج من و همسرم، دو پسر بنامهای علی و مهرداد هستند که هر دو در مشاغل اقتصادی فعالیت دارند.

آقایان گلمحّمدی، مقدّسی، و نصیرزاده

استاد حسینعلی مقدسی

بهترین دوران و نقطه عطف زندگی استاد مقدّسی چنین خلاصه شد:

- آشنایی من در دوره ی دبیرستان با شخصی بنام سیّدهاشم قرشی بود که در همسایگی مغازه ی پدرم به صنعت شیشه گری مشغول بود و علاقه و رغبت زیادی به آموزش و تدریس زبان و ادبیات عرب داشتند و کتابهایی چون گلستان سعدی و غیره را محضر ایشان به خوبی فرا گرفتم علی الخصوص قواعد عربی در قرائت قرآن کریم که برایم بسیار ارزشمند بوده و می باشد.

- آشنایی من با اساتید بسیار ارزشمند آن دوران در دانشگاه تهران در رشته ی روانشناسی که واقعا برایم نقطه عطفی بود در فراگیری علمی روانشناسی.

- آشنایی من با مهندس چاپمیک اسلی که برایم بسیار خاطره انگیز بود و همچنین مشاغلی که در طول عمرم در سمتهای مختلف فعالیت داشتم.

در آخر خدمتتان عرض کنم که مدتی را هم در فروشگاه ابوی فعالیت داشتم که نیاز به یک کمک داشتند و آن موقع به توزیع روغن نباتی و کالاهای دیگر مشغول بودم.

مدتی نیز از اداره آموزش و پرورش، تقاضای اشتغال در امر تدریس نمودم و در نتیجه مدتی را در ترکمن چای و روستاهای تابعه، و بعد از آن در دبیرستانهای بوعلی سینا، امام خمینی، و مدارس دخترانه سمیّه و پروین اعتصامی، به تدریس زبان انگلیسی مشغول بودم.

بعد از تدریس و فراغت از آن، به مشاغل آزاد روی آوردم و در حال حاضر هم به تدریس خصوصی زبان انگلیسی مشغول هستم و باقی مانده ی عمرم را با شرکت در مجامع قرائت قرآن مجید صرف می کنم.

----------------------------------------------------------------------------------------------

سخن نویسنده:

ضمن تشکر و قدردانی از استاد حسینعلی مقدّسی استاد روانشناسی و زبان و ادبیات انگلیسی و عربی، که وقت گرانبهایشان را در اختیار اینجانب قرار دادند، برای دوستان جالب خواهد بود که ایشان صحبتهایی هم در مورد اسثناء بودن عدد 8 برایم فرمولهایی را ارائه دادند که نمونه ای از آن را برایتان بازگو می کنم:

توحید

 

1 = 7 - 8

سن تکلیف پسران

 

15 = 7 + 8

 

سن تکلیف دختران

 

9 = 1 + 8

 

تعداد ایام شبانه روز

 

 24 = 3 × 8

 

تعداد هفته های سال

 

 56= 7 × 8

 

سال وفات پیامبر(ص)

 

 64 = 8 × 8

 

 

1
1