- ارسال کننده: حسین قره داغی آچاچیلوئی تاریخ: ۹۲/۰۳/۰۹

اولین میانه ای رکوردار شنای سدهای میانه (آیدوغموش 8 کیلومتر) پاییز 89 قسمت 1 رکورد شنای 8 کیلومتری

یک بسیجی میانه ای مسافت ۸ کیلومتری را به مناسبت  هفته دفاع مقدس شنا کرد

حسین قره داغی از بسیجیان فرهنگی بخش  کندوان شهرستان میانه توانست  مسافت ۸ کیلومتری طول سد آیدوغموش را در زمانی حدود دوو نیم ساعت شنا کند. وی در حضور فرماندار و فرمانده سپاه و جمعی از اعضای شورای اداری اذعان کرد.که هدف اصلی وی از ثبت رکورد زنده نگه داشتن یاد وخاطره شهدای غواص میانه در طول هشت سال دفاع مقدس است.ودر این مراسم از برادر بسیجی حسین قر ه داغی تجلیل به عمل آمد.

نقل از روزنامه ابتکار میانه  ۱۷ مهر ۸۹

 

 

فقط با یک چای شیرین

استرس وفشار روحی زیادی داشتم .قبلا این مسیررا انتخاب کرده بودم .کسی حال نداشت به من کمک کند.تا اینکه آقای روحی آستین بالا زدو گفت حتما کمکت می کنم نگران نباش.من قبلا تمرین کرده بودم فصل تابستان تمام شده بود.اما من همچنان نگران بودم.

 

شب را تا صبح خوابم نبرد.تا ظهر مشغول پیگیری حرکت بودم.تا اینکه ساعت 2 بعدازظهر شد.مربی جوانم برای اطمینان خاطر گفت.وضع تغذیه ات چطوره گفتم بد نیست.بیسکویت و کمی وسایل خرید.اصرار می کرد بخورم.اما گفتم یک چای شیرین برایم کافی است.تا چند بار هم که شده طول سد آیدوغموش را بپیمایم.

افتخاری دیگر

ساعت 5 بعداز ظهر استارت شنا را شروع کردم.فصل پاییز بود.هواکمی سردبود.دمای آب سد هم پایین بود.کنارم برادر بزرگوارم محرم (کاوس) هم با من بود.بودن او در کنارم، به همراه مربی جوانم مایه دلگرمی بود.کاوس استاد شنا وپدر شنای آبهای میانه بود.شاید رکورد نزده بود.اما تبحر او در میانه زبانزد همه هست.در طول عمرش هم خیلی ها را از غرق شدن نجات داده بود.تا آخر کنارم به عنوان یار کمکی بود و با من شنا کرد.در حقیقت افتخار این شنا می بایست به نام او ثبت می شد.

ساعت 6 بعداز ظهر هوا تاریک شد.می بایست بقیه را در تاریکی شنا می کردم.وسط آب نا خودآگاه یک ترس نا خواسته ای با من همراه بود.از طرفی دمای بدنم بدلیل سردی آب خیلی پایین آمده بود.انگشت دستان و پاهایم بی حس شده بود.اما لطف خدا در اراده انجام کار مرا در رسیدن به نقطه آخر کمکم کرد.

ساعت 7/30 در تاریکی مطلق به نقطه پایان رسیدم.کنار آب آقای رنگساز خبرنگار با حوصله و فعال میانه در حال مصاحبه با من بود.مجبور بودم، تحمل کنم.از یک طرف خیلی سردم بود و از طرفی دیگر ماهی های کوچلو قلقلکم می دادند.آخر سری ،حوصله ام  سر رفت و شروع به خندیدن کردم.و شوخی  ماهی ها را در اعتراض دوستان بهانه کردم. تا بلافاصله با حمایت مربی جوانم آقای اکبر امینی خودم را خشک کنم و لباسهایم را بپوشم.

آخر سری هم به عنوان اولین میانه ای در یاد و نام شهدا ، موفق شدم با کمک دوستان رکورد شنای سدهای کوچک و بزرگ میانه را به نام خود ثبت کنم.







نقل از سایت آقای حسین قره داغی

1
1