- ارسال کننده: حسن گل محمدی تاریخ: ۹۲/۰۳/۰۵

شرممان باد، شهدا کجا از ما خواسته اند که گل های پارک ها را بکنیم و ببریم برای گلباران مزار آن ها؟!

شرممان باد، شهدا کجا از ما خواسته اند که گل های پارک ها را بکنیم و ببریم برای گلباران مزار آن ها؟!

شرممان باد

هر روز که می گذرد شهدای مظلوم ما غریب تر و بیگانه تر می شوند و از یادها دورتر می افتند. کیسه دوزان به نام شهدا کیسه های بزرگتری می دوزند و مرده خواران مرثیه های بلندتری می سرایند و خناسان حیله های فریباتری می سازند، اما دریغ از یک ایمان و باور راستین به قاموس شهید و شهادت که در قلب های تاریک دنیاپرستان ریشه دوانده باشد.

شنیدنش هر دل داغدیده ای را به درد می آورد و هر قلب شکسته ای را به شرار عذاب می سوزاند، برای من هم بسیار سخت و دردناک بود و تمام وجودم را گر گرفت و قلبم را آتش زد. به خدا سوگند اگر سال تا سال سراغ شهدا را نگیریم شرافت دارد بر اینکه برای تهیه یک شاخه گل برای هر شهید به صرافت بیافتیم.

شهدا؛! همان کسانی که برای پاسداری از دین و میهن سبکبارانه نقد جان خویش را در کف گرفتند و به استقبال گلوله های داغ و ترکش های سوزان رفتند و دشنه های دشمن زبون را در قلب خویش مهمان کردند تا ما در امنیت و آرامش باشیم، امروز به مشکلی برای جامعه نمک به حرام ما تبدیل شده اند و هر روز که می گذرد حرمت شکنی های بیشتری را به ساحت این گلدسته های نور و معرفت و اسوه ایثار و شجاعت به چشم می بینیم.

دیشب عزیزی با اندوه این حکایت تلخ را روایت کرد؛ می گفت: دیروز که چهار خرداد بود با یک روز تأخیر به مناسبت سوم خرداد و سالروز آزادسازی خونین شهر مظلوم، مسئولان شهرستان به قصد گلباران مزار شهدای شهر میانه برنامه ای را ترتیب داده بودند. به رسم سنت هر ساله باید به تعداد شهدای شهرمان شاخه های گل تهیه می کردیم و در روز موعود به گلزار شهدا می بردیم. شهدای شهر ما حدود 400 نفر هستند و هر شاخه گل را اگر 3 هزار تومان حساب کنیم چیزی حدود 1 میلیون و دویست هزار تومان هزینه خرید گل ها می شد. در کمال تأسف هیچ یک از ادارات و سازمان های دولتی و غیر دولتی شهرستان حاضر به تأمین این مبلغ و تهیه گل های مناسب و آبرومندانه برای این مراسم نشدند و گفتند "بودجه نداریم".

گفتند بودجه نداریم ولی فکر نکردند که تا حالا هزاران بار از بالاترین تریبون های این کشور شنیده اند که ما هرچه داریم از شهدا داریم و اگر آن ها را حفظ نکنیم دیگر هیچوقت هیچ چیز نخواهیم داشت، دیگر هیچ وقت بودجه نخواهیم داشت و دیگر هیچ وقت هیچ میزی برای ریاست نخواهیم داشت و دیگر هیچ وقت هیچ عزتی برای افتخار نخواهیم داشت.

آری مسئولان میانه برای هر شهید به اندازه پول توجیبی یک دانش آموز دبیرستانی بودجه پیدا نکردند که شاخه گلی برای زینت مزارشان تهیه کنند و در نهایت کاری کردند که از شنیدنش عرق شرم از فرق سر تا نوک ناخن هر ایرانی غیور و غیرتمند را فرا می گیرد؛ شاید باورتان نشود و بگویید خبر دروغ است، ولی من برای اطمینان از راست بودن خبر صبح امروز با بنیاد شهید میانه هم تماس گرفتم و تایید خبر را گرفتم؛ متأسفانه حقیقت داشت.

متأسفانه حقیقت داشت که مسئولان ما در کمال ... و... تصمیم گرفتند دیروز برای گلباران مزار شهدای این شهر در اقدامی زشت و فضاحت بار به گل های پارک ها و فضای سبز شهر هجوم برده و با کندن شکوفه های سرراهی ترتیب مراسم گلباران شهدا را بدهند.

پدران شهدا چشمتان دور! مادران شهدا چشمتان دور! همسران شهدا چشمتان دور! دختران شهدا چشمتان دور! پسران شهدا چشمتان دور! جانبازان مظلوم و درد کشیده چشمتان دور! همت، باکری، جهان آرا، فهمیده، حسن، حسین ... چشمتان دور! از سر خیابان گل کندند و آوردند مزار عزیزان و جگرپاره های تان را شیره بمالند! اف بر ما! اف بر غیرت ما! اف بر حمیت ما! شهدای ما دیگر به قدر پول یک شاخه گل هم نمی ارزند!!!

خدایا تو چرا این قدر صبوری؟! خدایا تو چرا این قدر بزرگی؟! خدایا تو چرا این قدر ساکتی؟! چطور می توانی همه این فضاحت را تحمل کنی؟! چطور می توانی چشمت را بر این همه گندی که ما می زنیم ببندی؟! خدایا آدم گاهی از دست تو نمی داند چکار کند، این همه صبر تو آدم را کلافه می کند؛ چرا نمی غرّی؟؟! چرا نمی ریزی؟ چرا نمی پاشی؟ چرا ویران نمی کنی؟ تا کجا می خواهی تحمل کنی؟! خدایا مراببخش! من کافر نیستم ولی به من حق بده که ا ز خشم دست و پایم بلرزد و زبانم بلغزد.

شهدا کجا از ما خواسته اند که گل های پارک ها را بکنیم و ببریم برای گلباران مزار آن ها؟! شهدا رفتند که گل های کوچه های ما با عطر شهادت شکوفا بمانند! شهدا رفتند که گل های شهر ما زیر لگد خصم له نشوند! شهدا رفتند که پارک های ما زیباتر شوند؛ شهدا کجا از ما خواسته اند به بهانه تعظیم و تکریم آن ها باغچه های گل و شکوفه شهر را خراب کنیم و خاطر مردم را آزرده سازیم؟!

آقای مسئول! اگر کشور آن قدر بی پول شده که توان خرید یک شاخه گل برای هر شهید را هم ندارد شما لطف کن سر جایت بشین! لازم نکرده با دست خالی برای شهدا سینه سپر کنی. شما اگر بتوانی خجالت دست های خالی ات را بعد از 35 سال شعار ما می توانیم به جا بیاوری خیلی هنر کردی، شهدا بهتر از من و تو معنای اقتصاد مقاومتی را درک می کنند، آن ها نه از شما گلایول می خواهند نه رز وحشی، چون آن ها خود مقاومتند، چون آن ها مجسمه پایداری اند چون آن ها تفسیر آیه "ثم استقاموا" هستند و خوب می دانند که در شرایط محاصره نباید به فکر کمپوت و کنسرو باشند. شما خودت را مضحکه نکن، لازم نکرده به خاطر شهدا کاری را بکنی که تمام دنیا کودکان را هم از انجام آن منع می کند، وقتی طاعت از دستت بر نمی آید گنه نکن، آبروی شهید و شهادت را به بازی نگیر؛ مگر ندیدی تندیس های مقوایی چه افتضاحی به راه انداختند؟! ساده لوحی ها را تکرار نکن، بشین سر جایت.

 

1
2
3
1 2 3