- ارسال کننده: دولاشان تاریخ: ۹۲/۰۲/۱۳

از فرصت ها سو استفاده نکنیم

 

در این چند روز ارسال اس ام اس و استفاده از تلویزیون شهری در میدان معلم برای تبریک از طرف عده ای از نامزد های انتخاباتی برایم جالب بود از زمانی که من در این شهر زندگی می کنم سراغ ندارم بعضی از کسان بدون منظور و بدون در نظر گرفتن منفعت شخصی برای کسی کاری انجام دهند این آقایان محترم تا به امروز کجابودند و چرا امسال به یاد روز کار و معلم افتاده اند و برای آنها تبریک می گویند با این کار به شخصیت آنها توهین مشیه از زمانی که این آقایان در این شهر زندگی می کنند یادی از این اقشار زحمت کش نمی کردند حتی به صورت زبانی اما زمان احتیاج است

آنچه شیران را کند روبه مزاج                  احتیاج است احتیاج ...

به جای گفتن تبریک در ایامی که در اداره و در پست خود خدمت می کردی بی تفاوت از کنار این عزیزان نمی گذشتی و حداقل سر خود را بالا می کردی و سلام آنها را می گرفتی نه با غرور خود را می گرفتی چه کار می شود کرد ایام انتخابات است باید از تمام فرصت ها سود جست من با توجه به کارهایی که می کنید توجه می کنم باز منافع خودتان را در این کارها می بینم و روزی را می بینم که اگر به شورا ی شهر دست یافتی برای انجام منافع شخصی خود از تمامی توان خود و امکانات موجود دریغ نخواهی کرد

در این روز ها که بیشتر نامزد های شورای شهر در تکاپو هستند و برای مطرح کردن خود در تلاش هستند سعی کنند از خودشان بگویند و از دیگران مایه نگذارند روز کارگر روز مادر  روز معلم و سایر روز ها اگر می خواهید به آنها احترام بگذارید آنهایی را که می شناسید به دیدن آنها بروید و از زحمات آنها قدر دانی کنید نه تا به امروز که کار گر و معلم را نمی شناختی تبریک نثارش کنید . کل اهالی شهرمیانه همه دیدند که شما این ایام فرخنده را تبریک گفتید

من هم سو استفاه از فرصت ها را به شما تبریک می گویم(نامشان را با توجه به زمان انتخابات  ذکر نکردم)

- در گفتار صادق باشیم

- از فرصت ها سو استفاده نکنیم

- برای بالا رفتن خود دیگران را پله خود نسازیم

ارزش ها را به نفع خود در معرض تبلیغات نگذاریم

- در مقابل خود و مردم احساس تعهد کنیم و سوز خدمت داشته باشیم که می شود نوکر مردم بودن و این موهبت الهی شامل حال هر کسی نمی شود

- اول باید خود ساخته باشیم تا جامعه ساخته شود

می گویند فردای می خواست شهری را پر از شادی کند و مردم را شاد ببیند ولی عجل امانش نداد و در وقت مردن گفت من حالا فهیدم که اول باید خود را شاد می کردم و این احساس در من به وجود می آمد بعد آن را در جامعه ترویج می دادم