- ارسال کننده: مهدی عزیزیان تاریخ: ۹۲/۰۲/۰۵

گزارشی از مراسم پاسداشت قادر طهماسبی(فرید) شاعر میانه ای

 شعر چیزی جز ورق شرم من برای این امت نیست/ شاعری که بیدار و دیده‌بان است

گروه فرهنگی: سلسله جلسات شب شاعر که به همت موسسه اوج برگزار می‌شود یک امتیاز ویژه دارد. در این جلسات خلاف رسم معمول و جا افتاده ما، از شاعرانی تقدیر می‌شود که حی و حاضر هستند و مایی که شاید خیلی متوجه قدر و منزلت آنها نبوده‌ایم، حالا می‌توانیم خوشحال باشیم که هنوز فرصت آشنا شدن با آنها و استفاده از هنرشان برایمان باقی است.

به گزارش رجانیوز، مراسم پاسداشت قادر طهماسبی(فرید) سه‌شنبه شب در نخلستان موسسه هنری رسانه‌ای اوج برگزار شد و تعداد قابل توجهی از شاعران مطرح و صاحب سبک کشور با حضور در این مراسم نشان دادند که فرید جایگاهی دارد که شاید عموم علاقه‌مندان شعر از آن آگاه نباشند.

علی انسانی، علیرضا قزوه، یوسفعلی میرشکاک، مرتضی امیری اسفندقه و علی‌محمد مودب چند تن از این شاعران بودند که در سخنان خود از ارج و قرب فرید در میان قافله شعرا سخن گفتند.

.....بزرگداشت قادر طهماسبی(فرید)شاعر مثنوی شهادت سبکباران شاعری که رمان هم نوشته است

قادر طهماسبی به سال 1331 در شهرستان میانه متولد شد. دبستان و دبیرستان را در همان شهر گذارنید. پس از آن جهت کسب علم اقامت کوتاه و بلند در شهرهایی چون شیراز، مشهد، تبریز و تهران و اصفهان داشت. او که به عضویت هیات علمی دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان منصوب شده بود از این سمت انصراف داد تا با فراغ بال به شاعری بپردازد و بال‌های خیالش بسته نشود.

با اینحال او در درهای مختلفی به تحصیل در دانشگاه پرداخت. در سیمای اصفهان هم فعالیت داشت. پس از آن به تهران هجرت کرده و در دانشگاه تهران مشغول شد. همچنین به عنوان کارشناس شعر در حوزه هنری و بنیاد شهید به فعالیت پرداخت.

فرید اگرچه بیشتر بعنوان شاعری انقلابی شناخته می‌شود اما دستی هم در حوزه داستان دارد که رمان «تلاوت» از آن جمله است. هرچند که این رمان هم نثری شاعرانه دارد و در آن می‌توان همان رد پای فرید در شعر و شاعری را دید.

فرید خود درباره ورودش به شعر و شاعری در گفتگویی چنین گفته است:

«من به طور جدی از سال 62 ـ 61 شعر را شروع کردم. تا قبل از آن یعنی تا حدود 25 سالگی به طور پراکنده شعرهایی گفته‌ام. از سال 61 تا 68 حدود پنج مجموعه شعر در رابطه با جنگ، شهدا و دفاع مقدس دارم که البته به صورت نامنظم و پراکنده به چاپ رسیده‌اند. در سال 70 از بین این مجموعه‌ها حدود 30 غزل را گلچین و در «عشق بی‌غروب» (مجموعه غزل و قصیده) به چاپ رساندم.»

...........

علی انسانی و یوسفعلی میرشکاک

دعوا دعوای ولایت حق و باطل است

حال با این مقدمه مختصر می‌توان به سایه‌سار نخلستان اوج رفت و از شب شاعر گفت. جایی که به گزارش فارس، مصطفی محدثی خراسانی گفت: «فرید در شعر انقلاب چهره منحصر به فردی است همانگونه که سیدحسن حسینی، قیصر امین‌پور، یوسفعلی میرشکاک، علی معلم، موسوی گرمارودی از چهره‌های ماندگار هستند. اینها جریان‌ساز جریانی هستند و اگر هر کدام را که تشکیل‌‌دهنده پیکره واحدی هستند بررسی کنیم می‌بینیم که هر کدام به طور مجزا منحصربه فرد هستند و همین ویژگی نقش اساسی آنها را نشان می‌دهد.»

یوسفعلی میرشکاک نیز در این مراسم گفت: «فرید شعر ماندگار زیادی دارد و خیزاب‌های وجود مردم ستون‌های اصلی هستند که باقی می‌مانند. هر گاه این گونه معرکه‌ها برگزار می‌شود دوست دارم که آرزوهای خود را بیان کنم حق فرید اینگونه ادا نمی‌شود و حق‌گذاری دشوار است تاکنون به فرید بی‌اعتنایی زیادی شده اما تا به حال ندیده‌ام که بنالد.»

علی‌محمد مودب نیز گفت: «دعوا دعوای سیاسی و اقتصادی نیست بلکه دعوا ولایت حق و باطل است و حکومت خدا بر غیرخداست. برخورد با مرگ و زندگی در شعر فرید تجلی کرده است و خواست خود فرید است. نشانه‌ای از آمادگی برای ظهور. ما از ایامی تنورگونه بیرون آمدیم و امیدواریم با این خلوص و با بازخوانی این تجربه بتوانیم این ماجرا را احیا کنیم.»

کاظم رستمی که کتابی درباره فرید در دست چاپ دارد در مراسم پاسداشت شاعر انقلابی قادر طهماسبی گفت: «زمانی نزد فرید بودم و گفتم فلانی سلام رساند و گفت: مشتاق دیداریم، فرید هم در پاسخ گفت که بگو فرید چشم ندارد اما دیده‌بان است و خودش می‌داند چه زمانی بیاید و چه زمانی برود.»

.........  گفتم قبل از من باید از فرید تقدیر شود

اما علیرضا قزوه و مرتضی اسفندقه سخنان جالبی گفتند. قزوه گفت:‌«در برخی از مراسم‌ها فرد بدون دعوت هم دوست دارد برود و من این مراسم را با علاقه خودم آمدم. فرید یک خط شکن در شعر انقلاب و دفاع مقدس است و همیشه قابل اعتنا است، سیاست ادبیات را له کرد.»

قزوه در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «روز گذشته از دفتر جایی که همه کاره هستند به من گفته شد که در شورای شهر کاندید شوم اما من نرفتم ولی شاید باید عده‌ای بروند چون اهل سیاست برای اهل ادبیات دل نمی‌سوزانند و اهل سیاست باید متوجه شوند که فرهنگ نوک هرم است و نمی‌توان هرم را وارونه نگه داشت.»

........... مرتضی امیری اسفندقه از شاعران هم مقام فرید نیز در این مراسم گفت: «روز پنج‌شنبه با من تماس گرفتند تا مراسم تجلیل را از تالار وحدت از من بکنند و من که شهرت حضور داشتم و علاقه‌ای خاص به تالار وحدت نپذیرفتم و گفتم تا از فرید تجلیل نشود درست نیست که این مراسم به من اختصاص یابد این سهم من نیست و با او تماس بگیرید، نرفتن من تنها به دلیل حرمت فرید است. وی نخستین استاد شاعران فرزند شهید است که ادا در نمی‌آورد و با دل و جان حضور پیدا می‌کند.»

......... شعر چیزی جز ورق شرم من برای این امت نیست

در انتها و پیش از اینکه نوبت به مراسم تقدیر برسد، فرید در جایگاه قرار گرفت و چنین گفت: «شبی پر خاطره و پر از شرمساری برای من است شعر چیزی جز ورق شرم من برای این امت نیست برای این امت شهید پرور و برای آنان که رفتند و ما که مانده‌ایم.»

وی ادامه داد: «حکایتی میان من، میرشکاک و علی انسانی وجود دارد و که نمی‌توانم بیان کنم. کاش این بزرگواران اینگونه درباره من صحبت نمی‌کردند چون من خجالت می‌‌کشم و خودم را شاعر نمی‌دانم البته نمی‌خواهم شکسته نفسی کنم اما خودم را در عالم صفر مرزی می‌بینیم که می‌خواهم وارد عرصه شعر بشوم اما نمی‌‌توانم البته با این حرف‌ها نمی‌خواهم استعدادهای جوانان را زیر سؤال ببرم.»

فرید در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «خدایا یک دردی در جانم هست که نمی‌دانم چه دردی است نمی‌دانم چگونه بیان کنم شب خاصی برای من است و نمی‌دانم که چه معنویتی است و حکایت این محفل را نمی‌فهمم دیشب حالی داشتم و به خدا گفتم بندگان تو به من قدم خیر برده‌اند من چه کنم.»

وی افزود: «اسفندقه من را این گونه شرمنده کرد چه بگویم شاید برخی از عزیزان انتظار داشته باشند شعری تازه بخوانم یا شعری سیاسی بگویم اما هر چه حالم اقتضا کند می‌خوانم.»

فرید در ادامه شعری در وصف حضرت زهرا (س) خواند که حاضران را بسیار تحت تأثیر قرار داد.

1
1