- ارسال کننده: احمدپورترکمانی یاور تاریخ: ۹۲/۰۲/۰۱

بازی با کلمات: طرفداران نماینده یا هم سلایق نماینده؟!

بازی با کلمات: طرفداران نماینده یا هم سلایق نماینده؟!

علت نوشتن این متن، بحثی بود که با چند نفر از فرهنگیان عزیز در ترکمنچای پیش امد و زبان معلمان گرامی به کاربرد واژه «طرفداران نماینده» خیلی راحت می چرخید تا کاربرد «هم عقیده یا هم سلیقه»؟؟!!

چرا هنجارهای رفتاری، تعامل های رفتاری، و در کلیت ان فرهنگ مهم است؟ محبوس کردن خود در کادر بی روح و منتسب کردن افراد به «طرفدار» و از ان طرف منتسب کردن دیگران به «فرا جناح» بودن شان، ایا دیدگاهی بیش از حد تنگ نظرانه (حداقل برای برخی از اشخاص) نیست؟ آیا کاربرد طرفدار، شناخت بسیار محدود و تنگی از افرادی که عضو یک گروه هستند (حداقل برای برخی از افراد) نیست؟ آیا وقتی به عوض کاربرد اصطلاحات مناسب، واژه طرفدار را برای اشخاص به کار می بریم، افراد را محکوم به برده نیروهای موهوم ذهنی خود نمی کنیم؟ باورهای تحریف شده در باره افراد با کاربرد واژه «طرفدار» برای انها، در بیشتر موارد تنها موضوع شوخی های زننده نیست بلکه در ذات خود تهمت هایی را هم داراست. مثلاً وقتی انگلیسی ها در مورد ایرلندیها به شوخی های بدی متوسل می شدند از این قبیل که «برای عوض کردن یک لامپ برق چند ایرلندی لازم است؟» این جملات سطحی در خور وضعیت نامساعد اقتصادی ایرلند بود. حال شوخی ها و یا کاربرد واژه «طرفدار»، در دل خود، توطئه ها (هر چند ناخواسته) را دارد. مثل اینکه اطرافیان یک فرد خاص، عروسک خیمه شب بازی همان فرد خاص هستند!!؟؟ متاسفانه کمتر پیش می آید که از هم سلیقه و همفکر بودن افراد، به عنوان عامل نزدیک کننده، سخن به میان آید.

البته در مواقعی که زمینه بحث و بررسی پیش آید( که کمتر پیش می آید یا اصلاً پیش نمی اید) می توان مهمل خالص و مطلق بودن چنین انتساباتی را در بیشتر موارد برشمرد. باید تصدیق کرد که همنشین شدن کورکورانه و تحمیل نظرات شخص خاص به عموم، از نظر شخص بنده جباریت است. چرا که افراد چشم بسته، در توجیه قصور مدیریت های خواص عمل خواهند کرد.

1
1