- ارسال کننده: حسن گل محمدی تاریخ: ۹۲/۰۱/۱۷

نمایندگان مجلس و باتلاقی به نام شورای شهر

نمایندگان  مجلس و باتلاقی به نام شورای شهر

حسن گل محمدی

زمزه یارگیری های آشکار و نهان نمایندگان مجلس و ورود مستقیم و غیر مستقیم آنان در رقابت های انتخاباتی دور چهارم شوراهای اسلامی شهر و روستا خبری نیست که شنیدن آن برای صاحبنظران عرصه سیاست و اجتماع خوشایند باشد.

اتخابات شوراها
این رفتار نشانه غبارآلودی است از میل به تمامیت خواهی و انحصارطلبی صاحبان قدرت که غافل از مقدرات اساسی مدیریت اجتماعی شهرها امیال و گرایشات سیاسی خود را مبنا قرار داده و به دنبال برآوردن آن ها به تکاپو و تلاش می پردازند. البته این موضوع اتفاق جدیدی نیست و در دوره های قبل نیز پروژه شوراسازی و تلاش برای سازماندهی تیمی دلخواه و نشاندن آن بر کرسی شورا از سوی برخی از نمایندگان وقت و اعضای ستادهای انتخاباتی آنان دنبال می شده است.
اما تجربه نشان داده که نه تنها توفیق چشمگیری در ساختن ترکیبی یکسان و متحدالسمت نصیب آنان نشده است بلکه حتی در مراحل بعدی و سیر فعالیت شورا تغییراتی نیز در گرایشات و جبهه بندی های اعضا رخ نموده که رشته کار را از دست بالادستی ها خارج کرده و امکان اعمال نظر آنان در تعیین خط مشی ها و رویکرد اعضا را از بین برده است.
این روند اتفاق نامیمونی است که با روح کلی این نهاد اجتماعی و مشورتی و فلسفه وجودی آن که مد نظر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باشد در تعارض بوده و ماهیت وجودی آن را بیشتر از آنکه یک نهاد فکری و برنامه ریزی و مشاوره ای باشد به یک محل تنش و تعارض سیاسی و باندی و جناحی تبدیل می نماید.
به طور واضح روشن است که بسیج تمامی نیرو و توان و صرف هزینه های سنگین تبلیغات انتخاباتی برای در اختیار گرفتن کرسی های این شورا موشی نیست که برای رضای خدا گرفته شود و مطمعناً راهی است که مسیر دستیابی به بسیاری از منافع و مطامع سیاسی و اقتصادی کسانی که برای رسیدن به آن دست و پا می زنند از آن می گدرد فلذاست که اگر امروز صف آرایی و تقابل ها برای به دست آوردن تعداد بیشتری از کرسی های شورا جریان پیدا می کند بی تردید سهم خواهی ها و انتظارات رنگارنگ در آینده پیامد مفسده انگیزی است که سلامت و صداقت این نهاد مردمی و اسلامی را با سئوالات و تردیدهای جدی مواجه می سازد.
اما توجه به آن روی سکه می تواند برای مشتاقان به اثرگذاری بر روند انتخاب مردم و کانالیزه کردن جریان انتخابات قدری تأمل برانگیز باشد. فکر کردن به این سئوال که در صورت عدم توفیق اعضای شورا در انجام خدمت مورد قبول برای مردم چگونه حامیان آن ها قادر به پاسخگویی به مردمی خواهند بود که به اعتبار توصیه و حمایت آن ها آرای خود را به نفع جریانی خاص سوق داده اند؛ امری است که درنگ و تأمل بازی گردانان عرصه انتخابات شوراها را لازم و ضروری می سازد.
همانگونه که پیشتر گفته شد تغییر در گرایشات و رفتارهای سیاسیون و دگرگونی مواضع و تحرکات آنان در گذر زمان موضوعی نیست که از احتمال وقوع آن غافل بوده و در همه حال بنا را بر ثبات جهت گیری های انان گذاشت، لذا این مسئله ضریب ریسک پذیری و مخاطره بالایی را نیز در دل خود نهفته دارد و ما در طول دوره های مختلف به کرات نمونه های عینی آن را در چرخش ها و جابجایی های افراد و به هم خوردن ترکیب اکثریت ها و اقلیت ها شاهد بوده ایم.
حوادثی از این دست می تواند با عث برهم خوردن معادلات کارگردانان عرصه سیاست و آسیب پذیری آنان از ضایعات بد و ناگوار عملکرد شوراها شده و تضعیف جایگاه اجتماعی و مردمی آنان را در پی داشته باشد.
البته در کنار این فرض این احتمال را نیز نباید از نظر دور داشت که ذائقه سیاسی مردم در زمان های مختلف و تحت تأثیر حوادث متعدد همواره در حال دگرگونی است و احتمال دارد همان رأی دهندگانی که سال قبل به افراد خاصی اقبال نموده و جریان حامی آنان را مورد تأیید قرار داده و به کاندیداهای مورد حمایت آنان رأی داده اند امروز با طرز فکر دیگری در پای صندوق های رأی حاضر شده و رفتار دور از انتظاری را از خود نشان دهند که در این صورت نیز عدم توفیق افراد مورد حمایت جریان های موفق دیروز در انتخابات امروز می تواند به شکست استراتژیک غیر منتظره ای برای آنان مبدل گردد.
پشت سر گذاشتن رقابت های نفسگیر تبلیغاتی و گذر از دروازه های بلند شورای شهر و رسیدن به صحن آن توفیقی است که اگر با تکیه بر حسن شهرت، اعتبار اجتماعی، توانایی علمی و تخصصی و قدرت حقیقی افراد محقق شود می تواند گردآورنده مجموعه ای از افراد متکی به خود، مستقل و وفادار به شعارها و وعده های انتخاباتی آنان باشد و به طریق اولی آنان را در مسیر پاسخگویی به انتظارات مردم و رأی دهندگان قرار دهد اما دستیابی به صندلی شورا اگر در سایه تأسی به مهره های قدرتمندتر و قرار گرفتن در زیر چتر حمایتی آنان ممکن شود موجب گردآمدن عده ای کارگزار وابسته، وامدار و مدیون سهامداران بزرگ سیاسی شده و مجموعه شورای شهر را به آلت دستی برای تحقق منویات و مطالبات حق و ناحق عده ای خاص تبدیل خواهد نمود که بزرگترین دغدغه آنان را حفظ وابستگی های سیاسی و تعقیب مسیری غیر از تامین منافع مردم و برآوردن انتظارات رأی دهندگان شکل خواهد داد.
پادزهر چنین اتفاقی آگاهی و هوشیاری مردم و اجتناب رأی دهندگان از افتادن در دام تبلیغاتی افراد و گروه هایی است که با تسلط بر بخشی از قدرت در صدد توسعه دامنه سلطه و انحصار خود برآمده و دندان خود را برای گوشت های بیشتری از قربانی قدرتی که ارزشهای دموکراتیک آن را به افراد می دهد تیز کرده اند.

1
2
1 2