- ارسال کننده: اسماعیل مختاری تاریخ: ۹۲/۰۱/۱۶

فراگشتی در آداب و رسوم مردم شهرستان میانه(عید نوروز1)

فراگشتی در آداب و رسوم مردم شهرستان میانه


عید نوروز در میانه(قسمت اول)
در روزگاران گذشته عید نوروز را مردم میانه همراه با مردم سایر نقاط ایران به طرز باشکوهی جشن می گرفتند. از یک ماه مانده به عید تلاش بانوان بیشتر شده و به خانه تکانی و تمیز کردن وسایل خانه می پرداختند. آجر را کوبیده و سپس آن را الک می کردند و بدین ترتیب خاک نرمی از آن بدست می آوردند که در تمیز و براق کردن وسایل و ظروفی که از ورشو ساخته شده بود، مانند زیر ، سماور ذغالی ، قاشق ورشویی و ... استفاده می نمودند.
برای سفید کردن خانه ها از نوعی خاک سفید که در تپه های اطراف میانه وجود داشت استفاده می کردند. برای این کار خاک سفید را در آب خیس کرده و بوسیله جارو به دیوار می پاشیدند. سفید کاری دیوارهای منزل و به تعبیر امروزی آن، رنگ آمیزی ، بر عهده زنان بوده است.
بعدها خانواده های متمکن برای سفید کاری منزل از گچ استفاده نمودند. اغلب ظروف منزل که از جنس مس بود به مسگر می دادند تا آنها را سفید نماید. زیر اندازهای خانه مانند : پلاس ، گلیم و یا فرش کم عرضی که کناره نامیده می شود بطور کامل شستشو داده می شد و پس از انجام تعمیرات ضروری و گرد گیری و نظافت کامل مجدداً پهن می کردند. پس از نظافت منزل و لوازم آن و سفید کاری و تزیین دیوارها نوبت به رویاندن سبزی از قبیل گندم و عدس و دانه بعضی گیاهان دیگر که البته همگی خوراکی بودند می رسید. این دانه ها در درون بشقاب یا کوزه های سفالی رویانده می شد. برای کودکان لباس های نو تهیه می شد که معمولاً کارهای خیاطی آن بوسیله زنان خیاط انجام می گرفت. بزرگسالان هم در حد توان خود سعی می کردند حداقل بخشی از لباسهای خود را نو کنند. اما لباس بزرگترها را خیاط های مرد می دوختند که در اصطلاح محلی به آنها دَرزی می گفتند. تخم مرغ بازی پسران در کوچه ها و میادین شهر و روستا نزدیک شدن عید را نوید می داد. این تخم مرغ ها اکثراً محصول خانواده خود بود و برای تهیه آن وجهی پرداخت نمی شد. به بیان دیگر وسایل بازی کودکان نیز مانند سایر ملزومات زندگی در خانواده تولید می شد و در حقیقت از این بابت نیز خودکفا بودند.
ناگفته نماند تخم مرغ هایی که در بازی برنده می شدند به خانه نمی بردند زیرا باور بر این بود که این تخم مرغ ها حرام هستند. پوشیدن گالش و چکمه پلاستیکی سابقاً رونق فراوان داشت که کفش اکثر مردم را تشکیل می داد که هنوز هم در روستاها رواج دارد. هفته آخر سال برای مردم بخصوص کودکان بسیار شادی آفرین بود. آنها با جمع آوری بوته های گوناگون و یا خریدن وسایل آتش بازی مانند فشفشه، ترقه، بمب های کاغذی کوچک و ... در انتظار شب چهارشنبه سوری روز شماری می کردند. از چند روز قبل از چهارشنبه سوری، مادر خانه با خیس کردن نخود و عدس و تفت دادن آنها و برشته کردن گندم که اغلب شستشو داده و با شیر مخلوط می کردند و در زبان محلی قورقا نامیده می شد و تهیه تنقلاتی مانند انجیر خشک ، گردو و شکرپنیر سوروسات شب چهارشنبه سوری را فراهم می کردند. همچنین در بعضی از خانه ها میوه هایی مانند به و سیب و گلابی پاییزی را در زیر کاه یا لای پنبه در جای خنک نگهداری کرده و در ایام عید استفاده می کردند.
غروب چهارشنبه سوری و قبل از آنکه آتش افروخته شود خانواده ها برای دختران شوهر کرده هدایایی می فرستادند و همچنین دختران نامزد هدایای زیادی از خانواده داماد دریافت می نمودند.
هدایای عروس خانم را خانواده داماد در سینی های بزرگ مسی که در زبان محلی مجمعه می گویند ، قرار داده و روی آن را با پارچه های زیبا و گلدوزی شده می پوشاندند. این پارچه ها را به زبان محلی اَُرتیک می گویند که به معنی روپوش است. به سینی هایی که بدین ترتیب آماده و تزیین می شود طَبَق گفته می شود. برای تحویل هدایای عروس ، پسرهای جوان، طبق ها را بر روی سر حمل می کنند و اقوام و نزدیکان داماد با شادی و سرور و نواختن دایره آنها را تا منزل عروس همراهی می کنند.
از جمله رسوم دیگر شب چهارشنبه سوری حضور ریش سفیدان و بستگان نزدیک متوفی در منزل او می باشد. این افراد در هنگام روشن کردن آتش شب چهارشنبه سوری در کنار خانواده عزادار حاضر می شوند و دل آنها را بدست می آورند و سعی می کنند که خانواده عزادار غم عزیز از دست رفته خود را فراموش کنند و مانند سایر مردم به شادی و سرور بپردازند.
هنگام افروختن آتش همه افراد خانواده لباس نو می پوشند و با هم آتش افروخته و از روی آتش می پرند و در هنگام پرش این جمله را با صدای بلند بر زبان می آورند : آغیر لیقیم ، بوغور لیقیم ، دوش بو اودین اوستینه
یعنی سنگینی و ناراحتی هایم ، بریز روی این آتش.بعد از آن نوبت به روشن کردن ترقه ها و فشفشه ها و سایر لوازم آتش بازی می رسید که صحنه های زیبا و هیجان انگیزی برای مردم ، بخصوص برای کودکان بوجود می آورد. پس از خاموش شدن آتش به صرف شام می پرداختند. طبخ شیر برنج یک غذای سنتی و مرسوم این شب بود که در سر هر سفره ای وجود داشت. پس از صرف شام همه افراد خانواده دور هم جمع شده و از تنقلات تهیه شده تناول می کردند. از ملزومات دیگر این شب، پختن و رنگ کردن تخم مرغ بود که معمولاً برای رنگ کردن آنها از پوست پیاز و سایر رنگهای طبیعی استفاده می شد.

کودکان بزرگتر با گرفتن شال یا چادر زنانه بربام همسایه ها رفته و به شال اندازی که به آن قورشاق سالاماق می گفتند مشغول می شدند. شال را از روزنه سقف خانه آویزان می کردند که بمنظور خارج شدن دود تنور و درست در بالای آن تعبیه شده بود بنابراین شال آویزان شده روی کرسی قرار می گرفت. به هر شالی که آویزان می شد مقداری تنقلات و تخم مرغ و گاهی پول می بستند.

ادامه مطلب در پیوند روبرو : http://www.miyanali.com/miyanehpix/964

مأخذ :
فراگشتی در آداب و رسوم مردم شهرستان میانه
پایان نامه کارشناسی آقای قربانعلی میرزایی و خانم مهین حاتمی(تابستان 1377)
نسخه ای از پایان نامه در کتابخانه پژوهشسرای آموزش و پرورش میانه در دسترس هست.

1
1