- ارسال کننده: اسماعیل مختاری تاریخ: ۹۱/۱۲/۳۰

نمردیم و این روزها را هم دیدیم!

سلام

بعد از افزودن امکان گزارش تخلف به تصاویر وب سایت، چند روزی بررسی تک به تک و تمامی تصاویر وارد شده به گالری تصاویر اعضا رها شد و به عهده ی بازدیدکنندگان گذاشته شد ولی چون بیشتر اعضا نمی دانستند چه تصاویری تخلف محسوب می شود و  اعضای معدودی اقدام به گزارش تخلف در تصاویر می کردند دوباره تصمیم گرفتیم  تمامی تصاویر کنترل شوند ولی با گزینه ای که ایجاد شده بود نسبت به قبل راحتتر شد.

امروز چند تصویر مشابه تصویر زیر در بین تصاویر ارسالی اعضا دیدم (برای رعایت مقررات سایت، عکس کوچک و غیر رنگی استفاده کردم) و یادم افتاد که امروز بعد از ظهر عین همین منظره را در موارد متعدد در خیابان معلم دیده ام و از حضورم در خیابان متاسف و شرمنده شدم. حالا این عکس ایرانی نیست و می بینید که از خجالت هم نباشد، سرش را پایین انداخته ولی متاسفانه افرادی پیدا می شوند که خصوصاً در ایام تعطیلات، فرهنگ برهنگی و سایر ضد ارزشهای جامعه را از سایر نقاط برایمان سوغات می آورند و برعکس تصویر زیر خجالتی هم در وجودشان دیده نمی شود.

حالا اینکه می پوشند را بیشتر از جوراب نمی توان فرض کرد پس شلوار و دامن و چادر و مانتو هست که صرفه جویی شده!

خوب که چه؟ اینکه تصاویر را گزارش کردم مهندس عزیزی فکری برای حذفشان کنند و بعد یک فکری هم برای حذف این وضعیت از معابر شهرمان کنیم.

از نیروی محترم انتظامی و گشت ارشاد خواهشمندیم در ایام عید و تعطیلات به این ناهنجاریهای وارداتی که امنیت اخلاقی شهرمان را به خطر می اندازند توجه بیشتری نمایند و مطمئن باشند که اکثریت جامعه حمایتشان می کنند. زمانه بد زمانه ای شده بزرگترها زورشان به کوچکترها نمی رسد بلکه ترس از گشت ارشاد باعث می شود بعضی حداقلی از رفتار مناسب را داشته باشند.

خدا خیرشان دهاد. دیروز نیروی محترم انتظامی تمام تلاشش را برای کنترل شهر انجام داد. یک بمبی جلوی مغازه ای انداختند تا الان گوشم سوت می کشد خدا به خودش و پدر و مادر و اجدادش در این دنیا و آن دنیا جزای خیر دهد! هر بمب و ترقه ای که از چند روز قبل عید تا چند روز بعد 13 فروردین می ترکانند چند هزارتومن خرجش شده بعد بگوییم تورم هست گرانی هست در معاشمان مانده ایم! دروغ نگفته ایم؟!  فشفشه اش را نگفتم.

فقط موضوع عفاف و حجاب خانمها نیست،یک موضوع دیگر هم بنویسم که بحث خاص لباس نشود. تابستان امسال با صحنه ای مواجه شدم که خوشبختانه فقط و فقط خاص شهرهای خاصی هست.  آقایی جلوی بانک ملی میدان معلم از اتومبیلش پیاده شد و در صف عابر بانک ایستاد. پشت سرش اتومبیل دیگری هم نگهداشت و دو خانم جوان و میانسال پیاده شدند خانم جوان انگار که قصد دعوا و کتک کاری داشته باشد با وضعی زشت و ادای عباراتی زشت تر به طرف مرد جوان آمد. بعید نبود که بخواهد یقه اش را بگیرد و حسابی حالش را جا آورد. از متلکهایشان به هم متوجه شدم که در مسیر رانندگی برخوردهایی داشته اند و خوش حال شدم که دیدم نه آقا و نه خانم ساکن میانه نبوده و هر دو مهمان هستند و زبان هم را می فهمند و متاسف شدم که بعضی مهمانان شهرمان و شاید همشهریهایی که مدتی در شهرهای بزرگ گشت و گذار داشته اند چه سوغاتی هایی به همراه آورده اند. خوشبختانه نه مرد میانه ای از آن کارها می کند و نه زن میانه ای در معابر با مردان فحش داده و فحش می شنود. خدا را هزاران مرتبه شکر.

عیدتان مبارک. به سلامت.

1
1