- ارسال کننده: احمدپورترکمانی یاور تاریخ: ۹۱/۱۲/۲۷

جلسه شورای ورزشی در ترکمنچای با حضور مسئولان شهرستانی و استانی برگزار شد

 

جلسه شورای ورزشی در ترکمنچای با حضور مسئولان شهرستانی و استانی برگزار شد

یاور احمدپور ترکمانی

ضمن تقدیر و تشکر از مسئولان ورزشی شهرستانی و استانی حاضر در جلسه روز شنبه 26 اسفند سال 91، که با اظهار علاقه خود برای تجهیز سالن های ورزشی ترکمنچای، امیدی را در دل اهالی ورزشکار و ورزش دوست این شهر دمیدند؛ بنده نکاتی که به خاطر محدودیت زمانی در جلسه امکان طرح نیافت را برجسته می کنم. مقدمتا عرض می دارم که اگر نقدهای کوچک این نوشته باعث ازردگی خاطر دوستان ترکمنچایی حاضر در جلسه را باعث شود، در همین ابتدا عذر می طلبم ولی چاره ای جز طرح آنها ندارم باشد که مفید واقع شود.

  1. برای «تقویت روحیه» غالباً نکاتی مطرح می شود که چنانچه در مقام برخورد با آنها براییم ممکن است گفته شود که اطلاعات منفی داده می شود، ولی در نگرش دوراندیشانه، این یک قضاوت غیر منطقی و غلط است. نکته در این است که فرصت های بسیاری وجود دارد که اگر مردم از آنها بهره بگیرند تغییرات بسیاری اتفاق می افتاد. صرفنظر از اینکه برخی از دوستان چگونه به این مسأله نگاه می کنند، شخصاً بر ان هستم که آخر سر به این ختم خواهیم شد. نمونه جوانانی که در جلسه مطرح شد که در فلان تیم توپ می زنند از این سری است. یعنی باید بررسی شود که این نوجوانان ساکن شهر ترکمنچای بوده اند یا اصالتا ترکمنچایی هستند و از امکانات شهرهای دیگر برای پیشرفت خود مستفیذ شده اند. اگر این دوستان ساکن ترکمنچای نبوده اند پس بدون خود فریبی باید با نگرشی انتقادی از وضعیت فعلی ورزش در ترکمنچای باید اذعان داشت که ما هم برای اینکه جوانان مستعد خود را تحویل جامعه ورزش حرفه ای بدهیم باید از حداقل امکانات برخوردار باشیم. جوانان به خصوص در جامعه روستایی ما، با شرایط سخت و ناگوار به لحاظ عدم حضور امکانات ورزشی روزگار می گذرانند. با چنین شرایطی آنها هرگز معروف نمی شوند مگر اینکه با اصالت روستایی به کلان شهرها مهاجرت نمایند. اگر این امکان برایمان حاصل آید که به جاهایی که جوانان در روستاها سرگرم بازی و روزش هستند برویم در آنجا خیلی از موارد برایمان روشن خواهد بود. خیلی سخت است که از این روستاها قهرمانانی را به جامعه ورزشی معرفی نمود. البته تاکیداً باید گفت که برجسته کردن مشکلات ورزشی برای مسطح کردن مسیر قهرمانی نیست بلکه برقرار داشتن عدالت اجتماعی در توزیع امکانات ورزشی است. ماها استحقاق دریافت این امکانات را داریم.
  2. با گفتن این جملات که: «ورزش و تجهیزِ امکانات ورزشی برای جوانان، نیاز به ورود در حوزه سیاستگذاری ورزشی و سیاست ندارد»، اگر فکر کنیم به عنوان یک سخنگوی برگزیده و دارای اعتبار خواهیم بود، به نظر من یک خود فریبی است و آنان که با مسائل و مشکلات حوزه ورزش آشنا هستند می دادند که در نگرش جامعه شناسی به ورزش، مولفه سیاست گذاری می تواند خیلی اثرگذار باشد. با ابراز این گفته که ورزش مسئله ای غیر سیاسی و بی ربط به سیاستگذاری است به نحوی که در حوزه ورزش منطقه ما بی نیاز از درگیری نمایندگان منطقه هستیم، به قدری از واقعیت دور است که اگر در قالب طعنه به نمایندگان میانه به خاطر کوتاهی در صحنه ورزش گفته شود بهتر خواهد بود( بنده در این بند حکم به کم کاری نمایندگان نمی کنم و صرفاً خواستم بگویم که این جمله برای بیشتر برای طعنه بهتر است تا اینکه جدی گفته شود).

اینها نمونه قهرمانانی هستند که خود سازنده و یا تقویت کننده مولفه های فرهنگی فلج کننده و بازدارنده از توسعه هستند. اگر فکر کنیم با اذعان به اینکه، لزومی به ورود به مسئله سیاستگذاری ورزشی و یا ورود به وظیفه نمایندگان منطقه در حوزه ورزش نیست، برای خود حصار امنی می سازیم و ورزش را مسئله ای محض معرفی می کنیم!! غافل از این هستیم که هزینه چنین نگرشی در بلند مدت دورهای باطل و عقب ماندگی جامعه در حوزه ورزش خواهد بود. اگر بخواهیم بر موج حرکت های سازننده ای که دیگران مهیا کرده اند، سوار شویم و کاری جز به حاشیه راندن اصول نداشته باشیم و بر فروع متمرکز هستند و اگر اوضاع و احوال بر وفق مراد نباشد حتی همین فروع را رها کرده و برویم اقدامی دیگر بکنیم، اینده ورزش منطقه رضایت بخش نخواهد بود.

سوال بنده از اقای مهرداد نجفلویی این است که چرا ورزش بی نیاز از حوزه سیاست و سیاستگذاری ورزشی و همچنین بی نیاز از تعریف وظیفه برای نمایندگان منطقه در این حوزه است؟

نکاتی در مورد فوتبال: واقعیت این است که نگرش تجاری و سود محور به این ورزش و درآمدی که برای یک حرفه ای می تواند ایجاد کند، تا حدودی سایه سنگینی بر اهمیت ورزشهای دیگر، حداقل از منظر جوانان انداخته است. ولی رگه هایی از ناورزشی در ورزش های پرتماشاچی همچون فوتبال وجود دارد و از نظر بنده روند غیر منطقی درآمدزایی فوتبالی ها همچنان قوت خواهد گرفت. بررسی ورزش های پرتماشاچی از منظر جامعه شناسی و حتی از حوزه دیگر زیر نظام های علوم اجتماعی می تواند بیانگر صادق بودن چنین ادعایی باشد. ورزشهای پرتماشاچی تبدیل به موردی می شود که ما مقدار بسیار زیادی از هوش و حواس و اعتماد یا عدم اعتماد به نفس مان را در چنین ورزش هایی رقم می زنیم یا بهتر بگویم باید رقم بزنیم. منظورم این است که چرا برای فوتبال فلان تیم اهمیت قائل هستم؟ من کسی را در تیم نمی شناسم. آنها هم مرا نمی شناسند. اگر انها را ببینم نمی دانم چه بگویم. چرا اهمیت می دهم؟ چرا اگر آنها ببرند به هیجان می آیم و اگر ببازند ناراحت می شوم؟ این حقیقت دارد: از کودکی آموخته ایم که باید نگران فلان تیم باشیم. در حقیقت، یک پدیده روان شناختی عدم اعتماد به نفس یا چیزی در این حدود وجود دارد که طرفدار را تحت تاثیر قرار می دهد، زیرا اگر فلان تیم ببازد این باخت نوعی ضربه به عزت نفس آدمی است. لذا یا باید این شکست عزت نفس را قبول کنیم و در گوشه ای بنشینیم و یا تمام هم و غم خود را و انرژی خود را درگیر تیم مورد علاقه خود بکنیم. همچنین برای اینکه حواسمان به تیم قوی باشد و طرفدار مثال زدنی از این یا آن تیم باشیم باید اهمیت ورزش مورد بحث در درآمدی که بازیکنان دریافت می دارند بر ما منعکس شود.

پس این گزینه مطرح شده در جلسه شورای ورزشی که باید قسمتی از هزینه های اختصاص یافته به ورزش فوتبال در استان را بتوانیم در مسیر ورزشهای دیگر روان کنیم، از نظر بنده یا امکان آن وجود نخواهد داشت یا خیلی کم خواهد بود.

نکته ای که در جلسه مطرح کردم و کاربران می توانند در مورد آن به اظهار نظر بپردازند، این بود که، اولا نباید به ورزش به عنوان حرکات موزون بدنی نگاه کرد بلکه نگرش اجتماعی به ورزش می تواند گره از خیلی مسائل بگشاید. ثانیاً باید ورزش به عنوان ابزار پیشگیری از بروز رفتارهای سوء اجتماعی و بیماری هایی فردی نگرسیته شود. در این مورد نیز توجه به این نکته اهمیت می یابد که به جای اینکه از سازمان تامین اجتماعی انتظار داشته باشیم که تعهد بیمه ای خود را در قبال اشخاصی که دچار بیماری می شوند انجام دهد می توانیم همین هزینه ها را در مبدأ خود و با هدف پیشگیری از ابتلاء به بیماری و با رویکرد ورزشی و توسعه ای انجام دهیم.

 

1
1