- ارسال کننده: احمدپورترکمانی یاور تاریخ: ۹۱/۱۲/۱۸

ارزیابی انتقادی از دیگاه غالب در شهر ترکمنچای و نوشته مهدی بابایی

ارزیابی انتقادی از دیگاه غالب در شهر ترکمنچای و نوشته مهدی بابایی

یاور احمدپور ترکمانی

برخلاف تصور رایج که محدودیت اساسی توضیح دهندهِ تداوم مشکلات ترکمنچای را محدودیتهای معطوف به دخالت های شهروندان در امورات راجع به خودشان معرفی می کند!!!، ولی با نگاهی ریشه ای به مسأله، می توان قضاوت منصفانه تری را داشت.

سرچشمه شناخت و دانش ما از مسائل شهری،- علیرغم ارائه نابهنگام یا گاهاً عدم اطلاع رسانی مسائل روزمره برای مدتی،- همچنان از شورای شهر ترکمنچای جوشیده می شود. نظر به ناآگاهی شهروندان از مسائلی که باید بدانند و بر اساس دانسته های خود در تصمیمات مشارکت کنند؛ بخش های وسیعی از اقدامات و تصمیمات ابتداء در شورای شهر تولید شده و طی مکانیسمی به شهروندان منتقل می شود. به این ترتیب عوض اینکه شهروندان بتوانند در تصمیماتی که بر زندگی انها اثر خواهد گذاشت دخالت نمایند، تنها از تصمیمات مأخوذه توسط شورای شهر و شهرداری با خبر می شوند. (در ترکمنچای با توجه به کوچک بودن شهر امکان مشارکت شهروندان در حد بهینه وجود دارد).

باید دید که فرایند تصمیم سازی و فرایند انتقال تصمیمات چگونه و بر اساس چه ضوابط و قواعدی صورت می گیرد تا بهتر بتوان سرنوشت کنونی و ریشه مسائل شهر ترکمنچای را توضیح داد.

متاسفانه چنین برداشت می شود – و به عبارتی بهتر، برخی سعی دارند چنین برداشت خاصی از شورای شهر را تبدیل به گفتمان بین شهروندان ترکمنچای نمایند- که مسئولیت شهروندان با انتخاب شورای شهر برای یک دوره معین، مثلاً چهار ساله، تمام می شود و شهروندان باید منتظر باشند تا در دور اینده نیز افرادی را به این سمت بگذارند و تسلیم مطلق تصمیمات آنها باشند؟؟؟!!! بنده قبلا در این مورد نوشته ام و لازم نمی دانم بر این بحث دوام دهم.

می توان تاکید کرد که در برخی از مواقع به تعویق انداختن ارائه اطلاعات عمومی، تصمیمات، غرضها و اهداف، وجود دارد و با همان استتار، تنها ظاهر قضایا انتقال می یابد. به عبارتی برداشت بنده بر این است که سختگیری شورای شهر ترکمنچای در ارائه اطلاعات به موقع عمومی و عدم درخواست از مشارکت شهروندان در تصمیماتی که بر زندگی آنها تاثیر گذار است، معطوف به منافع خاصی است.

چرا چنین سختگیری وجود دارد؟

این مورد را می توان بر اساس رابطه تنگاتنگ میان «دانش» و «قدرت» به صراحت اظهار داشت. همچنانکه متاسفانه اقای «مهدی بابایی» با این استدلال که چون شورای شهر دانش از مسائل شهری را دارد، از شهروندان درخواست می کند که تصمیم گیری در امورات را به شورای شهر محول سازنند. حال انکه درست تر این بود که از شورای شهر درخواست کند که اطلاعات را به نحو سریعتری عمومی گرداند و در تصمیم گیری نیز از شهروندانی که متاثر از وضعیت شهری هستند درخواست کمک کند.

برای اینکه قدرت تصمیم گیری را داشته باشیم سعی می کنیم که دانش را به موقع در دسترس عموم نگذاریم و درخواست برای مشارکت را به بهانه نداشتن آگاهی، از میدان بدر کنیم. این نوع از استدلال نسبت به ابزار تنبیهی و تشویقی که در زمان های گذشته  و مبتنی بر زور و اغفال وجود داشت- چند مزیت قابل توجه دارد: کم خرجتر است، آبرومندتر است، معتبرتر است، خوشنامتر است و از همه مهمتر این که موجبات تسلیم و رضای افراد را نسبت به اراده برخی از افراد فراهم می آورد؛ ضمن آنکه این نوع تسلیم و رضا چنان است که گویی خود شهروند ترکمنچایی در انتخاب مسیر دخیل بوده و بنابراین، علاوه بر آنکه عمل تسلیم پوشیده می ماند، افرادی که با این ترتیب، تسلیم و تربیت می شوند، در راه این آگاهی کاذب، حاضر به هرگونه فداکاری و از خودگذشتگی نیز خواهند گشت. همچنانکه متاسفانه اقای بابایی چنین گذشت و فداکاری را از شهروندان خواستار است.

1
1