- ارسال کننده: سرباز ولایت تاریخ: ۹۱/۱۰/۲۷

در سینه‌ام دوباره غمی جان گرفته است !! شهید این هفته ((شهید ابراهیم عبدالهی))

 اناتا

نام : ابراهيم                    

نام خانوادگي : عبدالهي

نام پدر : آقا بالا              

تاريخ و محل تولد :  1349- ميانه - روستاي سبز

شماره شناسنامه : 1151

ميزان تحصيلات: دوم متوسطه

مدرسه / دبيرستان:  امام خميني

تاريخ و محل شهادت:  4/11/65- شلمچـــــه

مسئوليت در زمان شهادت :  بسيجي

آدرس محل سكونت شهيد : ميانه- روستاي سبز  جنب مسجد امام حسن عسگري (ع)

..............................................................................................................................................................

بیوگرافی شهید:

 شهيد ابراهيم عبدالهي در سال 1349 در خوانواده مذهبي واقع در روستاي سبز نزديک شهرستان ميانه ديده به

جهان گشود و در هفت سالگي جهت تحصيل دوره ابتدايي در دبستان شهيد شادپور سبز مشغول شد بعد از پايان

دوره ابتدايي در مدرسه راهنمايي دهه فجر سبز به تحصيل پرداخت و از همان سنين کودکي استعداد و هوش وافري

داشتند و در دوره راهنمايي در مسابقات حفظ و قرائت قرآن مقام اول را کسب نمودند و جايزه دريافت کردند. بعد از

پايان دوره راهنمايي در دبيرستان امام خميني شهرستان ميانه ثبت نام نمودند و در رشته علوم تجربي مشغول

تحصيل شدند. در دومين سال تحصيلي سال 65 بود که داوطلبانه در بسيج مقاومت ميانه ثبت نام کرده و دفاع از

حريم اسلام و آب و خاک ميهن اسلامي را به تحصيل ترجيح دادند و جهت آموزش نظامي به مرند اعزام گرديد. بعد از

آموزش به دزفول اعزام شدند در عمليات کربلاي 4 شرکت کرده بودند همان زمان همرزمانش مي گفتند که شهيد

بزرگوار گفته بود در اين عمليات موفق نشدم که شهيد شوم ولي اميدوارم در عمليات بعدي به آرزويم که شهادت در

راه وطن عزيز مي باشد نائل شوم و همانطور هم شد و در عمليات کربلاي 5 در سال 65 در منطقه عملياتي

شلمچه به درجه رفيع شهادت نائل شدند.

 

 .........................................................................................................................................................

وصيت نامه ابراهيم عبدالهي:

 اين وظيفه تک تک ما جوانان مي باشد که به نداي حسين زمان امام امت لبيک گفته وبه جبهه ها هجوم بياوريم

آري به جبهه هاي که از هر قطره خون شهيد پوشيده شده است و خون خود را که عصاره وجودشان بوده به اسلام

اهدا کرده اند باري پدرومادرم آفرين بر وجود شما که فرزندي به جامعه تحويل داده ايد که هم اکنون حافظ مرزهاي

کشور خويش مي باشد آفرين به شماها که با صبوري خود و اميد خودتان که فرزندانتان ميباشد به جبهه ها

فرستاده ايد آري پس چنين پدرومادري هرگز در مصيبت وارد شده ناراحت و غمگين نشده و نخواهد شد زيرا کسي

که در راه خدا کشته شده و مرده نيست اين گفته قرآن است پس اگر بنده احياناً بخواست خداوند چنان شهيد

گشتم از عوض بنده از تمامي فک و فاميلهايم حلاليت بطلبيد از خودتان اين خواهش را عاجزانه تقاضا دارم که بنده

را از دل حلال کنيد به بنده آسودگي خاطر بدهيد زيرا از کودکي که مرا در دامن پر مهرو محبت خودتان بزرگ کرده و

من نيز دردوران طفوليت شما را اذيت و ناراحت کرده ام و اين شماهاست که مرا از درون خود حلال کرده و من نيزدر

آخرت پيش ساير شهدا ائمه اطهار رو سفيد باشم به برادران سفارش کنيد که اسلحه مرا در زمين نگذارند و به راه

سرخ من که همانا راه حسين بن علي ميباشد ادامه دهند و به خواهران سفارش کنيد که در سوگ من زينب وار

صبور باشند و صبر زينبي به خود راه دهند و اگر خواستند گريه کنند علي اکبر را ياد کنند و به آن گريه کنند وشفارش

ميکنم خواهرم سياهي حجاب تو از سرخي خون من رنگين تر است پس حجاب خود را که همانا سنگر توست حفظ

کن و به دوستانم سفارش ميکنم که مرا حلال کنند و نيز سفارش ميکنم که در سنگر مدرسه قوي و استوار باشند و

به منافقين اجازه رشد در مدرسه را ندهند ودر خاتمه از پدرومادر بزرگم حلاليت مخصوص مي طلبم .

 

اجرکم عبدالله

 سه شنبه شانزدهم دي ماه سال يک هزارو سي صدو شصت و پنج

ابراهيم عبدالهي

 تانتان

یلیل

1
2
1 2