- ارسال کننده: حسن گل محمدی تاریخ: ۹۱/۱۰/۰۵

واکنش حجت الاسلام عبدالرحیم اباذری به اظهارات رسایی: برخی « مغازه بصیرت فروشی» به راه انداختند

واکنش حجت الاسلام عبدالرحیم اباذری به اظهارات رسایی:

برخی « مغازه بصیرت فروشی» به راه انداختند


عبدالرحیم اباذری روحانی و محقق علوم دینی که تالیفات ارزنده ای در زمینه تاریخ انقلاب اسلامی و بیوگرافی شخصیت های مبارز دوران ستم شاهی دارد با انتشار یادداشتی به بررسی و تحلیل فضای سیاسی کشور پرداخت.
مولف 31 عنوان کتاب در زمینه فقه و اصول اسلامی و تاریخ زندگی بزرگان انقلاب اسلامی در یادداشتی با عنوان " چهره نگاری از هتاکان " با اشاره به غلبه بی بصیرتی بر بصیرت و آگاهی در عین ادعای دانایی و بینایی، افتادن برخی از خواص در دام خودشیفتگی و کج فهمی را آفت روز سیاسیون کشور دانسته و به بررسی تطبیقی برخی رفتارهای ناهنجار و حرمت شکنی ها در حال حاضر با عملکرد کج اندیشان و گمراهان دوره های مختلف تاریخ اسلام و انقلاب پرداخته است.
اباذری با نگارش این یادداشت مبسوط در حالی اینگونه صریح و عمیق به مسائل روز سیاسی ورود نموده است که در گذشته کمتر چنین حضوری را از وی در عرصه سیاست و کشمکش های سیاسیون شاهد بوده ایم.
متن کامل یادداشت این روحانی میانه ای به این شرح است:
تاریخ بشریت نمونه های زیادی  از آدم های هتاک، خودسر ونامیزان درسینه خود دارد که همیشه وجودشان مایه ی نا امنی ودردسر برای مردم و جامعه  بوده است .تاریخ اسلام وتشیع نیز نمونه های بسیاری از این افراد نامتعادل و خشک مغزرا برای ما به ثبت رسانده است. این افراد با همه اختلاف های زمانی ،مکانی ،اقلیمی ،قومی وقبیله ای ،در مواردی باهم اشتراک کامل دارند واز یک خصلت های منفی مشترک برخوردار می باشند،تندخوئی،تنگ نظری،کوته اندیشی،جهل ونادانی، تهور وبی باکی ،غرور،خودبزرگ بینی، افراط و تفریط گری ،فحاشی وهتاکی از جمله خصایص روحی مشترک اینان به شمار می آید در صدر اسلام کسانی با این ویژگی ها ،کنار پیامبر (ص)حضور داشتند و خود را مسلمان تر وعدالت خواه تر از آن حضرت می پنداشتند وحتی در مواردی پیامبر(ص)را به عدم اجرای عدالت متهم می کردند وبا کمال پرروئی می گفتند:«اعدل یامحمد!فانک لم تعدل» این افراد بعد از اندکی دچار انحراف فکری ،عقیدتی واخلاقی شدند ودر برابر پیامبر(ص)وبعد در مقابل امیرمومنان علی (ع)موضع خصمانه گرفتند .در هنگام صلح ،دم از جنگ می زدند ودر وقت نبرد وقیام ،شمشیر خود را غلاف کرده و قعود می نمودند.در ماجرای صلح حدیبیه ،وقتی پیامبر (ص)به خاطر مصالح مهم تر از برخی مبانی وارزش های مهم در ظاهر وبه طور موقت ، عقب نشینی و چشم پوشی کرد برخی از این تند خویان که فقط نوک دماغشان را می دیدند ،لب به اعتراض گشودند که وامصیبتا ! پیامبر از اصول مسلم اسلامی دست برداشته وبه دشمن امتیازهایی داده است .ولی در این میان که امام علی(ع) منادی اعتدال وتعبد محض در برابر رسول خدا(ص)بود ،قلم به دست گرفت ومتن معاهده ی حدیبیه رابه رشته ی تحریر در آورد وبعد از اندکی ثمرات پربار آن برهمگان آشکار گردید.
نمونه دیگر از این خودسری ها ،برخوردهای عجیب گروه خوارج در زمان امیرمومنان بود . آنها وارد مسجد می شدند ودر سخنرانی ها وخطبه های آن حضرت اختلال به وجود می آوردند و چون با برخوردهای منطقی ،مستدل ومتانت امام علی(ع) مواجه می گشتند بیشتر عصبانی می شدند وشروع به ناسزاگوئی و فحاشی می کردند،می گفتند:«قاتله الله کافرا ماافقهه» خدا او را درحالی که کافر است بکشد چقدر عالم و فقیه حاضر جواب است .آنها در مسجد کوفه حاضر می شدند اما به آن حضرت اقتدا نمی کردند چون او را کافر می پنداشتند .
روزی حضرت در نماز بود یکی از خوارج به نام «ابن الکواء»وارد شد وبا صدای بلند آیه ی 69 از سوره ی زمر را خواند :«ولقد اوحی الیک و الی الذین من قبلک لئن اشرکت لیحبطن عملک ولتکونن من الخاسرین.»  او می خواست با این آیه به حضرت طعنه زده وبگوید:ای علی !اگرچه سابقه ی تو روشن است و پیامبر تو را برادر خود خوانده وتو اول کسی هستی به او ایمان آوردی ودر لیله المبیت به جای او خوابیدی و ایثار کردی !اما این را بدان که « ملاک ،حال فعلی افراد است.»تو اکنون کافر شدی و اعمال گذشته ات را به هدر دادی .
حماقت ،جهالت و خودسری سبب شد که در نهایت، آنها امام نخست شیعیان را در محراب نماز و مسجد به شهادت رساندند .فضا را به قدری مسموم و آلوده ساخته بودند وقتی این خبر در میان مردم انتشار یافت اغلب تعجب کرده واز هم می پرسیدند و می گفتند:مگر علی هم نماز می خواند که در محراب به قتل رسیده باشد؟
   شهیدبزرگوارآیت الله مطهری ، بعد از نقل این ماجرای تلخ می نویسد:
«...وای به حال جامعه ی مسلمین از آن وقت که گروهی خشکه مقدس ،یک دنده ی جاهل بی خبر،پارا به یک کفش کنند وبه جان این و آن بیفتند.چه قدرتی می تواند در مقابل این مارهای افسون ناپذیر ایستادگی کند؟کدام روح قوی و نیرومند است که در مقابل این قیافه های زهد وتقوا تکان نخورد .؟ جمعیتی که پیشانیشان از کثرت عبادت پینه بسته ،مردمی مسلکی ودینی اما در عین حال سد راه اسلام ،مردمی که خودشان خیال می کنند به نفع اسلام کار می کنند اما در حقیقت دشمن واقعی اسلامند.»

داستان تلخ پیکار ناجوانمردانه ی خودسران خیره سر با منادیان خط اعتدال که پیروان واقعی اهل بیت عصمت وطهارت (علیهم السلام )هستند همواره در طول تاریخ ادامه داشته و دارد چنانکه تاریخ سی وسه ساله ی نظام مقدس جمهوری اسلامی نیز از این مسائل خالی نبوده است. اوائل پیروزی انقلاب تعدادی از منافقین و جوانان تند مزاج دیگر که به بعضی از ارگان های انقلابی نفوذ کرده و اسلحه به دستشان افتاده بود ،خودسرانه می رفتند اشخاص محترم بازاری وغیر آن را به بهانه داشتن یکی دو مغازه یا منزل و چند انبار به سرمایه داری متهم کرده و اموالشان را به مصادره می گذاشتندویا در کوچه وخیابان ها به حریم مردم وخانواده تجاوز می کردند که این کارها هرگز در شان نظام مقدس جمهوری اسلامی نبود وهمیشه مورد اعتراض حوزه و روحانیت قرار داشت ولی اعتراض و فریاد علما به جایی نمی رسید . تاجایی که شخصیت های بزرگ حوزه مانند حضرات آیات :مسلم ملکوتی ،مکارم شیرازی ،ابراهیم امینی ،موسوی اردبیلی ،موسوی تبریزی ،سید جعفر کریمی ،احمدی میانجی ،آذری قمی ،رضا استادی ،محمدعلی گرامی ،مرتضی بنی فضل و...  از سوی حضرت امام وحوزه به مراکز استانها و شهرستان های تابعه اعزام شدند تا جلوی این خیره سری ها را بگیرند و اعتدال ،آرامش وامنیت را بر جامعه بازگردانند .
خودسران وهتاکان نفوذی در برخی مراکز مهم  بی رحمانه وبه بهانه های واهی برای افراد مومن ومتدین پرونده سازی می کردند.  که یک نمونه  آن در خاطرات آیت الله استادی چنین مطرح  شده است:
«من در اواسط ماموریت یک نوبت به قم آمدم و دوباره به سبزوار برگشتم بعد متوجه شدیم اکثر این پرونده هایی که علیه این وآن تشکیل شده اغلب از طرف اعضای همین سازمان منافقین است که به بهانه های گوناگون برای افراد پرونده سازی کرده بودند .آن گاه مرتب به تهران وقم هم نامه می نوشتند و فشار می آوردند که چرا قاضی نمی فرستید تا بیاید به جرم اینها رسیدگی کند ... »  
این افراد ،هتاکی وناامنی را تا جایی رساندند حتی شخصیت های منزوی و سرمایه های علمی، فرهنگی وادبی کشور مثل شاعر شهیر مرحوم محمد حسین شهریار نیز از خیره سری و تندروی های آنان در امان نماند که در  خاطرات حضرت آیت الله ملکوتی از آن به عنوان یک خاطره تلخ نام برده شده است.
همان طوری که می بینید یکی از خصلت های شاخص خودسران هتاک ،افراط و تفریط در امور است .فردی که نامش با کتاب «عالیجناب سرخ پوش» بر سر زبان ها افتاد یکی از همین افراطیون خیره سر بود که در دهه ی شصت به ارگان انقلابی سپاه نفوذ کرده بود او خودش را خیلی مقدس و معتقد نشان می داد و می گفت :این جوانانی که شلوار لی و آستین کوتاه می پوشند بی دین و لاابالی هستند وهمه ی اینها را باید به خلیج فارس ودریای خزر ریخت تا خوراک کوسه ها شوند .هم اکنون که به خارج پناهنده شده ،طی مصاحبه هایی ضمن توهین به مسوولین و مردم ،حتی منکر وجود حضرت ولی عصر(عج)نیز شده است .
هتاکان وخیره سران با این که در هر مقطع زمانی خاص به یک شکل وشمایلی ظاهر شده وعمل می کنند،اما یک اشتراک دیگری هم با هم دارند که همیشه شخصیت های بزرگ،مفید وموثر در جامعه را مورد هدف وتخریب خود قرار می دهند.یک وقتی  مرحوم آیت الله کاشانی را با هتک حرمت واهانت از صحنه خارج کردند وبه انزوا کشاندند،چنانکه به نقل از حضرت امام خمینی،هتاکان سگی راعینک زدندوجلوی مجلس آوردند وبه اسم آیت الله توی خیابان ها گرداندند. وقت دیگردر لبنان به امام موسی صدر توهین ها  وافتراها بستند وشایع کردند که دخترش حجاب اسلامی ندارد وخودش هم از دین خدا خارج شده است، می گفتند چون او  به کلیساها وکنیسه ها می رود و برای مسیحیان ویهودیان سخنرانی می کند!وقتی هم وی به مسجدو منبر می رفت، می گفتند آمده است تاجوانان مارا گمراه بکند!این گونه مردم عوام را بر ضدش تحریک می کردند در مورد شهید آیت الله مظلوم بهشتی هم می گفتند وفئودال،مرفه وطرفدار نظام سرمایه داری است وبا سرویس های اطلاعاتی امپریالیزم جهانی ارتباط دارد!علاوه همسرش آلمانی وفرزندانش هم فارسی بلد نیستند!آنهاشهیدبهشتی را بی ادبانه«راسپوتین انقلاب»و«اسقف بهشتی» خطاب می کردند.تا جایی که حتی رزمندگان اسلام وبعضی فرماندهان در جبهه های جنگ علیه وی شوریدند وشعار«بهشتی!بهشتی!طالقانی را تو کشتی »سردادند. جالب است بدانید بعضی از همین آدم های خوارج مسلکِ نوعی تا دیروز حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی)را به خاطرنزدیکی وارتباط با مرحوم دکتر علی شریعتی مورد خشم وغضب قرار داده و«شریعتی عمامه دار»خطابشان می کردند،اما امروز به انگیزه های نا معلوم تغییر چهره وموضع داده واز معظم له با القاب«امام خامنه ای» تعبیر می آورند.
 از شاخصه های دیگر خودسران هتاک که در این جهت هم با خوارج اشتراک آشکار دارند این است که اغلب اینان بسیار جاهل و تنگ نظر وگرفتار «جهل مرکب» می باشند به همین سبب به یک نوع خود بزرگ بینی فاحش دچار هستند .تاجایی که خودشان را «قسیم الجنه والنار»تلقی می کنند .اسلام و مسلمانی را منحصر به خود می بینند و دیگران را کافر ، گناهکار و ضد ولایت فقیه می پندارند. زبان حالشان این است که وقتی خداوند «بصیرت»را خلق کرد همه بصیرت را به اینان داد و سایرین فاقد هر گونه بصیرت و آگاهی هستند و هرکس بخواهد دارای بصیرت باشد بایستی از این افراد اخذ نماید ودر واقع« مغازه بصیرت فروشی»براه انداختند!!!
شهید بزرگوار آیت الله مطهری در توصیف بعضی از شاخصه های خوارج ،تعبیرات وجملات دقیق و ظریفی دارد که امروز با خصلت های افراد خودسر وهتاک فعلی کاملا مطابقت می کند،آن شخصیت بزرگ می نویسد:
«... اینها مردم تنگ نظر و کوته دید بودند. در افقی بسیار پست فکر می کردند.اسلام و مسلمانی را در چهار دیواری اندیشه های محدود خود  محصور کرده بودند .مانند همه کوته نظران دیگر ،مدعی بودند که همه بد می فهمند و یا اصلا نمی فهمند و همگان راه خطا می روند و همه جهنمی هستند .این گونه کوته نظران اول کاری که می کنند این است که تنگ نظری خود را به صورت یک عقیده دینی در می آورند.رحمت خدا را محدود می کنند.خداوند را همواره بر کرسی غضب می نشانند و منتظر این که از بنده اش لغزشی پیدا شود و به عذاب  ابد کشیده شود... اینها چون جاهل بودند تنگ نظر بودند و چون تنگ نظر بودند زود تکفیر و تفسیق می کردند تا آنجا که اسلام و مسلمانی را منحصر به خود می دانستند .اینها اگر چه با مرور زمان خودشان منقرض شدند و رفتند ولی روح تفکر و مذهبشان کم و بیش در میان بعضی افراد و طبقات همچنان زنده و باقی است .»
نکته ای که نباید از آن غفلت کرد این است ،حرکت های افراطی ،تفریطی ،فحاشی و هتاکی در دهه های شصت و هفتاد ،تنها در رده های درجه سه و چهار مسوولین و اغلب در میان افراد غیر سرشناس به چشم می خورد و تا حدودی نمی توانست جنبه ی الگویی به خود بگیرد و قابل کنترل و مهار هم بود .اما با کمال تاسف با ید گفت  در این هشت سال اخیر ،این ناهنجاری ها در سطح برخی مسئولان و مدیران ارشد وحتی نمایندگان مجلس ارتقا پیدا کرده است.

چنانکه اخیرا نیز مشاهده شد برخی افرادی که متاسفانه عنوان نمایندگی مجلس ومردم را با خود به یدک می کشند و اسف بار تر این که لباس روحانیت را هم به تن دارند با همان روش های خوارجی وخصلت های منافقین خلقی حرف زدند،این بار از تریبون مجلس یکی ازبنیانگذاران و دومین شخصیت  اصیل انقلاب را مورد هجمه واهانت قرار دادند و در واقع پیش از آن که به آن شخصیت بزرگ آسیب برسانند،جایگاه مجلس وروحانیت را خدشه دار کردند. اینان اگر چه در چنته چیزی ندارند  و همان حرف های  منافقین خلق، بنی صدری ها و حزب توده ای ها در اوائل انقلاب را طوطی وار تکرار می کنند،اما فرقشان این است که در آن مقطع تاریخی این حرف ها وحدیت ها در مورد شهید بهشتی،آیت الله خامنه ای وآیت الله هاشمی رفسنجانی مشترکا گفته می شد اما امروز از حلقوم اینان منحصر به آقای هاشمی شده است.

 این آقایان اگر چه تریبون های قوی وصداهای رسایی در اختیار دارند وهرگونه  می خواهند حرف میزنند ومبازر می طلبند ،اما بهتر است اندکی به پشت سر خود نگاه کنند تا ببینند به جای چه کسانی نشستند وروش وسیره ی سیئه ی چه آدم های کوچک وکوچک زاده ای را دنبال می کنند؟!
به یقین اگر اندکی تاریخ را تورق کنند وقدرت تامل وتعقل هم داشته باشنددر رفتار وکردار خود تجدید نظر خواهند کرد،اما آن طوری که شواهد وقرائن نشان می دهد،اینان چندان اراده وتعقلی از خود ندارند وتنها سرباز پیاده نظام، اجیر، واسطه وآلت فعل عناصر معلوم الحال پشت صحنه به شمار می آیند و تنها به سفارش آنها تغذیه وتحریک می شوند.
رهبر فرزانه انقلاب ،باتیزبینی ،هوشیاری و اشراف کاملی که بر این بداخلاقی ها و ریشه های تاریخی آن دارند، در فرصت های مقتضی به آن هشدار دادند، در دیدار با نمایندگان محترم مجلس خبرگان  فرمودند:
«...هرگونه هتک حرمت و رفتارهای غیراخلاقی و توهین آمیز ،خلاف شرع ،مخالف عقل سیاسی و ضربه به جمهوری اسلامی است و خداوند را خشمگین می سازد.برخی رفتارهای غیراخلاقی در بعضی نماز جمعه ها یا محیط درسی ،غلط اندر غلط است .من این مسائل غیراخلاقی را قاطعانه و بطور کامل رد می کنم و نباید انجام شود.از همه ،بخصوص جوانان عزیز می خواهم که نگذارند فضای غیبت ،تهمت ،هتاکی و شکسته شدن حریم ها ادامه پیدا کند که اگر ادامه یابد مانند یک بیماری به همه چیز سرایت می کند...»
رهبر معظم انقلاب با اشاره به پشت پرده ی این ماجرای تلخ و نقش نفوذی ها و تحریک و دخالت دشمنان در آن به فرمایش حضرت امام خمینی استناد کرده و فرمودند :
«...همان گونه که امام نیز می فرمود:گاهی نفوذی ها وارد اجتماعات اشخاص مومن و مخلص می شوند وآنها را به حرکتی انحرافی می کشانند که از این هم ،نباید غفلت کرد...»
شهید مطهری (رضوان الله علیه) در این خصوص بیان صریح تری دارد و می نویسد:
«...خطر جهالت این گونه افراد و جمعیت ،بیشتر از این ناحیه است که ابزار و آلت دست زیرک ها قرار می گیرند و سد راه مصالح عالیه ی اسلامی واقع می شوند همیشه منافقان بی دین ،مقدسان احمق را علیه مصالح اسلامی برمی انگیزند.اینها شمشیری می گردند دردست آنهاوتیری درکمان آنها...»
 به نظر می رسد اگر مسوولین ذیربط ودلسوزان نظام از این امور مانع نشوند ودر این باره چاره اندیشی اساسی نکنند چه بسا کم کم این بد اخلاقی هاوناهنجاری ها  به صورت یک مذهب و آیین درآید وو منجر به شکل گیری یک فرقه جدید دیگر بشود که آن وقت دیگر  مهارش محال خواهد شد.
 بر عقلای قوم ،دلسوزان و دست اندرکاران نظام مقدس و انقلاب اسلامی است جهت برچیده شدن این بساط نا موزون از سطح جامعه ی اسلامی بخصوص مدیران ونمایندگان ،اقدامات اساسی کنند و دامن حوزه ، روحانیت و انقلاب اسلامی و مردم مومن و وفادار به اسلام و تشیع را از این همه ضد ارزش ها ونا ملایمات  برای همیشه مبرا سازند، به امید آن روز!
والسلام علی عبادالله الصالحین والمخلصین - قم

1
1