- ارسال کننده: یاور احمدپور ترکمانی تاریخ: ۹۱/۰۹/۰۷

نقدی بر «شهرداری الکترونیک»نوشته مجید سلیمانی فرد(قسمت اول)

 

نقدی بر «شهرداری الکترونیک»نوشته مجید سلیمانی فرد(قسمت اول)

یاور احمدپور ترکمانی

1.      شهرداری الکترونیک قبل از اینکه الکترونیک باشد شهرداری است و شهرداری باید رابطه و مناسبات صحیح و مستحکم انسانی با شهروند داشته باشد. کیفیت این رابطه انسانی اصل است، نه الکترونیکی بودن آن. هیچ چیز دیگری نمی تواند جایگزین رابطه صحیح انسانی شود. الکترونیک باید برای تسهیل و افزایش کارایی این رابطه صحیح انسانی باشد.

2.      منطق سازماندهی سازمانی مثل شهرداری را ببینیم، ابتدا رئیس در رأس امور و سپس معاونین تعیین می شوند. یا به عبارت دیگر برای هر کدام از «عملکردهای» سازمان یک گروه را تخصیص می دهد، و به همین ترتیب تا رده های پایین تر این روش ادامه می یابد. بحث تقسیم کار یا به عبارتی وظیفه گرایی یا وظیفه مداری منشاء اثرات قابل توجهی در ارکان زندگی شهروند شده است. نتیجه چنین امری این می شود که حتی اگر وظایف به بهترین وجه در بخش های مربوطه انجام شود، اما خوب به مشتری سرویس داده نمی شود. برای مثال سیستم خدمت دهی به مصدومین تصادفات که بایستی به حوادث و اتفاقات جاده ای و خیابانی سرویس دهد، به چند بخش تقسیم می شود که بخشی از آن در شهرداری ها، بخش دیگری در سازمان های مربوطه به بهداشت و در مان و بخش دیگر آن درسازمان های مربوط به ارتباطات و فن آوری قرار دارد که باید در تعامل با یکدیگر انجام وظیفه کنند. زمانی که چنین سیستمی به چند زیر سیستم تقسیم می شود ممکن است همگی به خوبی به وظایف خود عمل کنند به گونه ای که متخصصان بسیار حرفه ای در بخش های مربوطه باشند اما زمانی که این اجزا در کنار یکدیگر گذاشته شود به خوبی کار نکنند.

پس از نظر مشتری مهم نیست که چقدر ابزار و تجهیزات ارتباطی در سازمان ها کار گذاشته باشند، بلکه کیفیت ارائه خدمات مهم است. بنابراین زمانی که سازمان های مختلف در حال انجام بخش های مختلفی از یک فرآیند هستند، و هیچ کدام مسئولیت و مالکیت کامل فرایندها را به روشنی به عهده ندارند، در ارائه به مشتری مسائلی پیش می آید.

 

3.      برداشتی که شما از دولت یا شهرداری الکترونیک ارائه می دهید این است که اگر سیستم ها را الکترونیکی کنند می شود دولت یا شهرداری الکترونیک. چیزی بیهوده تر از این نیست که با زحمت فراوان کاری با کارایی بیشتری انجام شود که اساساً نیازی به انجام آن نیست.

وقتی که شما مدعی هستید که سازمانی دارای فاقد کارائی و شکاف عملیاتی و دوباره کاری های فراوان هستند، الکترونیکی کردن آنها نمی تواند منجر به افزایش قابل توجه عملکرد آنها شود.

پس ما باید این دیدگاه را فراموش کنیم که «دولت الکترونیک» یعنی تجهیز رویه های موجود سازمان ها با سیستم های الکترونیکی. با وجود مسائل و مشکلات، حتی اگر تجهیزات و تکنولوژی بهتر به کار برده شود، نتیجه آن اتلاف منابع است. دولت الکترونیک یا شهردرای الکترونیک، سطح تکنولوزی نیست، بلکه بهبود قابل توجه در عملکرد مدنظر است. تکنولوزی که نتواند به این هدف برسد در واقع جز تعریف ناقصی از دولت الکترونیک چیز دیگری نیست.

4.      دولت الکترونیک یک نظام کلان است که از حوزه های نظری مختلفی تاثیر می پذیرد. از حوزه های گوناگونی نظیر حقوق، جامعه شناسی، امور فرهنگی، اجتماعی اقتصادی، و حوزه های فنی مرتبط. دیدگاه تک بعدی به دولت یا شهرداری الکترونیک،  مثل دیدگاه فنی و ابزاری، دیدگاه کاملی از موضوع دولت یا شهرداری الکترونیک نیست.

5.      هدف هر فرایند ایجاد ارزش است. پس باید به این سوال پاسخ داد که چه ارزشی را می خواهیم برای مشتری ایجاد کنیم آنگاه در صدد تحقق آن هدف برآییم. اگر ابزار الکترونیکی به تحقق این امر کمک کرد از آنها مدد می گیریم. اگر در مواردی استفاده از الکترونیک باعث می شود که ما نتوانیم برای مشتری ایجاد ارزش کنیم، در اینجا جایز نیست از امکانات الکترونیک استفاده کنیم بنابراین بحث همه یا هیچ مطرح نیست.

6.      اگر تحولات و بستر سازی همراه با زمینه های فرهنگی مساعد همراه نباشد ممکن است نتوانیم نتیجه باید و شاید را علیرغم هزینه های گزافی که اجرای شهرداری الکترونیک بر دوش شهروند تحمیل می کند را بدست آوریم. در تفکر مدیریتی ما، مدیر کسی است که همه باید بدون چون و چرا نظر و دیدگاه او را بپذیرند و هنوز هم این زمینه فرهنگی در ذهن ماست، کارمند محبوب از نظر مدیر کسی است که مطابق با میل مدیر صحبت کند، و هنوز هم مدیر خود را همانند فردی مقتدر تصور می نماید که باید هر چه بگوید بدون چون و چرا اجرا شود.

 

1
1