- ارسال کننده: محمدبهجتی تاریخ: ۹۱/۰۸/۰۳

درشصت سال قبل ميانه را اين چنين ديدم ( قسمت دوم )

 من نيز بنوبه خود  از كاربر محترم با نام شهروند به جهت اعلام محل قنات هاي ميانه و اينكه چگونه آب مشروب مردم ميانه از اين كاريز ها تامين ميشد بايد به اطلاع برسانم كه تعدادي بعنوان ميرآب و يا فروشنده آب با چهار پايان خود آب را در پيت هاي فلزي بيست ليتري از اين قنات ها جهت فروش به درب منازل مردم مي آوردند و هر پيت آب بيست ليتري را به مبلغ يك ريال به فروش ميرساندند. از قديم الايام فروش بستني نيز در اين شهرستان رايج بود منتها دستگاهي بنام بستني ساز وجود نداشت و مردم مخصوصاٌ آقاي محسن    بستني چي  براي تهيه بستني خود مجبور بودند كه برف مورد نياز خود را در زمستان در انبارهايي كه به همين منظور تدارك ديده بودند جمع كرده و در فصل تابستان براي تهيه بستني از اين برف ها استفاده نمايند در آن  زمان مردم از بخاري هيزمي و كرسي براي تامين گرمايش خود استفاده مينمودند  يعني اينكه مردم در فصل تابستان نسبت به تامين هيزم مورد نياز خود اقدام مي نمودند كه جالب اينكه براي خرد كردن اين هيزم ها افرادي كه متخصص در اين رشته بودند به منازل دعوت مي شدند و نسبت به خرد كردن هيزم مردم اقدام ميكردند . معاملات مردم با پول يا كالا به كالا انجام ميشد و در آن دوران ما هر عدد تخم مرغ را به قيمت يك ريال خريداري ميكرديم و با عنايت به اينكه اين همه بين مردم و بانكها مسئله وام وجود نداشت و از سوي ديگر مردم  آنچنان زندگي مرفهي نداشتند ولي از منظري  ديگر از نظر روح و روان در آرامش بودند ومبادلات ارزي مردم نيز بصورت قرض الحسنه انجام مي پذيرفت
 بازار سرپوشيده و بزرگ ميانه داراي كانال آبي بود كه از وسط اين بازار ميگذشت و مغازه داران براي آب پاشي جلو مغازه هاي خود ازآب اين كانال استفاده ميكردند و اين كانال كه اكنون بصورت سرپوشيده است ازمسير بالاتر از شهرك امام بطرف دره خرمن و از آنجا بسوي بازار و سرچشمه و الي .... ادامه دارد كه اكثر مردم ميانه از وجود چنين كانالي در بازار و دره خرمن وسرچشمه بي اطلاع هستند .
اين شهرستان در همين خيابان امام خميني (ره) داراي 2 گاراژ مسافربري با نام راه پيما و مشهد  بود كه مسافرين   از اين گاراژ به تهران عزيمت و مراجعت ميكردند و در كنار اين گاراژ ها سالن هاي غذاخوري مجيدي و درخشان در اين محدوده بود كه هنوز ساختمان هتل درخشان در كمي مانده به چهار راه پائين جنب بانك تجارت باقي است . اين شهرستان داراي مسافرخانه هاي متعددي بود كه مسافرين جهت اقامت يا استراحت به اين مكانها مراجعه ميكردند و مكانهائي هم بود كه با گرفتن مبلغي ناچيز نسبت به نگهداري چهارپايان اين مسافرين اقدام مينمودند .و اتوبوس هاي تبريز تهران و بالعكس جهت تامين غذاي مسافرين خود به هتل هاي مجيدي و درخشان در داخل شهر مراجعه مينمودند .
همانطوريكه قبلاٌ نيز به اطلاع رساندم حمام هاي  عمومي براي خانمها و آقايان بصورت مجزا در اين شهر وجود داشت ولي معمولاٌ بچه ها را در منازل داخل طشت  استحمام ميكردند  ..هر دبستاني حداقل داراي 500 نفر دانش آموز بود كه بعلت وجود شپش در سطح بسيار وسيعي در خانواده ها كودكان در سطح ابتدايي مبتلا به يك نوع بيماري ميشدند كه مسري هم بود يعني اينكه جوشهاي متعددي در ناحيه سر اين دانش آموزان بوجود مي آمد كه در اصطلاح آن زمان به آن ( بودجه) مي گفتند و هر روز خبر ميرسيد كه به سر فلاني هم بودجه افتاده و بردند تهران براي معالجه و بعد از چند روزي كه برمي گشت مشاهده مي نموديم كه سر بچه را به اصطلاح دادند برق و ذره اي مو در سرش مشاهده نمي شد و براي اينكه آفتاب سربچه را نسوزاند از پارچه سفيد رنگي كلاه مانندي شبيه كلاه آشپزها مي دوختند و به سربچه مي گذاشتند و با اطمينان عرض مي كنم كه از 500 نفر دانش آموز حداقل 400 نفر از اين كلاهها به سر داشتند خود بنده دوران ابتدايي را در مدرسه قافلانكوه آن زمان به پايان برده ام كه اكنون مدرسه پروين اعتصامي نام گرفته و در خيابان طالقاني ميباشد
ادامه دارد)

نقشه قدیمی میانه

لینک صفحات 5 قسمت مطلب ((شصت سال قبل ميانه را اين چنين ديدم)) :
http://www.miyanali.com/bazigar/22
http://www.miyanali.com/bazigar/21
http://www.miyanali.com/bazigar/20
http://www.miyanali.com/bazigar/19
http://www.miyanali.com/bazigar/18 

1
2
1 2