- ارسال کننده: رضا امامی تاریخ: ۹۱/۰۴/۲۵

تصاویری از صعود اندیشه

به نام خدای زیبایی ها

سلام

گروه کوهنوردی قافلانتی روز جمعه 23 تیر ماه 1391 میزبان میزبان اهالی سایبری شهرستان بود برای گلگشتی بر اوروان دره سی (از دره های زیبای بوزقوش) .

بیش از 80 نفر در این برنامه حضور داشتند که اکثر اعضا و فعالان سایتهای شهرستان ، تعدادی از اساتید و ...در آن حضور داشتند.

تا لود شدن تصاویر صبور باشید. توضیحاتی مابین تصاویر اگه لازم باشه دادم. ممنون از همتون

اسپیکر سیستمتون روشن ...

خب بسم الله راه افتادیم و گلگشتو آغاز کردیم ...

به به ، جمعتون جمعه ...

بفرما صبونه ...

 قطار قطار راه برو ...

به پیش ...

 یاد پستی و بلندی و پیچ و خم زندگی افتادم ...

خانمها جلوتر از آقایون مسیرو طی می کردند ... شیرزنی هستند واسه خودشون ...

بیاین اینورتر عکستونو بگیرم ...

 مرد میخوام این دره رو بره پایین ...

پات لیز بخوره رفتیااااااا ، مواظب باش ...

آلبالو هارو تموم نکن داداش ، به کارت برس ...

خواهش میکنم آقا خرچنگه ، آزادی ، میتونی بری ...

کوچکترین کوهنوردی که باهامون اومده بود و از همه جلوتر بود آقا علی سان اجلی هست. پسر گل و با ادب و شیطون ! یه بار رفتم استخر ، داشت خفم میکرد !

البته اینم بگم که بزرگترین همسفر ما هم استاد اجلی بود که نسبتی با این اجلی کوچک نداشت به فاصله سنی 70 سال ...

 خدا هردوشونو حفظ کنه ...

آقای حسن زاده ، تک خوری نکن داداش !

آقافراز میری خونه گلچین میکنی عکسارو ، عجله نکن !

 بزن تار عاشق ...

بزن که دل تنگم با نوای تارت آرام میگیرد وقتی که میگویی :

آی داغلار آی داغلار سنده نه لر وار ؟ سنده نه لر وار ؟

این شاه پسر ، در جریان کوهنوردی و صعود به قله چینیر که زانوم پیچ خورد و نمیتونستم تکون بخورم جونمو نجات داد . مرام کوهنوردی همینه دیگه ...

خوش میگذره؟

جون من تصاویرو حال میکنی؟

این عکسو با حالتی میگرفتم که از اون بالا کفتر ، نه ببخشید ، آب میریخت رو کله مبارکم ...

امیدوارم خوش گذشته باشه ،عکسای یادگاریتونو بگیرین، بیاین برگردیم ...

 خسته نباشید ...

اینو فقط تقدیم میکنم به مهندس نایبی به دو دلیل :

1- کتابشونو بهم هدیه دادند.

2- میگن اصلا لبخندتو ندیدم !

مرسی مهندس

1
1